صفر لیله الهریر
مروج الذهب:
كانَت لَیلَةُ الجُمُعَةِ وهِی لَیلَةُ الهَریرِ فَكانَ جُملَةُ مَن قَتَلَ عَلِی بِكَفِّهِ فی یومِهِ ولَیلَتِهِ خَمسَمِئَةٍ وثَلاثَةً وعِشرینَ رَجُلًا، أكثَرُهُم فِی الیومِ، وذلِكَ أنَّهُ كانَ إذا قَتَلَ رَجُلًا كَبَّرَ إذا ضَرَبَ، ولَم یكُن یضرِبُ إلّا قَتَلَ. ذَكَرَ ذلِكَ عَنهُ مَن كانَ یلیهِ فی حَربِهِ ولا یفارِقُهُ مِن وَلَدِهِ وغَیرِهِم.
شب جمعه بود، شب غرش، و شمارِ كسانى كه على علیه السلام به دست خویش در آن روز و شبش از پاى در آورده بود، به ۵۲۳ تن مى رسید كه بیشینه ایشان در روز هلاك شده بودند. حال چنان بود كه هرگاه وى كسى را مى كشت، هنگام ضربه زدن به او، تكبیرى مى گفت و هر ضربه او به كشته شدن منجر مى شد. این را فرزندان وى و دیگرانى كه در نبرد وى، به دنبالش بودند و از او جدا نمى شدند، روایت كرده اند.
مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۹۹
عمرو بن عاص، در زمینه یوم الهریر:
للّهِ دَرُّ ابنِ أبی طالِبٍ! ما كانَ أكثَرَهُ عِندَ الحُروبِ! ما آنَستُ أن أسمَعَ صَوتَهُ فی أوَّلِ النّاسِ إلّا وسَمِعتُهُ فی آخِرِهِم، ولا فِی المَیمَنَةِ إلّا وسَمِعتُهُ فِی المَیسَرَةِ.
آفرین خداى بر فرزند ابو طالب! چه فراوان بود حضور او در جنگ! هنوز صداى او در پیشاپیش سپاه در گوشم بود كه آوایش را از پَسِ لشكر مى شنیدم؛ و هنوز بانگش از جناح راست به گوشم مى رسید كه آن را از جناح چپ در مى یافتم.
الصراط المستقیم: ج ۲ ص ۴
ابن عباس:
قُلتُ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام لَیلَةَ صَفّینَ: أ ما تَرَى الأَعداءَ قَد أحدَقوا بِنا؟ فَقالَ: وقَد راعَكَ هذا؟ قُلتُ: نَعَم. فَقالَ: اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اضامَ فی سُلطانِكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن أفتَقِرَ فی غِناكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اضَیعَ فی سَلامَتِكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اغلَبَ وَالأَمرُ إلَیكَ.
در [یك ] شب [از شب هاى ] صِفّین، به امیر مؤمنان گفتم: آیا نمى بینى دشمنان گِردِ ما را گرفته اند؟ فرمود: «و این تو را به وحشت افكنده است؟». گفتم: آرى. فرمود: «بار خدایا! به تو پناه مى برم از این كه در حكومتِ تو بیداد بینم، در بى نیازى ات، فقیر گردم، در سلامتت تباهى پذیرم، و در حالى كه كار به دست توست، شكست خورَم».
مهج الدعوات: ص ۱۳۴