حکمت رجعت
پرسش :
رجعت چه حکمت هایی دارد؟
پاسخ :
براى رجعت، چند حکمت می توان تصوّر کرد که هر یک از آنها در جهت معقول سازى و قابل فهم کردن مسئله به کار مى آید و ذهن انسان را براى پذیرش موضوع، آماده مى کند و مانع انکار بى جا و جاهلانه مى شود:
۱. به پاداش رسیدن صالحان و مجازات شدن مجرمان: هر چند به خاطر ظرفیت ناکافى دنیا، مجازات اصلى ظالمان، در آخرت خواهد بود، امّا بر اساس قاعده عقلانى «ما لا یدرَک کُلُّه، لا یترَک کُلُّه؛ آنچه نمى توان به همه اش رسید، همه اش رها نمى شود»، به جاست که ظالمان، بخشى از مجازات خود را در این دنیا ببینند.
بنا بر این، جا دارد که به هنگام برپایى دولت عدل امام مهدى(ع)، بهترین ها و بدترین ها باز گردند تا خوبان از بدان، انتقام بگیرند و در اقامه عدالت، مشارکت کنند و سینه هایشان را از داغ ظلم، تسکین دهند و ایام دولت حق را ببینند و از آن بهره مند گردند.
۲. تقویت امید و آمادگى منتظران: فایده دیگر اعتقاد به رجعت، ایجاد امید و حرکت در جمع مؤمنان براى آماده سازى خود است؛ زیرا امکان داشتن درک دولت موعود حق از سوی مؤمنان خالص، مردمان را تشویق مى کند که خود را مصداق چنان مؤمنانى بگردانند. همچنین امیدشان افزوده مى گردد و مى دانند زحماتى که مى کشند، در دنیا نیز ثمر خواهد داد.
۳. ایجاد فرصت عمل براى شمارى از نیکان: اولیاى خدا و پیامبرانى که در زندگى خود، توفیق کامل یارى و نصرت حق را نیافتند و مردم، آنها را تنها گذاشتند و نتوانستند ظرفیت هاى وجودى خود را آن چنان که مى توانستند، آشکار و عملی سازند، با رجعت، این امکان را مى یابند که آن ظرفیت ها را آشکار و عملی نمایند و به کمال شایسته خویش دست یابند. بی تردید، از این رهگذر، مردم جهان نیز بهره مند مى شوند.
بر این اساس، جا دارد که مؤمنان طراز اوّل نیز که ظرفیت هاى بیشترى براى عمل در راه حق داشته اند و به دلیل عمل سران کفر و نفاق، از راه باز مانده اند، دوباره به زندگى باز گردند تا ضمن نصرت دولت حق، خود به مراتبى برتر در سیر إلى الله دست یابند.
البتّه مى توان حدس زد که این فرصت، ویژه کسانى است که همّت برترى داشته و بیش از آنچه برایشان میسّر شده، در اندیشه و نیت داشته اند که در راه حق، اعمال بزرگ ترى انجام دهند.
به بیان دیگر، عدل الهى، اقتضا دارد که فرصت عمل براى همه فراهم آید و در قیامت، کسى نتواند بگوید: اگر شرایط و فرصت دیگرى مى داشتم، مى توانستم بیشتر در راه خدا مجاهده کنم. بر این اساس، طبقه متوسّط مردم، اعم از مؤمن و کافر، به آنچه رخ داده، اکتفا مى کنند و دو گروه نخبه باقى مى ماند: گروه کافران که از همه ظرفیت خود، بهره گرفته و هر چه توانسته اند، کرده اند و گروه مؤمنان طراز بالا، که دستشان براى بسیارى از کارها بسته بوده و نتوانسته اند تمام ظرفیت خود را آشکار و عملی سازند.[۱]
[۱]. ر.ک: دانش نامه امام مهدی(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ: ج ۸ ص ۴۹ ـ ۵۱.
بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت