287
مَنهَجُ اليقين

[ شرايط دعا ]

و بدان كه دعا كردن ، نه همين خواندن دعاهاست كه لفظى چند بر زبان جارى شود و معانى آنها مطلقا فهميده نشود يا فهميده شود ؛ امّا دل ، متوجّه فكرهاى ديگر باشد ، و اگرچه مستبعد نيست كه بر محض خواندن دعاها[ يى ] كه از ائمّه معصومين عليهم السلام منقول است ، ثوابْ مترتّب و به تفضّل الهى ، حاجات برآورده شود ، خصوصا هر گاه مجملاً دانند كه دعا از براى كدام مطلب است و معانى بعضى را فهمند ، و اگر چه جميع را به تفصيل نفهمند .
و ۱ امّا دعاى كامل كه اخبار ، دلالت بر رفعت مرتبه ۲ آن دارد ، دعايى است كه با شرايط و آداب باشد و هر چند اين مقام ، گنجايش تفصيل آنها ۳ [ را ]چنانچه بايد ، ندارد ؛ ليكن به بعضى از آنها اشاره مى شود . و آن ، چند امر است :
اوّل ، اخلاص نيّت و قصد قربت كه ريا و اغراض باطله به آن آميخته نباشد ؛ زيرا كه دعا ، عبادت الهى است ـ چنانچه مذكور ۴ شد ـ و اخلاص ، از شرايط جميع عبادات است.
دوم ، حضور قلب و متوجّه شدن به دعا و توسّل تام به جناب اقدس الهى ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ مستجاب نمى سازد دعايى را كه از دل غافل و فراموشكار ، سر زند. پس هر گاه دعا كنى ، دل خود را متوجّه دعا ساز و بعد از آن ، يقين كن كه مستجاب مى شود . ۵
و از آن حضرت ، روايت كرده كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه : خداى تعالى ، قبول نمى فرمايد دعاى دلى را كه بازى كند. و فرمود كه : هر گاه از براى ميّت دعا كنيد ، پس بايد كه دل شما از آن غافل نباشد ، بلكه سعى كنيد در آن كه دعا براى او از روى توجّه تام بكنيد. ۶
سوم ، رقّت قلب ، يعنى خالى ساختن دل از سختى و قساوت ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : خداى تعالى ، مستجاب نمى سازد دعايى را كه از دل صاحبْ قساوت ، صادر شود . ۷
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : هر گاه دل يكى از شما رقّت به هم رساند ، بايد كه دعا بكنيد ؛ زيرا كه دل تا خالص نشود ، رقيق نمى شود . ۸
چهارم ، تضرّع و اظهار مذلّت و شكستگى و گريستن در حالت دعا ، اگرچه به مقدار سرِ مگسى اشك از چشم بيرون آيد ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : هيچ چيز نيست كه آن را پيمانه و وزنى نباشد ، مگر اشك چشم كه قطره اى از آن ، درياهاى آتش را فرو مى نشانَد ، و هر گاه چشم در اشك خود غرق شود ، آن رو ؛ تيرگى و مذلّت نمى بيند ، و هر گاه جارى شود ، اشك آن بدن را بر آتش ، حرام مى سازد خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ . و اگر يك كس در ميان امّتى گريه كند ، خداى تعالى ، بر همه ترحّم كند . ۹
و از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود : هيچ قطره اى دوست تر نيست نزد خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ از قطره هاى اشك كه در شب تار از ترس خداى تعالى بچكد و مطلب از آنها غير خداى تعالى نباشد . ۱۰
و از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : همه چشمى گريان خواهد بود در روز قيامت ، مگر سه چشم : يكى چشمى كه پوشيده شده باشد از چيزهايى كه خداى تعالى ، حرام كرده ؛ و چشمى كه بيدارى كشيده باشد در بندگى خداى تعالى ؛ و چشمى كه در ميان شب ، از ترس خداى تعالى ، گريان شده باشد . ۱۱
و ابن بابويه رحمه الله در فقيه ، روايت كرده كه منصور بن يونس از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام سؤال كرد كه : چگونه است مردى كه در نماز واجبى خود را به گريه دارد تا وقتى كه بگِريد؟ فرمود كه : واللّه كه موجب سرور و خوش حالى است ! و فرمود كه : در آن وقت ، مرا به خاطر بگذران . ۱۲
و كلينى رحمه الله از سعيد بن يسار روايت كرده كه گفت : به حضرت ابى عبد اللّه عليه السلام گفتم كه : من در دعا ، خود را به گريه مى دارم و گريه نمى آيد. فرمود كه : آرى. [ گريه كن ] هر چند به قدر سرِ مگسى باشد . ۱۳
و از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه فرمود : نزديك ترين احوال بنده به خداى تعالى ، وقتى است كه در سجده باشد و گريان باشد . ۱۴
پنجم ، آن كه قبل از نزول بلاها دعا كند ، دعا را تأخير نكند تا وقتى كه كار ، تنگ شود ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : كسى كه پيش از بلا دعا مى كند ، دعاى او در وقت بلا مستجاب مى شود ، و [ ملائكه ] مى گويند كه : «اين ، آوازى است كه مى شناسيم» ، و از آسمان ها ممنوع نمى شود . و كسى كه پيش تر دعا نكند ، دعايش در وقت بلا مستجاب نمى شود و ملائكه مى گويند : «ما اين آواز را نمى شناسيم» . ۱۵ و در حديث ديگر روايت كرده كه مى گويند : پيش از امروز ، كجا بودى؟ ۱۶
ششم ، آن كه تمجيد و ثنا بر خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ و صلوات بر حضرت ۱۷ پيغمبر صلى الله عليه و آله و اقرار به گناهان بكند ، پيش از دعا و بعد از آن ، مطلب را سؤال كند و ثناى الهى ، تحميد و تسبيح و تهليل و تكبير را شامل است. و احاديث كه دلالت بر امور مذكورْ مى كند ، بسيار است و بعضى از تمجيدات ، قبل از اين مذكور شد.
و كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه در «كتاب حضرت امير المؤمنين» ـ صلوات اللّه عليه ـ نوشته است كه : ثناى الهى ، قبل از دعاست. پس هر گاه خواهى كه دعا كنى ، تمجيد الهى بكن .
و محمّد بن مسلم ـ كه راوى حديث است ـ مى گويد كه گفتم : چگونه تمجيد كنم؟ فرمود كه ۱۸ : بگو «يا مَنْ هُوَ أقْرَبُ إلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ، يا فَعَّالاً لِما يُرِيدُ ، يا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ ، يا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الأَْعْلَى ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ !» . ۱۹
و تمجيدى طويل تر از اين نيز در «كتاب دعا» روايت كرده . و بهتر آن است كه ثناى الهى را به لفظ حمد و شكر و تسبيح و تهليل و تكبير ، همه قبل از دعا به جا آورد ؛ بلكه نعمت هاى الهى را كه به او عطا فرموده ، مجملاً و مفصّلاً ، ذكر كند. بعد از آن ، بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و بر اهل بيت آن حضرت ـ صلوات اللّه عليهم أجمعين ـ صلوات بفرستد و صلوات بر آل را ترك نكند ؛ زيرا كه صلواتى كه مى فرستد ، ناقص خواهد بود و از جمله ظلم بر اهل بيت عليهم السلام است ، چنانچه در احاديث ، وارد شده . ۲۰
و احاديثى كه سنّيان در صحاح خود در كيفيت صلوات بر آن حضرت ، روايت كرده اند ، همه مشتمل است بر صلوات بر آل و با وجود آن ۲۱ ذكر ، آل را هميشه ترك مى نمايند و اين معنى ، دليل عداوت با ۲۲ اهل البيت عليهم السلام است . و احاديث وارد شده در آن كه هر گاه اسم حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله در جايى مذكور شود ـ خواه كسى خود مذكور سازد ، و خواه ديگرى ـ ، صلوات بر آن حضرت بفرستد. ۲۳
و ظاهر بعضى از احاديث ، آن است كه واجب است و جمعى از علما قائل به وجوب شده اند . و وارد شده كه صلوات را بلند بفرستد ، نه آهسته. و در وقت دعا قبل از سؤال مطلب ، و در ميان و بعد از سؤال ۲۴ ، هم صلوات بفرستد و مخصوص به وقت فارغ شدن از دعا نسازد .
و احاديث در فضيلت صلوات بر آن حضرت صلى الله عليه و آله بسيار است. از آن جمله ، كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود كه : هر گاه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله مذكور شود ، صلوات بر او بسيار بفرستيد ؛ زيرا كه كسى كه بر آن حضرت يك بار صلوات بفرستد ، خداى تعالى بر او هزار صلوات مى فرستد در هزار صف از ملائكه ، و هيچ چيز از آنچه خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ خلق كرده ، نمى ماند كه بر آن بنده ، صلوات نفرستد از براى اين كه خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ بر او صلوات مى فرستد و ملائكه ، صلوات مى فرستند. پس كسى كه در چنين امرى راغب نباشد ، نادانى خواهد بود گول خورده ، و خداى تعالى و رسول او و اهل بيتش از او بيزار خواهند بود . ۲۵
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : كسى كه صد مرتبه بگويد : «يا رَبِّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» ، صد حاجت او برآوره مى شود كه سى حاجت از آنها از براى دنيا باشد. ۲۶
و از حضرت امام محمّد باقر يا حضرت امام جعفر صادق عليهماالسلام روايت كرده كه فرمود : هيچ چيز در ميزان اعمال ، سنگين تر نيست از صلوات بر محمّد و آل صلى الله عليه و آله . و به درستى كه بعضى از مردم كه عمل ايشان را در كفّه ميزان گذارند و سُبك آيد ، حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله صلواتى را كه آن مرد فرستاده ، بيرون مى آرد و در كفّه ميزان مى گذارد ، پس سنگين مى شود . ۲۷
و در چند حديث ، روايت كرده كه : دعا به آسمان نمى رود تا وقتى كه بر آن حضرت و بر آل ، صلوات بفرستند . ۲۸
هفتم ، الحاح و مبالغه در دعاست و تعجيل نكردن در برخاستن از مقام دعا ، چنانچه كلينى رحمه اللهاز حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : خداى تعالى ، دوست نمى دارد اِلحاح نمودن بندگان را در ۲۹ پيش يكديگر ، و اِلحاح را از براى خود ، دوست مى دارد. به درستى كه دوست مى دارد كه از او سؤال كنند و طلب نمايند از آنچه در خزانه كَرَم او هست . ۳۰
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : هر گاه بنده تعجيل مى كند و زود از مقام دعا برخاسته ، از پىِ كار خود مى رود ، خداى تعالى مى فرمايد كه : آيا بنده من نمى داند كه من ، خداوندى هستم كه حاجات را برمى آورم؟ ۳۱
هشتم ، نام بردن حاجت است در وقت دعا ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : خداى ـ تبارك و تعالى ـ مى داند كه بنده ، چه مطلب دارد ؛ ليكن دوست مى دارد كه حاجت به درگاه او عرض شود. پس وقتى كه دعا كنى ، حاجت خود را نام ببر . ۳۲
نهم ، مخفى ساختن دعاست ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كرده كه فرمود : ۳۳ يك دعايى كه بنده پنهان بكند ، برابر است با هفتاد دعا كه به علانيه و ظاهر بكند . ۳۴
دهم ، دعا كردن در اوقات استجابت دعاست. و وقت هاى برآمدن حاجات ـ چنانچه از احاديث ، ظاهر مى شود ـ ، بسيار است. از آن جمله ، وقت سحر است ، و در حديث وارد شده كه حضرت يعقوب عليه السلام طلب آمرزش را ۳۵ از براى فرزندان خود تأخير نمود ، از براى آن كه در وقت سحر ، دعا كند. ۳۶ و در بعضى روايات ، ساعات آخرِ شب تا طلوع صبح ، [ براى استجابت ] وارد شده ۳۷ . ۳۸ ديگر ، روز جمعه است . ديگر ، نماز وَترْ است و بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر و بعد از نماز مغرب . ۳۹
ديگر ، در وقت زوال آفتاب كه اوّل ظهر باشد . ۴۰ ديگر ، وقت وزيدن باد و آمدن باران ، و در بعضى روايات ، اوّل باران وارد شده . ديگر ، در وقتى كه قطره اوّل از خون مؤمنى بر زمين چكد كه او را به ناحق كُشند . و در حديث وارد شده كه درهاى آسمان در اين چهار ۴۱ ساعت ، گشوده مى شود . ديگر ، در وقت قرائت قرآن و وقت اذان و وقتى كه صف مسلمانان و كفّار ، در برابر يكديگر بسته شود و مسلمانان ، مهيّاى شهادت باشند . ۴۲ ديگر ، ساعت بعد از نصفِ شب تا وقتى كه به قدر ششْ يكِ شب بگذرد . ۴۳ ديگر ، وقت طلوع صبح ، ۴۴ و در بعضى احاديث ، وارد شده كه از وقت سحر تا وقت طلوع آفتاب ، درهاى آسمان ، گشاده مى شود و روزى مردم ، قسمت مى شود و حاجت هاى بزرگ ، برآورده مى شود . ۴۵ ديگر ، وقتى كه در مقام دعا و تضرّع ، پشت آدمى بلرزد و اشك در چشم به هم رسد . ديگر ، وقتى كه مظلومى دعا كند و وقتى كه علامتى از علامات قدرت الهى كه خارقِ عادت باشد ، در زمين ظاهر شود . ۴۶
يازدهم ، اجتماع در دعاست ، چنانچه كلينى رحمه اللهاز حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : هر گاه چهل كس جمع شوند و دعا كنند در برآمدن مطلبى ، البته خداى تعالى ، مستجاب مى كند . اگر چهل كس نباشند و چهار كس ، هر كدام چهل مرتبه دعا كنند ، مستجاب مى شود ۴۷ ، و اگر چهار ۴۸ كس نباشند و يك كس ، چهل مرتبه دعا كند ، خداوندِ عزيز جبّار ، مستجاب مى كند . ۴۹
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : هر گاه چهار كس جمع شوند و در يك مطلب دعا كنند ، وقتى كه متفرّق مى شوند ، دعاى ايشان مستجاب شده . ۵۰
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : پدرم عليه السلام هر گاه امرى او را روى مى داد يا او را اندوهناك مى ساخت ، زنان و اطفال را جمع مى فرمود. بعد از آن ، دعا مى كرد و ايشان، «آمين» مى گفتند. ۵۱ و معنى آمين، بى تشديد ميم، آن است كه دعاى ما رامستجاب گردان، خداوند عالميان!
و از آن حضرت، روايت كرده كه فرمود: دعاكننده و آمين گوينده، در ثواب شريك اند. ۵۲
دوازدهم ، مخصوص نساختن دعاست به خود ؛ بلكه ديگران را شريك ساختن ، چنانچه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت نمود كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه : هرگاه يكى از شما دعا كند ، بايد كه دعا را عام بكند ؛ زيرا كه دعا ، بهتر مستجاب مى شود . ۵۳
سيزدهم ، مأيوس نبودن از استجابت دعا ، بلكه گمان كلّى داشتن به آن كه دعا ۵۴ مستجاب مى شود ، چنان كه كلينى رحمه الله از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : وقتى كه دعا كنى ، چنين گمان داشته باش كه حاجت ، در پيش در ايستاده . ۵۵
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : هميشه اميد خير و رحمت الهى در باب بنده مؤمن ، موجود است ، مادام كه تعجيل ننمايد و نااميد نشود و دعا را ترك نكند . راوى پرسيد كه : تعجيل نمودن ، كدام است؟ فرمود كه : بگويد : «مدّتى چنين و چنين ، دعا كردم و نديدم كه مستجاب شود» . ۵۶
چهاردهم ، تصدّق نمودن قبل از دعا و بوى خوش به كار بردن و با طهارت بودن و در مسجد يا يكى از مكان هاى مشرّف ، دعا كردن و انگشترى عقيق و فيروزه در دست راست داشتن . و در بعضى از احاديث وارد شده : هيچ دستى به سوى خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ بلند نمى شود كه بهتر از دستى باشد كه در آن ، انگشترى عقيق بوده باشد . ۵۷ و وارد شده كه حِرز است از بلاها ، و امان است از فقر . ۵۸ و وارد شده كه خداى ـ عزَّ و جلَّ ـ مى فرمايد كه : مرا شرم مى آيد از آن كه بنده اى كه در دست او انگشترى فيروزه باشد ، دستِ او را نااميد برگردانم . ۵۹
پانزدهم ، اطاعت نمودن الهى در اوامر و نواهى ، و ظلم ننمودن بر بندگان ، و حقوق ايشان را به ايشان رسانيدن ، و كسب وجه معاش از ممرّ حلال كردن . و اين معانى ، از چند حديثْ ظاهر مى شود . و ظاهر است كه هر بنده اى كه بيشتر در مقام اطاعت و بندگى است ، استدعاى او به اجابت ، نزديك تر است از آن كس كه در مقام مخالفت و عصيان است ، و اگر نه وسعت كَرَم الهى نمى بود ، مى بايست كه دعاى هيچ يك از فسّاق ، مستجاب نشود .

1.. ج : - «و» .

2.. الف : - «مرتبه» .

3.. ب : - «آنها» .

4.. ب و ج : «معلوم» .

5.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۷۳ ، ح ۱ .

6.. همان ، ح ۲ .

7.. همان ، ص ۴۷۴ ، ح ۴ .

8.. همان ، ص ۴۷۷ ، ح ۵ .

9.. همان ، ص ۴۸۱ ، ح ۱ .

10.. همان ، ص ۴۸۲ ، ح ۳ .

11.. همان ، ص ۸۰ ، ح ۲ .

12.. كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۳۱۷ ، ح ۹۴۰ .

13.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۸۳ ، ح ۹ .

14.. همان ، ص ۴۸۳ ، ح ۱۰ .

15.. همان ، ص ۴۷۲ ، ح ۱ .

16.. همان ، ح ۵ .

17.. الف و ب : - «حضرت» .

18.. ج : - «كه» .

19.. همان ، ص ۴۸۴ ، ح ۲ .

20.. همان ، ص ۴۹۵ ، ح ۲۱ .

21.. الف : - «آن» .

22.. الف : - «با» .

23.. همان ، ص ۴۹۲ ، ح ۶ .

24.. ب : - «مطلب و در ميان و بعد از سؤال» .

25.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۹۲ ، ح ۶ .

26.. همان ، ص ۴۹۳ ، ح ۹ .

27.. همان ، ص ۴۹۴ ، ح ۱۵ .

28.. همان ، ص ۴۹۱ ، ح ۱ و ۲ .

29.. ب و ج : - «در» .

30.. همان ، ص ۴۷۵ ، ح ۴ .

31.. همان ، ص ۴۷۴ ، ح ۲ .

32.. همان ، ص ۴۷۶ ، ح ۱ .

33.. الف : - «يك» .

34.. همان ، ص ۴۷۶ ، باب اخفاء الدعاء ، ح ۱ .

35.. ب : - «را» .

36.. همان ، ص ۴۷۷ ، ح ۶ .

37.. ب : - «وارد شده» .

38.. همان ، ص ۴۷۸ ، ح ۹ و ۱۰ .

39.. همان ، ص ۴۷۷ ، ح ۲ .

40.. همان ، ح ۴ .

41.. ب : «چند» .

42.. همان ، ص ۴۷۷ ، ح ۱ و ۳ .

43.. همان ، ص ۴۷۸ ، ح ۱۰ .

44.. همان ، ص ۴۷۷ ، ح ۲ .

45.. همان ، ص ۴۷۸ ، ح ۹ .

46.. همان جا .

47.. الف و ب : - «اگر چهل كس نباشند و چهار كس ، هر كدام چهل مرتبه دعا كنند ، مستجاب مى شود» .

48.. الف و ب : «چهل» .

49.. همان ، ص ۴۸۷ ، ح ۱ .

50.. همان ، ح ۲ .

51.. همان ، ح ۳ .

52.. همان ، ح ۴ .

53.. همان ، باب العموم فى الدعاء ، ح ۱ .

54.. ب : - «دعا» .

55.. همان ، ص ۴۷۳ ، باب اليقين فى الدعاء ، ح ۱ .

56.. همان ، ص ۴۹۰ ، ح ۸ .

57.. ثواب الاعمال ، ص ۱۷۴ و ۱۷۵ .

58.. ثواب الاعمال ، ص ۱۷۵ ، مكارم الأخلاق ، ص ۸۸ .

59.. عدة الداعى ، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.


مَنهَجُ اليقين
286
  • نام منبع :
    مَنهَجُ اليقين
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 290612
صفحه از 527
پرینت  ارسال به