سيد عبد الله شبر در نزاع اصولی و اخباری - صفحه 173

بحراني ۱ ديدگاه خود را مبني بر حجيت ظواهر کتاب خاطرنشان نموده و دلايلي از کتاب و سنت و اجماع و عقل را در اثبات آن برشمرده است. ۲ سپس يک يک دلايل اخباريان را متذکر شده و آنها را پاسخ داده است. ۳ آغاز کلام او را بنگريد:
و کيف کان فالقول الفصل و المذهب الجزل في هذه المسأله هو ما أطبق عليه المجتهدون ـ رضوان الله عليهم ـ ، فإنه هو الحق الذي لا شک فيه و لا غبار يعتريه و هو الذي دلت عليه الادلة القاطعة و البراهين الساطعة من الکتاب و السنة و الاجماع و دليل العقل. ۴
وي سيره محدثان را در آغاز نمودن کتاب‌هايشان با آيات قرآني از ديگر دلايل حجيت ظواهر کتاب از منظر عالمان ديني بر شمرده است:
شيخ صدوق در الفقيه در باب المياه و باب القنوت و باب الجماعة و باب صلاة الليل و ديگر ابواب به تعدادي از آيات قرآن استدلال نموده، درحالي که روايتي را در تفسيرشان نقل نکرده است و در اول کتاب ااکمال کلام صريحي در اين زمينه دارد. ۵
از جمله رواياتي که او در اثبات مطلب از آنها بهره گرفته، روايات عرضه احاديث بر قرآن ۶ و نيز اخبار ثقلين است ۷ وي با اشاره به اخبار ثقلين و استفاضه و بلکه تواتر آن نزد فريقين مي‌‌گويد:
آنچه از اين احاديث به ذهن نزديک است، اين است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قرآن را مانند اهل بيت عليهم السلام به عنوان حجت و خليفه قرار داده است و معناي جدايي‌ناپذيري آن دو [که در برخي اخبار به آن اشاره شده] يا در وجود است؛ همان‌گونه که ادله بر وجوب وجود حجت قبل و بعد و همراه خلق، دلالت دارند و اين که هر يک از آن‌ دو به پيروي از ديگري امر کرده و آن را تصديق نموده و شاهد صدق آن است و يا اين که مراد از آن، عدم حصول جدايي و اختلاف ميان آنهاست. اما اين که جدايي‌ناپذيري آن دو را به وجوب رجوع در معاني قرآن به عترت، تفسير نماييم، تکلفي آشکار است. بلکه بايد گفت مراد از جدايي‌ناپذيري،

1.همان، ص۹.

2.همان، ص۱۱-۲۴.

3.همان، ص۲۴.

4.همان، ص۱۱.

5.الاصول الاصلية، ص۹۴.

6.الکافي: العدة، عن احمد بن محمد بن خالد، عن ابيه، عن النضر بن سويد، عن يحيي الحلبي، عن ايوب بن الحر، قال: سمعت اباعبدالله عليه السلام يقول: کل شيء مردود الي الکتاب و السنة و کل حديث لا يوافق کتاب الله، فهو زخرف.(الاصول الاصلية، ص۹۸).

7.العيون بالاسانيد الثلاثة، عن الرضا، عن ابائه قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: کأني قد دعيت فاجبت و إني تارک فيکم الثقلين، احدهما اکبر من الآخر، کتاب الله تبارک و تعالي حبل ممدود من السماء إلي الارض و عترتي اهل بيتي فانظروا کيف تخلفوني فيهما (همان، ص۱۰۴).

صفحه از 193