کاوشی در شناخت رجالی « ثابت بن دينار ابوحمزه ثمالی » - صفحه 198

دأب بسياري از مسلمانان غير عرب در صدر اسلام چنين بوده که به برخي ازمردان عرب يا قبايل عربي نسبت پيدا کنند تا بدين وسيله مورد حمايت آنان قرار گيرند و عزيز شوند. لذا، به کساني که خود را تحت حمايت ديگران قرار مي‌دادند، «موالي» مي‌گفتند و عملشان را«ولاء» مي‌گفتند. ۱
اگر گفته بعلبکي را بپذيريم که وي از«موالي» است، پس وي غير عرب است، اما بايد توجّه کرد که در ميان قبايل عربي هم فرد يا افرادي بودند که خود را تحت حمايت قبايل برتر و قوي‌تر در مي‌آوردند و به اصطلاح از «موالي» آنان مي‌شدند. بدين ترتيب، چنانچه ابوحمزه را از دودماني عربي بدانيم، مي‌توانيم بپذيريم که قبيله وي تحت حمايت ديگران به سر مي‌بردند». ۲ پس از ذکر اين مطلب، حال بايد مشخص کنيم که وي از کدام«قبيله» يا «بطن»، يا در تحت «ولاي» چه قبيله‌اي بوده است. در اين باره اقوال متفاوت است:
ديدگاه اوّل. مرحوم شوشتري در قاموس الرجال آورده است که کشّي، به صراحت او را از «أزْد» دانسته است. شيخ الطائفه نيز با بيان اين که وي از صحابه امام سجّاد عليه السلام و صادقين عليهما السلام است، وي را «أزْدي ثمالي» دانسته است. تعبير برقي(م274يا280ق) دلالت دارد که وي «ثُمالي» است و «ثماله» بطني از «أزْد» است.
ديدگاه دوم. عدّه‌اي او را به «آل مهلّب» نسبت داده‌اند. از ديگر سو، «ثماله» و «آل مهلّب» دو بطن از«أزْد» هستند. لذا، «مهلّب» از «أزْد» و ابوحمزه از «ثماله» است. قول نجاشي نيز بيان‌گر همين مطلب است. ۳
در اللّباب في تهذيب الأنساب چنين آمده است :
«أَزْد» به فتح الف و سکون زاي و کسر دال مهمله است. نسبت آن به شخصي به نام «أَزْد بن مالک بن زيد بن کهلان بن سبأ» مي‌رسد. ۴ «الثُمَالي» به ضم ثاي مثلّثه و فتح ميم در آخر آن و نسبت آن به «ثماله» که بطني از بطون «أزْد» است و اصل آن به شخصي به نام «عوف بن أحجن بن کعب بن حرث بن عبدللهب بن مالک بن نصر بن أزْد بن غوث» مي‌رسد. ۵
«المُهَلَّبي» به ضمّ ميم و فتح هاءو تشديد لام مفتوحه که به باي موحّده ختم مي‌شود، نسبت آن به شخصي به نام «ابوسعيد ابومهلّب بن أبي صفره أزدي» امير خراسان برمي‌گردد و بسياري از علما و کثيري از «ولاء» به آن نسبت داده

1.همان.

2.قاموس الرجال، ج۲، ص۴۵۲.

3.اللّباب في تهذيب الأنساب، ج۱، ص۳۴.

4.همان، ص۱۶۵.

صفحه از 214