14 صفر

۱۴ صفر
صفر لیله الهریر
شرح مناسبت:
در جنگ صفّین، در ادامه نبرد سپاه امیر مؤمنان و سپاه معاویه در روز چهارشنبه هشتم صفر، جنگ، شدّت گرفت و شكلى دیگر یافت، بدان سان كه همه دو سپاه در آن درگیر شدند. امام علیه السلام در قلب سپاه استقرار یافت و فرماندهى سپاه را خود عهده دار شد. بسیارى از بزرگان لشكر، در این روز و روز پنجشنبه به شهادت رسیدند.
از آن جا كه امام علیه السلام مى خواست كار را یكسره كند، در غروب پنجشنبه جنگ متوقّف نشد ؛ بلكه تا شبِ جمعه نیز استمرار یافت. در طول دوره نبرد، شدیدترین درگیرى در همین شب رخ داد و از این رو، آن را «لیلة الهَریر (شبِ غرّش)» نامیده اند.
در روز پنجشنبه و شبِ جمعه، امام علیه السلام، خود در عرصه معركه حضور داشت و به دست خویش، ۵۲۳ تن را هلاك كرد كه بیشینه آنان، از دلیرانِ شام به شمار مى رفتند. شدّت جنگ، سبب شد كه یاران امام علیه السلام، نماز را در میدان جنگ به اشاره بگزارند.
مجلسى رحمه الله درباره نامیدن این شب به «لیلة الهریر» آورده است : این شب از آن رو لیلة الهریر خوانده شده كه همهمه نبرد مردم در آن، بسیار بود. نیز گفته شده كه سبب آن، اضطرار و بیمناكىِ سگ گونه معاویه به دلیل شدّت یافتن جنگ و چیرگىِ عراقیان بود ؛ چرا كه هریر به زوزه سگ در سرماى شدید گویند. (مرآة العقول : ج ۱۵ ص ۴۲۷)
آیات و روایات:
صفر لیله الهریر
مروج الذهب:
كانَت لَیلَةُ الجُمُعَةِ وهِی لَیلَةُ الهَریرِ فَكانَ جُملَةُ مَن قَتَلَ عَلِی بِكَفِّهِ فی یومِهِ ولَیلَتِهِ خَمسَمِئَةٍ وثَلاثَةً وعِشرینَ رَجُلًا، أكثَرُهُم فِی الیومِ، وذلِكَ أنَّهُ كانَ إذا قَتَلَ رَجُلًا كَبَّرَ إذا ضَرَبَ، ولَم یكُن یضرِبُ إلّا قَتَلَ. ذَكَرَ ذلِكَ عَنهُ مَن كانَ یلیهِ فی حَربِهِ ولا یفارِقُهُ مِن وَلَدِهِ وغَیرِهِم.
شب جمعه بود، شب غرش، و شمارِ كسانى كه على علیه السلام به دست خویش در آن روز و شبش از پاى در آورده بود، به ۵۲۳ تن مى رسید كه بیشینه ایشان در روز هلاك شده بودند. حال چنان بود كه هرگاه وى كسى را مى كشت، هنگام ضربه زدن به او، تكبیرى مى گفت و هر ضربه او به كشته شدن منجر مى شد. این را فرزندان وى و دیگرانى كه در نبرد وى، به دنبالش بودند و از او جدا نمى شدند، روایت كرده اند.
مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۹۹
عمرو بن عاص، در زمینه یوم الهریر:
للّهِ دَرُّ ابنِ أبی طالِبٍ! ما كانَ أكثَرَهُ عِندَ الحُروبِ! ما آنَستُ أن أسمَعَ صَوتَهُ فی أوَّلِ النّاسِ إلّا وسَمِعتُهُ فی آخِرِهِم، ولا فِی المَیمَنَةِ إلّا وسَمِعتُهُ فِی المَیسَرَةِ.
آفرین خداى بر فرزند ابو طالب! چه فراوان بود حضور او در جنگ! هنوز صداى او در پیشاپیش سپاه در گوشم بود كه آوایش را از پَسِ لشكر مى شنیدم؛ و هنوز بانگش از جناح راست به گوشم مى رسید كه آن را از جناح چپ در مى یافتم.
الصراط المستقیم: ج ۲ ص ۴
ابن عباس:
قُلتُ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام لَیلَةَ صَفّینَ: أ ما تَرَى الأَعداءَ قَد أحدَقوا بِنا؟ فَقالَ: وقَد راعَكَ هذا؟ قُلتُ: نَعَم. فَقالَ: اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اضامَ فی سُلطانِكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن أفتَقِرَ فی غِناكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اضَیعَ فی سَلامَتِكَ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن اغلَبَ وَالأَمرُ إلَیكَ.
در [یك ] شب [از شب هاى ] صِفّین، به امیر مؤمنان گفتم: آیا نمى بینى دشمنان گِردِ ما را گرفته اند؟ فرمود: «و این تو را به وحشت افكنده است؟». گفتم: آرى. فرمود: «بار خدایا! به تو پناه مى برم از این كه در حكومتِ تو بیداد بینم، در بى نیازى ات، فقیر گردم، در سلامتت تباهى پذیرم، و در حالى كه كار به دست توست، شكست خورَم».
مهج الدعوات: ص ۱۳۴