[ دوم : تقديس الهى ]
دويّم ، تقديس الهى است و تقديس در لغت ، به معنى تطهير و پاك شمردن است و مراد از تقديس الهى ، ممكن است كه پاك دانستن از شريك و وَلَد و جميع صفات نقص باشد ؛ امّا ظاهر مفاد ۱ تقديس ، قول ۲ است نه عمل ۳ ، و تقديس قولى ۴
، نزديك به معنى تسبيح است و ممكن است كه تسبيح ، عطف تفسيرى تقديس باشد يا مراد از تقديس ، ذكر الهى به لفظ «قدّوس» باشد و در بعضى ادعيه ، اين لفظ وارد شده : «يا قُدُّوس الطَّاهِرُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ لا شَىْ ءَ يَعْدِلُهِ» ، يا مراد ، نفى صفات نقص باشد به كلام هاى تفصيلى ، و بنا بر اين ، لفظ مخصوص نخواهد داشت .
[ سوم : تسبيح الهى ]
سيّم ، تسبيح است و مراد از تسبيح ، گفتن «سبحان اللّه » است با آن كه شامل تسبيحات اربع و تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام و مثل آن هست و معنى «سبحان اللّه » ، آن است كه : منزّه و مبرّا مى دانم خداوند خود را ، چنان منزّه دانستنى كه لايق و سزاوارِ او باشد .
و در معانى الأخبار ، از هشام روايت كرده كه گفت : پرسيدم از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام كه معنى قول الهى كه مى گويد : «سبحان اللّه » ، كدام است؟ فرمود كه : تنزيه الهى است . ۵
و در توحيد و معانى الأخبار ، روايت كرده كه : مردى از عمر بن الخطّاب پرسيد كه : تفسير «سبحان اللّه » چه چيز است؟ گفت كه : در اندرون اين باغ ، مردى هست كه هرگاه از او سؤال كنند ، خبر مى دهد و وقتى كه ساكت شوند ۶ ، ابتدا مى كند به بيانِ احكام. و ۷ چون آن مرد ، داخل باغ شد ، على بن ابى طالب عليه السلام را ديد. گفت : يا ابا الحسن ! «سبحان اللّه » چه معنى دارد؟ فرمود كه : تعظيم جلال خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ و منزّه دانستن اوست از آنچه هر مشركى در باب او گفته ، و وقتى كه بنده ، «سبحان اللّه » مى گويد ، هر فرشته از براى او طلب رحمت مى كند . ۸
و در خصال ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : شيطان مى گويد : پنج چيز است كه مرا در آنها چاره اى نيست و باقى مردم ، در قبضه اختيار من اند . يكى آن كس كه از روى نيّت صادق ، متوسّل به خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ باشد و در همه كارها ، اعتماد بر خداى تعالى كند ؛ و آن كسى كه در روز و شب ، تسبيح الهى بسيار ۹ بگويد ؛ و آن كسى كه پسندد به برادر مؤمن خود ، آنچه به خود مى پسندد ؛ و آن كسى كه بر مصيبتى كه به او رسد ، جَزَع نكند ؛ و آن كسى كه راضى به قسمت الهى بشود و غمِ روزى نخورد . ۱۰
و در امالى ، روايت كرده از آن حضرت كه فرمود كه : كسى كه هر روز ، سى مرتبه تسبيح الهى كند ، خداى تعالى ، هفتاد نوع از بلا را از او دفع مى كند كه كمترين آنها فقر است. ۱۱
و برقى رحمه الله در كتاب محاسن ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود : كسى كه «سبحان اللّه » بگويد نه از روى تعجّب ، خداى تعالى از آن كلمه ، مرغى سبز خلق مى كند كه در سايه عرش ، ساكن مى شود و تسبيح الهى مى كند و ثواب آن از براى آن شخص ، نوشته مى شود تا روز قيامت . ۱۲
و در كشف الغمّة ، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام روايت كرده كه : كسى كه بگويد «سُبْحانَ اللّه ِ الْعَظِيمِ و بِحَمْدِهِ» نه از روى تعجّب ۱۳ ، خداى تعالى ، از براى او مى نويسد صد هزار حَسَنه ، و محو مى كند از او سه هزار سيّئه ، و بلند مى سازد از براى او سه هزار درجه . ۱۴
و در ثواب الأعمال ، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود : كسى كه بگويد «سُبْحانَ اللّه ِ الْعَظِيمِ و بِحَمْدِهِ» ، خداى تعالى ، از براى او سه هزار حَسَنه مى نويسد و از او سه هزار سيّئه محو مى كند و سه هزار درجه از براى او بلند مى كند و از آن ، مرغى خلق مى كند در بهشت كه تسبيح الهى كند و ثواب آن تسبيح ، از براى او نوشته مى شود . ۱۵
و در محاسن ، از آن حضرت عليه السلام روايت كرده كه فرمود كه : كسى كه روزى صد بار تسبيح الهى كند ، بهترينِ مردم خواهد بود در آن روز ، مگر كسى كه مثل او بگويد . ۱۶
1.. ب و ج : «مقام» .
2.. ج : «قولى» .
3.. ج : «عملى» .
4.. الف : - «قولى» .
5.. معانى الأخبار ، ص ۹ ، ح ۲ .
6.. ب : «مى شوند» .
7.. ج : - «و» .
8.. التوحيد ، ص ۳۱۱ و ۳۱۲ ، باب ۴۵ ، ح ۱ ؛ معانى الاخبار ، ص ۹ ، ح ۳ .
9.. الف : - «بسيار» .
10.. الخصال ، ص ۲۸۵ ، ح ۳۷ .
11.. الأمالى ، صدوق ، ص ۱۰۹ ، ح ۸۴ .
12.. المحاسن ، ج ۱ ، ص ۳۷ و ۳۸ ، ح ۴۰ .
13.. ب : - «نه از روى تعجّب» .
14.. كشف الغمّة ، ج ۲ ، ص ۳۱۲ .
15.. ثواب الأعمال ، ص ۱۲ .
16.. المحاسن ، ج ۱ ، ص ۳۷ ، ح ۳۷ .