تبيين فرازی دشوار از نهج البلاغه؛ سيلان روح پيامبر(ص) در دست حضرت علی(ع) - صفحه 70

قوه عقل است، به «روح عقل» (يا نفس عقل) تعبير شده است و همان روحي معرفي شده است كه هنگام خواب و مرگ دريافت مي‌‌شود. در بعضي از احاديث نيز آن را نفس ناطق ناميده‌اند؛ به چند مورد آن اشاره مي‌‌كنيم:

نفس ناطق در روايات اسلامي

1. روي عن ابي الحسن عليه السلام يقول: انّ المرء اذا نام فانّ روح الحيوان باقية في البدن و الذي يخرج منه روح العقل. فقال عبدالغفار الاسلمي: يقول الله ـ عزوجل ـ :الله يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا ـ الي قوله ـ إِلَى أَجَلٍ مُسَمّىً، أفليس تُري الارواح كلّها تصير اليه عند منامها، فيمسک مايشاء و يرسل ما يشاء؟ فقال له ابوالحسن عليه السلام: انما يصير اليه ارواح العقول، فامّا ارواح الحياة فانها في الابدان لايخرج الا بالموت، و لكنّه اذا قضي علي نفسٍ الموت قبض الروح الذي فيه العقل۱؛ابو‌الحسن عليه السلام مي‌‌گويد: هنگام خواب روح حيات در بدن باقي مي‌‌ماند و روح عقل از آن خارج مي‌‌شود. عبدالغفار اسلمي پرسيد: خداوند عزوجل (در سوره زمر آيه۴۲) مي‌‌فرمايد: «خداوند نفوس را هنگام مرگ آنها دريافت مي‌‌كند... تا وقت معيني». آيا در اين آيه گفته نشده است كه تمام ارواح هنگام خواب به سوي خدا مي‌‌روند و او هر كه را بخواهد، نگه مي‌‌دارد و هر كه را بخواهد، برمي‌گرداند؟ ابوالحسن عليه السلام فرمود: روح‌هاي عقل به سوي او مي‌‌روند، اما روح‌هاي حيات در بدن‌ها باقي مي‌‌مانند و فقط هنگام مرگ از آن خارج مي‌‌شوند و هنگامي كه حكم مرگ كسي صادر شد، آن روحي كه عقل در آن است، (به ‌نحو تمام و كمال) دريافت مي‌‌شود».۲. روي عن ابن عباس: لكل انسان نفسان: احداهما نفس العقل الذي يكون به التمييز و الاخري نفس الروح الذي به الحياة؛۲از ابن عباس روايت شده است كه: هر انساني دو نفس دارد: يكي از آنها «نفس عقل» است كه تمييز (ميان درست و نادرست) به وسيله آن صورت مي‌‌گيرد و ديگري «نفس روح» است كه عامل حيات انسان است.۳. عن كميل بن زياد انه قال: سألت مولانا اميرالمؤمنين علياً عليه السلام فقلت: يا اميرالمؤمنين! اريد ان تعرفني نفسي. قال: يا كميل! و اي الانفس تريد ان اعرفک؟ قلت: يا مولاي! هل هي الاّ نفس واحدة؟ قال: يا كميل! انّما هي اربعة: النامية النباتية و الحسية الحيوانية و الناطقية القدسية و الكلية الالهية.. علامه مجلسي اين حديث را غير معتبر و از جعليات و توهمات صوفيان مي‌‌داند، اما مطلب نادرستي در آن به چشم نمي‌‌خورد و دست كم در كليات، با ديگر احاديث اسلامي در باره اقسام روح (يا نفس) همخوان است. حاج ملاهادي سبزواري نيز حديث ديگري از حضرت علي عليه السلام آورده است كه از نظر مضمون كلي با اين حديث شباهت دارد، ولي از نظر عبارات با آن متفاوت است (شرح الاسماء الحسني، ج۲، ص۶ـ۴۵)..۳؛

1.بحار الأنوار، ج۵۸، ص۴۳.

2.لسان العرب و تاج العروس، ذيل ماده «نفس».

3.. بحار الأنوار، ج۵۸، ص۸۴؛ سفينة البحار، ج۲، مدخل «نفس»، ص۶۰۳؛ مستدرک سفينة البحار، ج۱۰، ص۱۱۱؛ تفسير الصافي، ج۳، ص۱۱۱. حديث، طولاني است و در ادامه آن، براي هر يک از اين نفوس قوا و خواصي معرفي شده است؛ از جمله براي نفس حيواني، حواس پنج‌گانه و براي نفس ناطق، فكر و علم و ... بر شمرده شده است.

صفحه از 79