بسم الله الرّحمن الرّحيم
مقدمه
درآمد
مشكل الحديث
ثقة الاسلام كلينى قدس سره به سند خود از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه: إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا يَحْتَمِلُهُ إِلّا صُدُورٌ مُنِيرَةٌ أوْ قُلُوبٌ سَلِيمَةٌ أوْ أخْلاقٌ حَسَنَةٌ إِنَّ اللّهَ أخَذَ مِنْ شِيعَتِنَا المِيثَاقَ كَمَا أخَذَ عَلَى بَنِي آدَمَ أ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ فَمَنْ وَفَى لَنَا وَفَى اللّهُ لَهُ بِالْجَنَّهِ مَنْ أبْغَضَنَا وَلَمْ يُؤدِّ إِلَيْنَا حَقَّنَا فَفِي النَّارِ خَالِداً مُخَلَّداً.۱
شبيه به همين گفتار را محدثين ديگر نيز نقل كرده اند. ۲
اين تعابير مى رساند در ميان كلمات حضرات معصومين عليهم السلام ، مواقع دقيق و ظريفى وجود دارد كه فهم آن براى همگان دشوار است.
اگر چه كلام آن اميران ميدان سخن، در بيشتر موارد براى بسيارى از افراد قابل فهم و درك هست و داراى غموض و پيچيدگى و غبار و ابهام نيست، ولى فهم ما درپاره اى از كلماتى كه از ايشان رسيده است، دچار ترديد و گاهى كج فهمى مى شود.
به همين جهت فهم معناى حديث مانند هر متن منضبط ديگرى، داراى ضابطه، قانون و روش است كه در نتيجه نمى توان هر معنايى را به آن متن نسبت داد.
يافتن نسخه هاى مختلف و آگاهى از تصحيف و تحريف هاى احتمالى در متن حديث،