[ آزمون هاى الهى براى مؤمنان ]
بدان كه اين كلام شريف ، دلالت مى كند بر آن كه ايمان بنده مؤمن ، كامل نمى شود تا وقتى كه به بلاها مبتلا شود و از دشمنان و مخالفان ، آزار و ايذا به او رسد و صبر و تحمّل نمايد و خشم خود را فرو خورَد و در اين صبر و تحمّل ، توقّع رضاى الهى و مراتب عاليه آخرت داشته باشد .
و در باب ابتلاى مؤمن ، احاديث بسيار وارد شده. از آن جمله ، محمّد بن يعقوب كلينى رضى الله عنه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله سؤال كردند كه : كيست كه ابتلاى او به بلاها در دنيا بيشتر باشد؟ فرمود : پيغمبران. ديگر ، هر كس بهتر و به ايشان نزديك تر باشد ، و به اين ترتيب . و مؤمن به قدر ايمانش مبتلا مى شود و به قدر خوبىِ اعمالش. پس هر كس كه ايمانش درست و عملش خوب است ، بلاى او شديد مى باشد ، و كسى كه ايمانش سبُك است و عملش ضعيف است ، بلاى او كم مى باشد . ۱
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : مؤمن ، به منزله كفّه ترازو است. هر چند ايمانش زياده مى شود ، ابتلايش زياده مى شود . ۲
و از آن حضرت ، روايت كرده كه فرمود : مردى حضرت ۳ پيغمبر را به مهمانى طلبيد ، و چون داخل خانه آن مرد شد ، ديد كه مرغى خانگى ۴ بر روى ديوار ، تخم كرده و آن تخم ، بر روى ميخى كه بر آن ديوار كوفته بودند ، افتاده و بر آن ميخ قرار گرفته ، به زير افتاد و نشكست. حضرت ، از اين معنى تعجّب فرمود . آن مرد گفت كه : از حالِ اين تخم ، تعجّب فرمودى؟ به حقّ آن كسى كه تو را به راستى به خلق فرستاده كه به من ، هرگز نقصانى نرسيده ! پس آن حضرت ، از جا برخاست و از طعام آن مرد ، هيچ نخورد و فرمود كه : بنده اى كه به او نقصان نمى رسد ، خداى تعالى ، او را از نظر مرحمت ، انداخته است . ۵
و از حضرت امام محمّد باقر عليه السلام روايت كرده كه شخصى به آن حضرت گفت كه : مغيره مى گويد كه مؤمن ، مبتلا به جُذام و بَرَص و چنين و چنين مرض نمى شود. فرمود كه : به تحقيق كه غافل است از مؤمن آل فرعون كه خداى تعالى در سوره يس ياد كرده ؛ زيرا كه او مكنع بود ؛ يعنى انگشتانش خشك شده بود. بعد از آن ، حضرت ، انگشتان خود را بر گردانيد و فرمود كه : گويا من مى بينم انگشتان خشكيده او را . او نزد قوم خود آمد و ايشان را از عذاب الهى ترسانيد و روز ديگر ، معاودت نموده ، ايشان را تخويف كرد. پس او را بكُشتند. بعد از آن فرمود كه : مؤمن ، به همه بليّه اى مبتلا مى شود و به هر قِسم مُردنى مى ميرد ؛ امّا خود را نمى كُشد . ۶
و از عبد اللّه بن ابى يعفور روايت كرده كه گفت : به خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شكايت كردم از بيمارى هاى بسيار كه مى كشيدم. فرمود : اگر مؤمن بداند كه در مصيبت ها چه قدر اجر دارد ، آرزو خواهد كرد كه او را به مِقراض ها ريزه ريزه كنند . ۷
و در باب صبر ، قبل از اين ، بعضى احاديثْ مذكور شد. و از جمله آنچه در اين باب وارد شده ، روايت كرده است محمّد بن يعقوب كلينى رضى الله عنه از حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله كه فرمود : صبر بر سه قِسم است : يكى ، صبر در وقت مصيبت ؛ و يكى ، صبر بر طاعت ؛ و يكى صبر ، نگاه داشتن خود از معصيت . پس كسى كه صبر بر مصيبتى بكند و آن مصيبت را به تسلّى دادن خود ۸ به وجهى نيكو از خود بگذراند ، خداى تعالى ، از براى او سيصد درجه مقرّر مى فرمايد كه از درجه اى تا درجه اى ، به قدر فاصِله آسمان و زمين باشد. و كسى كه بر طاعت صبر كند و مشقّت عبادت را بر خود قرار دهد ، خداى ، ششصد درجه از براى او مقرّر مى سازد كه از درجه اى تا درجه اى ، مثل فاصله قعر زمين تا منتهاى ۹ عرش بوده باشد. و كسى كه در معصيتى صبر كند ، خداى تعالى ، نهصد درجه از براى او مقرّر مى فرمايد كه از درجه اى تا درجه اى ، به قدر فاصله قعر زمين تا منتهاى عرش بوده باشد . ۱۰
و از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود : هر مؤمنى كه به بليّه اى مبتلا شود و صبر كند ، خداى تعالى ، مثل اجر هزار شهيد به او عطا مى فرمايد . ۱۱
1.. الكافى ، ج ۲ ، ص ۲۵۲ ، ح ۲ .
2.. همان ، ص ۲۵۴ ، ح ۱۰ .
3.. ب : «رسول خدا» .
4.. الف : «خانه اى» .
5.. همان ، ص ۲۵۶ ، ح ۱۵ .
6.. همان ، ص ۲۵۴ ، ح ۱۲ .
7.. همان ، ج ۲ ، ص ۲۵۵ ، ح ۱۵ .
8.. الف و ب : - «خود» .
9.. ب : ـ «منتهاى» .
10.. همان ، ص ۹۱ ، ح ۱۵ .
11.. همان ، ص ۹۲ ، ح ۱۷ .