نقد و بررسي
واضح است كه اين تفسير هم صحيح و رضايتبخش نيست؛ زيرا بدون هيچ دليل و قرينهاي واژه «نَفْس» را از معناي اوّليه و حقيقي خود خارج كرده و آن را به «نَفَس» تفسير كرده است. همچنين قرائت «نَفَس» هم به جاي «نَفْس» در آن عبارت، بر خلاف ثبت و قرائت همگان است. علاوه بر آن، ضمايري كه در عبارت اميرالمؤمنين به كار رفته است، مؤنث است و فقط ميتواند به «نَفْس» ـ كه مؤنث است ـ برگردد؛ در حالي که واژه «نَفَس» مذكر است.
3. تفسير نفس به نفس ناطقه
برخي ديگر از شارحان، بر خلاف تفاسير نادرست قبل، واژه نفس را به درستي به معناي روح تفسير كرده، ولي مراد از آن را روح يا نفس ناطقه دانستهاند. استاد ناصر مكارم شيرازي در توضيح عبارت مينويسد:
تفسير ديگر اينكه نفس همان روح مقدس انساني است كه در قرآن مجيد بارها به آن اشاره شده است: الله يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا؛ خداوند روح انسانها را در هنگام مرگ ميگيرد۱ بنا بر اين، مفهوم جمله اين ميشود كه روح مقدس و پاک پيامبر به هنگام جدا شدن از بدن بر دست علي عليه السلام قرار گرفت و آن حضرت، آن را به صورت خود كشيد ۲
هاشمي خويي نيز در شرح خود آورده است:
تفسير نفس به خون در عبارت امام عليه السلام كه فرمود: و لقد سالت نفسه، تفسيري بعيد و بلكه ضعيف است و تفسير قويتر از نظر من، اين است كه منظور از نفس، نفس ناطق قدسي است كه منشاء فكر و ذكر و علم و حلم و آگاهي است و ويژگيهاي حكمت و پاكي را داراست. بنا بر اين، مقصود حضرت علي عليه السلام از آن عبارت، بهطور خلاصه، اين است كه روح پاک كامل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ـ كه مصداق حقيقي آيه قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي و مراد اصلي آيه وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي است ـ هنگام جدا شدن از بدن طاهر وي در دست من جاري شد و آن را به چهرهام كشيدم. شايد منظور آن كسي هم كه گفته است «مراد از سيلان نفس، خروج نفس هنگام قطع شدن نَفَسهاست»، همين مطلب باشد و حضرت علي عليه السلام هم كه آن را بر چهره خود كشيده است، به دليل تبرک يا حكمت بزرگ ديگري است كه نميدانيم. حضرت علي عليه السلام اين كار را به وصيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم انجام داد ۳
از عبارات علامه شوشتري نيز برميآيد كه تفسير نفس به روح را بر ديگر تفاسير ترجيح ميدهد و مراد او هم ظاهراً همان روح ناطق انساني است. وي پس از نقل وصيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي عليه السلام ۴ ، مراد از آن را «خروج روح پيامبر» ميداند ۵
1.سوره زمر، آيه ۴۲.
2.پيام امام، ج۷، ص۶۶۱ .
3.منهاج البراعة، ج۱۲، ص۲۴۱.
4.علامه شوشتري اين وصيت را از كتاب الارشاد شيخ مفيد نقل ميکند. در ادامه مطلب، اين وصيت را ذكر خواهيم كرد.
5.بهجالصباغة، ج۴، ص۱۰۵.