تشكیل اولین مجلس خبرگان رهبری(۱۳۶۲ش)
امام صادق عليه السلام:
إيّاكُم أن يُحاكِمَ بعضُكُم بَعضا إلى أهلِ الجَورِ، و لكنِ انظُرُوا إلى رجُلٍ مِنكُم يَعلَمُ شيئا مِن قَضايانا فاجعَلُوهُ بينَكُم، فإنّي قد جَعَلتُهُ قاضيَا فتَحاكَمُوا إلَيهِ.
مبادا فردى از شما (شيعيان) از ديگرى نزد سلطان ستمگر شكايت كند. بلكه ببينيد چه كسى از خود شما با احكام و داوريهاى ما آشناست همو را ميان خود داور قرار دهيد؛ زيرا كه من او را قاضى شما قرار دادهام. پس براى داورى ميان خود، نزد او رويد.
كتاب من لا يحضره الفقيه: ۳/ ۲/ ۳۲۱۶
امام صادق عليه السلام خطاب به ابو خديجه هنگامى كه او را به سوى اصحاب خود فرستاد فرمود:
قُلْ لَهُم: إيّاكُم إذا وَقَعَت بينَكُم خُصومَةٌ أو تَدارى بينَكُم في شيءٍ مِن الأخذِ و العَطاءِ أن تَتحاكَمُوا إلى أحَدٍ مِن هؤلاءِ الفُسّاقِ، اجعَلُوا بينَكُم رجُلًا مِمَّن قد عَرَفَ حَلالَنا و حَرامَنا، فإنّي قد جَعَلتُهُ قاضيَا، و إيّاكُم أن يُخاصِمَ بَعضُكُم بَعضا إلَى السُّلطانِ الجائرِ.
به آنان بگو: مبادا هر گاه ميان شما مرافعهاى پيش آمد يا درباره چيزى از قرض و طلب ميانتان اختلافى شد، كار داورى را به نزد يكى از اين فاسقان ببريد. [بلكه] از ميان خود مردى را كه با حلال و حرام ما آشناست داور قرار دهيد؛ زيرا من او را داور قرار دادهام. زنهار كه براى رفع دعواى خود به سلطان ستمگر مراجعه كنيد.
تهذيب الأحكام: ۶/ ۳۰۳/ ۸۴۶
امام صادق عليه السلام درباره دو نفر از اصحابش كه با هم بر سر وام يا ارثيهاى اختلاف داشتند و داورىِ ميان خود را پيش طاغوت بردند فرمود:
مَن تَحاكَمَ إلَى الطاغوتِ فَحُكِمَ لَهُ فإنّما يَأخُذُ سُحتا و إن كانَ حَقُّهُ ثابِتا لَهُ، لأنّهُ أخَذَ بحُكمِ الطاغوتِ، و قد أمَرَ اللّهُ أن يَكفُرَ بهِ.
هر كه داورى پيش طاغوت (حاكم ستمگر) برد و او به نفعش حكم صادر كند، آنچه مىگيرد حرام است هر چند حق مسلّم او باشد؛ زيرا به حكم طاغوت گرفته است حال آن كه خداوند دستور داده است به طاغوت كفر ورزيده شود.
الكافي: ۷/ ۴۱۲/ ۵
امام صادق عليه السلام در پاسخ به سؤال ابو بصير از آيه «و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به حكّام مدهيد» فرمود:
يا أبا بَصيرٍ، إنَّ اللّهَ عَزَّ و جلَّ قد عَلِمَ أنَّ في الامَّةِ حُكّاما يَجُورُونَ، أما إنّهُ لم يَعنِ حُكّامَ أهلِ العَدلِ و لكنَّهُ عَنى حُكّامَ أهلِ الجَورِ.يا أبا محمّدٍ، إنّهُ لو كانَ لكَ على رجُلٍ حَقٌّ فَدَعَوتَهُ إلى حُكّامِ أهلِ العَدلِ فَأبى علَيكَ إلّا أن يُرافِعَكَ إلى حُكّامِ أهلِ الجَورِ لِيَقضُوا لَهُ لَكانَ مِمَّن حاكَمَ إلَى الطاغوتِ، و هُو قَولُ اللّهِ عَزَّ و جلَّ: «أ لَم تَرَ إلَى الّذينَ يَزعُمُونَ ...».اى ابو بصير! خداوند عزّ و جلّ مىداند كه در ميان اين امّت داورانى ستمگر وجود دارند.
بدان كه مقصود خداوند [در اين آيه] داوران عادل نيست، بلكه مقصودش حكّام و داوران ستمگر [و حق كُش] است.اى ابا محمّد! اگر بر عهده كسى حقّى داشتى و او را به داورى نزد داوران عادل فرا خواندى و او نپذيرفت و اصرار كرد دعوا را نزد حاكمان ستمگر بُرد تا به نفع او داورى كنند، اين شخص از جمله كسانى است كه داورى را به نزد طاغوت برده است و خداوند عزّ و جلّ مىفرمايد: «آيا نديدهاى كسانى را كه مىپندارند ...».
الكافي: ۷/ ۴۱۱/ ۳