بر اين، خارج كردن واژه نفس از معناي اوّلي و حقيقي آن و ترجمه يا تفسير آن به خون به قرينه نياز دارد و همانگونه كه برخي محققان اشاره كردهاند، «نفس بيش از يک صد بار در سخنان امام (علي) آمده و در هيچ مورد به معناي خون نيست» ۱
علاوه بر اين، مباحثي كه در طرح تفسير صحيح خواهد آمد، نادرست بودن اين نظريه را روشنتر خواهد ساخت و مشخص خواهد شد كه اتخاذ اين نظريه، فقط به علت در نيافتن تفسير صحيح و يا انتخاب تفسيري آسان و بيدرد سر است.
ثانياً. دست كم، تا آنجا كه من ديدهام، هيچ يک از شارحان نهجالبلاغه، چه شيعه و چه سنّي، براي اثبات ماجراي خونْ قي كردنِ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هنگام فوت، هيچگونه مدرک معتبر تاريخي يا روايي ارائه نميدهند. ابن ابي الحديد، ابن ميثم، و علامه مجلسي و بسياري از شارحان ديگر در اينجا فقط به ذكر «يقال» (چنين گفته شده است) بسنده كردهاند؛ بي آن كه به هيچ متن تاريخي يا حديثي ارجاع دهند. ابن ابي الحديد ميگويد:
نقل شده است كه هنگام وفات پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اندكي خون از دهان وي بيرون آمد و كسي كه اين سخن را گفته، تصور كرده است كه بيماري پيامبر ذاتالجنب بوده است و زخمي كه بين پرده دروني دندهها قرارداشته، هنگام مرگ تركيده است ۲
اما در روايات متعددي پيامبر اكرم، به صراحت، بيماري ذاتالجنب را از خود نفي كرده است. ۳
2. تفسير نَفْس به نَفَس
بعضي ديگر از شارحان واژه «نَفْس» را در عبارت حضرت امير عليه السلام، «نَفَس» خواندهاند و يا آن را به «نَفَس» تفسير كردهاند. علي محمد علي دخيل در شرح آن عبارت ميگويد: «منظور، آخرين نَفَس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است» ۴
ابن ابي الحديد هم در شرح خود آورده است:
كسانيكه بيماري پيامبر را ذاتالجنب ندانستهاند، سخن علي عليه السلام را ـ كه گفته است: «فاضت بين نحري وصدري نفسک ۵ ؛ جان تو بين گلو و سينه من خارج شد» ـ تأويل كرده و گفتهاند منظور آن حضرت، آخرين نَفَسهايي است كه از مرده خارج ميشود و ديگر نميتواند به جاي آن هوايي را وارد ريه خود كند و هر مردهاي ناگزير نَفَسي از او بيرون ميآيد كه آخرين حركات اوست ۶
1.ترجمه نهجالبلاغه، سيد جعفر شهيدي، ص۵۰۵ .
2.شرح نهجالبلاغه، ج۱۰، ص۲۶۶.
3.همان، ج۱۳، ص۳۲ ـ ۳۳و نيز: منهاجالبراعة، ج۱۵، ص۸۶ به بعد، به نقل از سيره ابن هشام و سيره حلبي.
4.شرح نهجالبلاغه، ذيل خطبه.
5.همانطور كه قبلاً هم اشاره شد، حضرت علي عليه السلام اين جمله را در خطبه ديگري، به مناسبت دفن حضرت زهرا عليها السلام، خطاب به رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بيان كرده است و ابن ابي الحديد هم شرح بالا را در توضيح همين خطبه (ج۱۰، ص۲۶۵، خطبه۱۹۵) آورده است.
6.شرح نهجالبلاغه، ج۱۰، ص۲۶۷.