تاريخ : یکشنبه 1389/8/9 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 6052
در گفت‌و‌گوي تفصيلي با فارس مطرح شد: آرای آيت‌الله محمدی ری‌شهری درباره احاديث بحارالأنوار ، تقريب مذاهب و سياست

در گفت‌و‌گوي تفصيلي با فارس مطرح شد: آرای آيت‌الله محمدی ری‌شهری درباره احاديث بحارالأنوار ، تقريب مذاهب و سياست

یک شنبه ۹/۸/۸۹

راوی: آرای آيت‌الله محمدی ری‌شهری درباره احاديث بحارالأنوار ، تقريب مذاهب و سياستری شهری

به گزارش راوی مصاحبه با آيت‌الله محمدی ری‌شهری كه ناظر به شخصيت علمی و حوزوی وی است ـ و نه مناصب‌ سياسی ـ در پی می‌آيد:
* قرآن و حديث تا چه ميزان به يكديگر وابسته‌اند؟
ـ حديث نقش بسيار مهمی در خدمت به قرآن و معارف عميق و گسترده آن دارد. نقش‌آفرينی حديث در خدمت قرآن را می‏توانيم در اين عرصه‏ها خلاصه كنيم:
۱. آموزش شيوه «تفسير قرآن به قرآن»؛ ۲. آموزش شيوه‏های اجرای قوانين و تطبيق شريعت در حوزه‏های زندگی؛ ۳. بيان موارد تقييد، تخصيص و نسخ برخی آيات قرآن؛ ۴. بيان تفاصيل احكام قرآن؛ ۵. بيان احكام اسلام در حوزه سكوت قرآن؛ ۶. شرح تاريخ انبيای گذشته و بيان آموزه‏های آنان؛ ۷. آشنا كردن مردم با معارف عميق قرآن، از طريق بيان تأويل‏ها، بطون و مصاديق آيات آن؛ ۸. و از همه مهم‏تر، زمينه‏سازی برای اجتهاد و استنباط احكام اسلام و استنتاج نهايی از معارف قرآن و در يك كلام، ارائه دين قابل اعتقاد و عمل در دوران غيبت امام عصر، مهدی آل محمد (عج).
برای آگاهی بيشتر در اين زمينه می‏توانيد به درآمد كتاب دانشنامه ميزان الحكمه مراجعه كنيد. آنجا در ذيل موضوع جايگاه سنّت در حوزه معرفت دينی از صفحه ۱۹ تا ۵۲ در اين باره به تفصيل پرداخته‏ايم.
* به نظر شما كدام يك از كتب حديثی از اعتبار بيشتری نسبت به سايرين برخوردار است؟
ـ در طول تاريخ حديث شيعه، چهار عنوان از منابع حديثی كه در قرن چهارم و پنجم هجری نگاشته شده از اعتبار بيشتری نزد عالمان محدث برخوردار شدند. از ميان اين چهار عنوان نيز كتاب «كافی» از اعتبار ويژه‌ای برخوردار است. اما به هر حال منابع ديگر حديثی هر يك دارای درجه‌ای از اعتبار هستند؛ اگر چه به اعتبار «كتب اربعه» حديثی نمی‌رسند. اعتبار منابع حديثی بر پايه سند، قدمت و زمان تأليف و نيز اعتبار مؤلف و نيز محتوای احاديث آن، قابل ارزيابی هستند. هر منبع حديثی بدين گونه درجه خاصی از اعتبار را به خود اختصاص می‌دهد.
* فكر می‌كنيد كتابی هست كه جايش در بين «كتب اربعه» شيعه خالی باشد؟
ـ شماری از منابع بسيار ارزنده حديثی در كنار كتب اربعه وجود داشته كه متأسفانه به دلايل مختلف از بين رفته و اكنون در اختيار ما نيست؛ مثلاً مرحوم كلينی هفت كتاب مهم تأليف كرده است به نام‌های: ۱. كتاب تعبير الرؤيا، ۲. كتاب الردّ علی القرامطه، ۳. كتاب رسائل الأئمه، ۴. كتاب الرجال، ۵. كتاب ما قيل فی الأئمه من الشعر، ۶. كتاب خصائص الغدير (خصائص يوم الغدير)، ۷. كتاب الكافی. در حال حاضر فقط كتاب «الكافی» در اختيار ما قرار دارد؛ در صورتی كه طبق اسناد موجود، برخی از اين كتاب‌ها مانند «رسائل الأئمه» تا عصر «صدر المتألهين» وجود داشته است كه «علم‌الهدی» فرزند فيض كاشانی در كتاب «معادن الحكمه» بدان اشاره كرده است. توضيح اين موضوع در مقدمه «الكافی» تحقيق مؤسسه علمی فرهنگی دارالحديث آمده است.
همچنين بسياری از منابع ارزنده حديثی كه شيخ صدوق تأليف كرده است در حال حاضر موجود نيست. تعداد كتاب‌های ايشان از ۱۹۹ اثر تا ۲۲۱ اثر گزارش شده كه آنچه فعلاً در اختيار ما قرار دارد؛ كمتر از ۲۰ اثر است! بنابراين، جای شمار قابل توجهی از منابع حديثی كهن و معتبر در ميان منابع موجود كهن خالی است.
* نظر حضرتعالی در مورد «بحارالأنوار» و ميزان وثاقت احاديث آن چيست؟
ـ «بحارالأنوار الجامعة لدّرر اخبار ائمة الاطهار» در ۱۱۰ جلد، بزرگ‏ترين كتاب حديثی شيعه است كه می‏توان آن را به مثابه كتابخانه‏ای عظيم از ميراث روايی شيعه دانست. اين كتاب مهم‏ترين اثر عالم بزرگ و محدث سخت‏كوش، محمدباقر مجلسی است كه تأليف آن در چهل سال با ياری گروهی از شاگردان او به پايان رسيد. هدف وی از تأليف اين مجموعه حديثی، احيا و در امان نگاه داشتن آثار حديثی شيعه از خطر نابودی و فراهم آوردن زمينه مناسب برای رويكردی جديد به معارف حديثی بوده است.
برخی از ويژگی‌های كتاب چنين است:
۱. جامع بودن نسبی؛ اين اثر حوزه‌های معارف دينی اعم از عقايد، تاريخ، جهان‏شناسی، اخلاق و فقه را در بردارد.
۲. ارائه آيات مرتبط با موضوع هر باب در آغاز هر باب؛
۳. ارائه توضيحات سودمند تحت عنوان «بيان» در ذيل برخی روايات؛
۴. مؤلف، احاديث را از نسخه‏های صحيحی كه آنها را گردآورده بود، نقل كرده است. متأسفانه، بسياری از اين نسخه‌ها از بين رفته و اكنون در اختيار ما قرار ندارد؛
۵. در برداشتن اصول و كتاب‌هايی كه تنها از همين طريق به ما رسيده‏اند؛
۶. گنجاندن ۱۸ رساله مستقل در آن؛ مانند: طب الرضا (ع)؛ توحيد مفضل؛ مسائل علی بن جعفر؛ فهرست شيخ منتجب‌الدين.
مرحوم مجلسی برای تأليف اين كتاب از صدها كتاب حديثی، تفسيری، ادبی، تاريخی و ... استفاده كرده است كه رقم آنها به بيش از ۶۰۰ می‏رسد.
* آيا می‌توان «ميزان‌الحكمه» را به نوعی خلاصه و مرتب شده «بحارالأنوار» دانست؟
ـ «بحارالأنوار» يكی از منابعی بوده است كه در تأليف ميزان‌الحكمه از آن سود برده شده است. ميزان الحكمه علاوه بر دربرداشتن گزيده‌ای از احاديث منابع شيعی، گزيده‌ای از منابع اهل سنت را نيز در بردارد. ميزان الحكمه خلاصه و مرتب شده هيچ كتابی نيست، بلكه مجموعه‌ای است از احاديث برگزيده در ذيل موضوعات اخلاقی، اعتقادی، ادبی و تاريخی و سيره معصومان.
* فكر نگارش و جمع‌آوری احاديث در قالب موسوعه‌ای به نام «ميزان الحكمه» چه زمانی در ذهن شما ايجاد شد؟
ـ در سال ۱۳۴۶ كه در حوزه نجف، مشغول تحصيل بودم، با مراجعه به برخی از مجموعه‏های حديثی، آنچه را به نظرم جالب می‏رسيد، يادداشت می‏كردم؛ امّا هرگز فكر نمی‏كردم كه اين يادداشت‏ها چه بركاتی خواهند داشت و به كجا منتهی می‏شوند. در واقع، آن يادداشت‏ها جرقّه‏های نورانی و مباركی بود كه به بركت باب حكمت پيامبر اسلام (ص)، به چراغ پرفروغ ميزان‌الحكمه تبديل شد.
ضمن مطالعه و كاوش در احاديث اسلامی، دو نكته مهم، نظر مرا به خود معطوف داشت كه الهام‏بخش اصلی تأليفات حديثی بنده شد:
نكته اوّل؛ ظرفيت بی‏نظير قرآن و حديث در پاسخ‏گويی به نيازهای اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سياسی جامعه است، به گونه‏ای كه اگر حقيقتاً برآيند صحيح آن به زبان روز برای مردم جهان بيان شود، در عصر حاضر، اسلام بيش از هر وقت ديگر هوادار خواهد داشت.
نكته دوم؛ اين كه احاديث اسلامی، مانند آيات قرآن مفسّر يكديگرند و تنظيم احاديث به صورت موضوعی، به خصوص در كنار ارائه موضوعی آيات قرآن، علاوه بر آن كه می‏تواند در تشخيص ميزان صحّت و يا سقم احاديث، مؤثّر باشد، موجب فهم دقيق رهنمودهای خداوند متعال و پيشوايان بزرگ اسلام نيز می‏شود و افزون بر اين، دسترسی پژوهشگران و عموم علاقه‏مندان را به اسلام راستين، آسان می‏سازد.
اين اقدام، تقريباً در مورد احاديث فقهی انجام شده است، هر چند تا نقطه مطلوب، فاصله وجود دارد؛ امّا در خصوص احاديث غير فقهی (اعم از: اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، تاريخی و ...) كه در عصر حاضر، فوق‌العاده ضروری و مورد نياز مردم است، تلاش‏های گذشته پژوهشگران مسلمان ـ كه به طور انفرادی، به حق، زحمت فراوان كشيده‏اند ـ به هيچ‌وجه، پاسخگوی نيازهای جامعه امروز نيست.
از سوی ديگر، تأليف دانش‏نامه‏ای از قرآن و حديث كه بتواند پاسخگوی نيازهای جامعه امروز در زمينه‏های مختلف علمی و فرهنگی باشد، در آن روزها برای من، كار ساده‏ای نبود و شايد چيزی شبيه به رؤيا می‏نمود؛ امّا جاذبه سخنان نورانی خدا، پيامبر خدا و خاندان پيامبر (ص)، مرا بر آن داشت كه با بضاعتی اندك، ولی با اراده‏ای استوار و با تمام توان، در راه تحقّق اين هدف بزرگ، حركت كنم.
در سال ۱۳۴۷ در مدّت كوتاهی كه به اتّهام اقدام عليه رژيم شاه در بازداشتگاه مشهد بودم، برای بهره‏گيری از فرصت، تصميم گرفتم احاديثی را كه در زمينه‏های مختلف به نظرم جالب می‏آيد، به صورت موضوعی تنظيم كنم. در واقع، تأليف كتاب ميزان الحكمه ـ بدون آن كه بدانم چنين نامی را برای آن انتخاب می‏كنم ـ از آن جا آغاز شد، و پس از بيرون آمدن از زندان، مصمّم‏تر از گذشته كار ادامه يافت.
فراموش نمی‏كنم كه روزی در تابستان سال ۱۳۵۷، پيش از پيروزی انقلاب اسلامی ايران، شهيد مطهری، در منزل ما در شهر مقدّس قم، ظهر، ميهمان ما بودند. در آن هنگام، استاد در پايان هر هفته برای جمعی از طلاب علوم دينی حوزه قم، درس‏هايی درباره «شناخت در منطق قرآن» ايراد می‏كردند. به علّت وجود پيوند و ارتباط ميان اين درس‏ها و فصلی كه در ميزان الحكمه به «شناخت» اختصاص داده‏ام، فهرستی از عناوين اين فصل كتاب را به ايشان نشان دادم. ايشان فرمود: »اين، آماده چاپ است» و تأكيد كردند به همان شكلی كه به ايشان عرضه كردم، چاپ شود. سپس ادامه دادند: «شيوه دانشمندان غربی در تأليف، اين است كه اگر كتاب تا حدّ معقولی سودمند باشد، آن را چاپ می‏كنند و سپس در چاپ‏های بعد، مطالب تازه‏ای به آن می‏افزايند». استاد شهيد مطهری (ره) اين شيوه غربی‏ها را می‏ستودند؛ امّا با اين حال، من ترجيح دادم زمانی كتاب را چاپ و منتشر كنم كه از كار تأليف آن، كاملاً فراغت حاصل كنم؛ ليكن در سال ۱۳۶۰، با شروع ترورها، به اين باور و اعتقاد رسيدم كه شرايط خاصّی كه اكنون من در آن به سر می‏برم، اقتضا می‏كند هر چه زودتر آن را برای چاپ، آماده كنم؛ چرا كه مشكل است كس ديگری جز خود من، كار فصل‌بندی و آماده‏سازی اين كتاب را به گونه‏ای كه مطلوب و آرزوی من است، انجام دهد. سرانجام با وجود گرفتاری‏هايم، تصميم گرفتم برای به پايان بردن كار اين كتاب، از ايام تعطيلی و اوقات فراغت شبانه، بيشترين بهره‏برداری را بكنم، كه بحمدالله، پس از گذشت چهارده سال از آغاز تأليف ميزان الحكمه، اين اثر به گونه‏ای شايسته و درخور به سرانجام رسيد.
* حدوداً چه تعداد از احاديث «ميزان الحكمه» از به راويان اهل سنت اختصاص دارد؟
ـ آمار رواياتی كه در ميزان الحكمه از منابع اهل سنت اخذ شده را تاكنون تهيه نكرده‌ايم. در واقع نه كسی چنين پرسشی داشته و نه ما احساس نياز كرده‌ايم. خوب است همكاران دارالحديث آماری برای پاسخ به اين پرسش تهيه كنند.
* دلايل شما از استفاده احاديث اهل سنّت در كتاب‌هايتان چيست؟
ـ برای پاسخ به اين سؤال توجه به چند نكته ضروری است:
۱. در روايات اهل‌بيت (ع) تصريح شده كه بخشی از رواياتی كه اهل سنت نقل كرده‏اند حق است. اين بخش از روايات آنها قطعاً قابل بهره‏داری است و به همين جهت، محدثان بزرگ شيعه مانند شيخ المحدثين «ابن بابويه»، «شيخ مفيد» و در اين اواخر علامه مجلسی (ره) به صورت گسترده از روايات آنها استفاده كرده‏اند.
۲. با عنايت به آن چه در بند يك بدان اشاره شد، شناخت روايات قابل قبول از رويات اهل سنّت نيازمند قواعدی است كه استناد واقعی آنها را به پيامبرخدا (ص) اثبات نمايد؛ چنان كه همه رواياتی كه در منابع شيعی وجود دارد را بدون ارزيابی نمی‏توان پذيرفت.
گفتنی است كه شيخ طوسی در كتاب «العدة فی اصول الفقه» تا حدودی اصول كلی استفاده از روايات اهل سنّت را بيان كرده است.
۳. در حوزه تبيين معارف ـ و نه احكام ـ رواياتی را از اهل سنّت می‏يابيم كه در مصادر شيعی نيز مشابه آنها وجود دارد و با آرای عالمان شيعی هم مخالفتی ندارد. حتی در مواردی می‏توان آن روايات را به صورت نقل به معنی يا هم مضمون با روايات شيعی بدانيم. قطعاً استفاده از اين روايات در كنار روايات شيعی به علت توافق آنها، مجاز بلكه به دلايلی، كه بعضاً مورد اشاره قرار خواهد گرفت، لازم است.
۴. با تدوين خانواده احاديث و شناخت ارتباطاتی كه ميان مفاهيم موجود در روايات مختلف يك موضوع در شيعه و سنّی می‏يابيم، می‏توانيم با قرينه‏سازی روايات وارد شده در يك موضوع، به فهم منسجم و دقيق و جامع از آن موضوع دست يابيم. نظام‌سازی انديشه حديثی بر پايه مجموع اين روايات، رهاوردی عظيم است كه برآيند اين كار خواهد بود.
۵. تجانس و همگونی برخی از روايات اهل سنّت با رواياتی كه در منابع شيعه وجود دارد، سبب افزايش اعتماد به آنها و وثوق به صدور می‏‌شود.
۶. تنظيم روايات اهل سنّت در كنار روايات شيعی و ارائه آن در يك نظام خاص، زمينه‏ساز اقبال برادران اهل سنّت به مجموعه‏های حديثی ما می‏شود و معارف اهل بيت (ع) در جهان اسلام منتشر می‏‌شود.
۷. شماری از روايات و آموزه‏های شيعی ناظر به معارف و باورهای عمومی مردم ـ به ويژه اهل سنّت ـ بوده و آشنايی با فضای صدور روايات، به فهم بهتر آن كمك می‏كند و لذا بر اساس نقل‏های متعدی آيت‌الله بروجردی (ره) در نظر داشته‏اند كه جامع روايی تدوين كند كه روايات شيعه و سنی در هر موضوع در كنار هم قرار گيرند.
علاوه بر همه نكاتی كه مطرح شد، بهره‏گيری از روايات اهل سنّت در كنار روايات شيعه، يكی از بهترين راه‏كارهای علمی و عملی تقريب مذاهب اسلامی است كه توطئه دشمنان اسلام را جهت ايجاد تفرقه ميان مسلمانان خنثی می‏كند و تفاهم و همدلی همه پيروان اسلام را در جهت تشكيل امت واحده اسلامی را تقويت می‏نمايد.
ظرايف ديگری نيز درباره اصول و معيارهای استفاده از روايات اهل سنّت وجود دارد كه در اين مجال جای پرداختن بدان‌ها نيست و به تفصيل می‏انجامد.
* ملاك شما برای نقل احاديث اهل سنت، «سند» حديث بوده است يا «متن» آن؟
ـ البته سند هم يكی از معيارهای ماست، وليكن عمده كار ما روی قرائن است، يعنی عرضه احاديث به قرآن و عقل و ساير سخنان اهل بيت (ع). خود پيامبر (ص) سخنی بدين مضمون فرموده‌اند كه اگر حديثی از من روايت كردند و ديديد صددرصد خلاف عقل است؛ نپذيريد، زيرا من سزاوارتر هستم كه آن سخن را نگفته باشم.
* برخورد جنابعالی با احاديث اخلاقی و «اخبار من بلغ» كه از سند معتبری برخوردار نيستند، چگونه است؟
ـ احاديث اخلاقی چون منطبق با عقل و فطرت است، محدثين دنبال آن نبودند كه سندش را بياورند؛ زيرا دستور العمل‌های اصولی و عام قرآن و اسلام مانند: «إن الله يأمر بالعدل والاحسان» و «ايتاء ذی القربی وينهی عن الفحشاء و المنكر والبغی» و امر به معروف و نهی از منكر شامل ترغيب اسلام به همه ارزش‌های اخلاقی و نهی از همه زشتی‌ها دارد. بنابراين هر سخنی كه مردم را به ارزش‌ها دعوت كند و از ضد ارزش‌ها باز دارد قابل قبول است؛ چه اين كه استناد آن به اهل بيت ثابت باشد يا نباشد.
اما «اخبار من بلغ» دلالت دارند بر اين كه اگر كسی براساس روايتی كه به او رسيده و وعده داده مثلاً فلان كار ثواب دارد و او برای رسيدن به آن ثواب اگر آن كار را انجام دهد، خداوند ثواب آن عمل را به او می‌دهد؛ هر چند كه در واقع، مطلب آن گونه نباشد؛ يعنی حديث برای او درست نقل نشده باشد. ولی همان طور كه گفته شده «اخبار من بلغ» تنها دلالت بر حسن انقياد و ترتب ثواب دارد، ليكن شرايط حجيت خبر در باب مستحبات را ساقط نمی‌كنند. همچنين اين اخبار، به عنوان ثانوی، كاری كه دليلی بر استحباب آن نداريم را مستحب نمی‌كند.
* نظر جنابعالی در مورد «غرر الحكم» و «نهج‌الفصاحه» كه هر دو بدون سند و مصدر هستند چيست؟
ـ اخيراً كتاب نهج‌الفصاحه مصدريابی و همراه با مصادر آن منتشر شده است. با اين حال نمی‌توان گفت كه اين مصادر از اعتبار لازم برخوردارند. به هر حال روايات هر يك از اين دو كتاب را نمی‌توان به طور مستقيم به پيامبر (ص) و يا امام علی (ع) نسبت داد؛ بلكه بر اساس رهنمود اهل بيت (ع) بايد به منابع آنها مستند شوند. اين مطلب در مورد ساير منابع حديثی نيز صادق است كه بدون ارزيابی سند و متن نمی‌توان سخنی را به معصوم نسبت داد. البته در مورد منابعی مانند نهج الفصاحه و غرر الحكم بايد بيشتر احتياط كرد.
* تا چه ميزان بر روند نگارش كتب انتشارات دارالحديث نظارت داريد؟ آيا در مراحل تحقيق و پژوهش اين كتب نيز نظارت مستقيم داريد و يا تنها بر محصول نهايی اعمال نظر می‌كنيد؟
ـ بخش پژوهشكده در مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحديث، قسمت‏های مختلف دارد. يك قسمت آن، دانش‏نامه (موسوعه) نگاری است كه دانش‏نامه‏های مختلف و حكمت‏نامه‏ها و فرهنگ‏نامه‏ها در اين بخش، تهيه می‏شوند. در اين بخش، بنده، هم در صف هستم، هم در ستاد. دانش‏نامه‏ها مراحل مختلفی دارند. كتاب‏هايی كه اسم بنده روی آنهاست، يك جمع‏آوری يا تنظيم اوليه دارد، يك تنظيم ثانويه دارد و بعد هم مراحل پردازش و نقد و تحليل نهايی. غالباً مبنای تنظيم اوليه، همان ميزان‌الحكمه قديم است كه همكارانی كه اسمشان روی جلد كتاب آمده، از طريق كليدواژه‏های مختلف، طبق ضوابطی، موادّ اوليه را تكميل می‏كنند. بعد، آن را به بنده می‏دهند. بنده، ساختار كار را مشخّص می‏كنم كه به چه شكلی باشد. شكلی كه الآن هست، شكلی است كه من به كار داده‏ام. بعد، اين را به همكاران بر می‏گردانم و نواقص كار را می‏گويم اين روند ادامه دارد تا كار كامل شود. وقتی شكل نهايی مشخّص شد، آن را به يك يا دو نفر از همكاران خودمان در دارالحديث يا در خارج از دارالحديث می‏دهيم تا نقد كنند كه اين تنظيمی كه شده و اين ارتباطاتی كه ميان احاديث برقرار شده، به نظر آنها چگونه است. نقد كه می‏كنند، اين نقدها را ملاحظه می‏كنم. مواردی كه قابل قبول باشند، قبول می‏كنم و مواردی كه بايد پاسخ بدهم، پاسخ می‏دهم.
تا اين جا شكل اوّليه كار، شكل می‏گيرد. همكاران برای نوشتن تحليل‏های لازم پرونده علمی تهيه می‏كنند؛ يعنی اگر كسی درباره اين موضوعی كه ما داريم، در حوزه يا دانشگاه، نظری داده باشد، آن را جمع می‏كنند و به صورت پرونده، در اختيار من قرار می‏دهند. من، تحليل‏ها و درآمدهای مورد نياز را می‏نويسم. در مواردی هم بدون پرونده علمی، درآمدها و تحليل‏ها را تهيه می‏كنم. تحليلی را كه نوشته‏ام، می‏دهم نقد كنند و بعد از نقد آن را می‏بينم. گاهی سه نفر نقد می‏‌كنند. مسائل تاريخی را كارشناس تاريخ، مسائل اخلاقی را كارشناس اخلاقی، مسائل اقتصادی يا كلامی را طلبه‏هايی كه رشته‏شان اقتصاد يا كلام است، نقد می‏كنند و به طور كلّی، معمولاً در زمينه‏های مختلف، ما از طلبه‏هايی كه دانشگاهی هم باشند و در رشته خودشان تخصّص داشته باشند، استفاده می‏كنيم.
اين مطلب را هم اضافه كنم كه مقام معظّم رهبری، در پيامی كه به مناسبت افتتاح رسمی دارالحديث در سال ۱۳۷۴ دادند، به نكته خيلی مهمّی در پيامشان اشاره فرمودند كه «حديث، مادرِ بسياری از علوم اسلامی و يا همه آنهاست». بعد هم ايشان به سخن مرحوم كلينی در الكافی استناد می‏كنند كه آورده است: «شيخ اقدم، حديث را مساوی با علم دين دانسته». به همين جهت، پيام ايشان ما را تشويق كرد كه در اين قسمت، سرمايه‏گذاری كنيم، كه اگر بخواهيم برای دين به طور عام و برای مكتب اهل بيت (ع) كاری انجام دهيم، بايد روی حديث، بيشتر از گذشته سرمايه‏گذاری كنيم؛ يعنی كار اساسی و سازماندهی شده كه متأسفانه انجام نشده و در گذشته، كسانی كه در ارتباط با حديث كار كرده‏اند، به صورت فردی كار كرده‏اند.
مؤسّسه علمی ـ فرهنگی دار الحديث، يك حركت جمعی است برای اين كه حديث را كاربردی كند و در اختيار عموم مردم در داخل و خارج كشور قرار دهد. هدف نهايی ما اين است و اميدوارم بتوانيم در اين راه، گام‏های بلندی برداريم.
يك نكته ديگر هم اين جا اضافه كنم. در روايتی آمده كه امام صادق (ع) قبل از اين كه حوزه علميه قم تأسيس شود، پيش‏بينی می‏كنند كه روزی معارف ما و علوم، از قم به همه دنيا صادر می‏شود و فكر می‏كنم يكی از مصداق‏هايش در حال انجام گرفتن است.
* هدف جنابعالی از تأسيس دانشكده علوم حديث چه بوده است؟ تا چه ميزان به اهدافتان دست يافته‌ايد؟
ـ دانشكده علوم حديث يكی از اركان مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحديث، است. اين دانشكده از مؤسسات آموزش عالی غير انتفاعی ـ غير دولتی كشور است كه از سال ۱۳۷۸ با مجوز شورای عالی انقلاب فرهنگی فعاليت خود را آغاز كرد و از طريق آزمون سراسری، دانشجو جذب می‏كند و مدرك آن، مورد تأييد وزارت علوم، تحقيقات و فناوری است.
هدف از تأسيس اين دانشكده، انسجام بخشيدن به آموزش‏های حديثی، تربيت استادان و پژوهشگران علوم حديث، ايجاد ارتباط ميان تحصيلات حوزوی و دانشگاهی در زمينه حديث است. دانشكده علوم حديث در حال حاضر در شهر ری، قم و اصفهان فعاليت می‏كند و در آينده در برخی از شهرها نيز شعبه خواهد داشت.
دانشكده علوم حديث در شهر ری در كنار موفقيت‏های درخشانی كه در بخش آموزش حضوری به دست آورده، اين توفيق را داشته كه به عنوان يكی از مراكز پيشتاز دانشگاهی در زمينه آموزش الكترونيكی، با استفاده از شبكه اينترنت، امكان بهره‏گيری از آموزش‏های خود را برای گروه بيشتری از مشتاقان فراهم سازد. برنامه اصلی اين طرح، ارائه تمامی دروس مصوب رشته دانشگاهی علوم حديث به صورت غيرحضوری (مجازی) و اعطای مدرك رسمی به دانش‏آموختگانی است كه بتوانند اين دوره را با موفقيت و بازده‏بالای علمی پشت سر بگذارند.
به طور خلاصه می‌توانم بگويم هر چند تا رسيدن به قله اهداف بلند، متعالی و مطلوب دارالحديث فاصله داريم ولی موفقيت‌هايی كه تاكنون نصيب اين مؤسسه علمی فرهنگی شده، بسيار فراتر از تلاش و انتظار ما بوده است و اين چيزی جز عنايت ويژه خداوند و اهل بيت (ع) به ويژه حضرت بقية‌الله الأعظم به اين مؤسسه نورانی نيست.
* آيا برای فارغ‌التحصيلان اين دانشكده زمينه‌های شغلی متناسب با مدركش مهيا است؟
ـ می‌توان گفت در شرايط فعلی كشور، بازار كار و شغل مناسب برای غالب قريب به اتفاق رشته‌های دانشگاهی فراهم نيست. اما تجربه كوتاه‌مدت دانشكده علوم حديث نشان می‌دهد كه فارغ‌التحصيلان اين دانشكده نه تنها جذب بازار كار شده‌اند، بلكه بسياری از آنها در شغل‌های مناسبی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
فارغ‌التحصيلان دانشكده به دو گروه تقسيم می‌شوند: طلاب و دانشجويانی كه از كنكور سراسری جذب می‌شوند. طلاب كه علاوه بر تحصيل در دانشكده، از تحصيلات حوزوی نيز برخوردارند، در زمينه‌های تبليغ و تدريس در حوزه و ساير مراكز آموزش عالی می‌توانند از آموخته‌های خود بهره ببرند. دانشجويانی كه مستقيم ‌از كنكور سراسری جذب شده‌اند، مانند ساير فارغ التحصيلان در رشته‌های الهيات می‌توانند در زمينه‌های مختلف از جمله تدريس در آموزش و پرورش و كانون‌های قرآن و حديث كه فعاليت دينی دارند، جذب شوند. تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصيلان دانشكده نيز در مقاطع كارشناسی ارشد و دكتری مشغول تحصيل‌اند كه زمينه جذب آنان به عنوان هيئت علمی و تدريس در دانشگاه‌ها فراهم آمده است.
* بزرگ‌ترين كاری كه در زمينه علوم دينی قصد انجام آن را داريد و هنوز موفق به انجام آن نشده‌ايد، چيست؟
ـ در حال حاضر چند پروژه پژوهشی بزرگ و سنگين در دست داريم كه تكميل آنها سال‌ها وقت لازم دارد. به برخی اشاره می‌كنم:
يك؛ دانش‌نامه قرآن و حديث يا «موسوعة معارف الكتاب والسنة» كه اميدوارم ۱۸ جلد آن در آينده نزديك منتشر شود. تاكنون تا حرف (باء) از دانش‌نامه آماده انتشار است و هر سال ان‌شاء‌الله چند جلد آن آماده بهره‌برداری خواهد شد.
دو؛ «دانش‌نامه عقايد اسلامی» كه تاكنون ۱۰ جلد آن شامل «معرفت شناسی»، «خداشناسی» و «عدل الهی» منتشر شده است. ساير مباحث مانند «نبوت»، «امامت»، «معاد» و «جهان‌شناسی» نيز در دست پژوهش است.
سه؛ «تفسير اهل‌بيت (ع)» يك دوره تفسير قرآن براساس روش اهل بيت (ع) است كه در آينده نزديك بخش اوّل آن با عنوان «شناختنامه قرآن» منتشر خواهد شد.
چهار؛ «موسوعه احاديث فقهی»،‌ كاری كه حضرت آيت‌الله بروجردی در عصر خود می‌خواست درباره احاديث فقهی اهل سنّت و در تكميل كتاب «وسايل الشيعه» انجام دهد، كار بزرگ ديگری است كه در دستور كار است و اميدوارم در سه سال آينده آماده بهره برداری شود.
پنج؛ در كنار اين اقدامات، در صدد تهيه شناسنامه‌ای برای همه احاديث اسلامی هستيم كه شامل همه نيازهای پژوهشگران در زمينه سند و دلالت احاديث باشد. اين اقدام بزرگ‌ترين پروژه پژوهشی مؤسسه علمی فرهنگی دارالحديث خواهد بود.
البته كارهای ديگری در دست اقدام داريم كه به موقع توضيح داده خواهد شد. همچنين سه پژوهشكده حديثی ديگر در آينده نزديك در مؤسسه ايجاد خواهد شد: «پژوهشكده كلام اهل بيت»، «پژوهشكده اخلاق و روانشناسی» و «پژوهشكده تفسير اهل‌بيت (ع)».
* رابطه دين و سياست از نظر جنابعالی به چه صورت است؟
ـ رابطه دين و سياست به دو صورت قابل ارزيابی است. يكی؛ از لحاظ «نظری» و ديگری؛ از لحاظ «عملی».
از لحاظ نظری، دين و سياست قابل تفكيك نيست. به فرموده حضرت امام خمينی (ره) «حكومت، فلسفه عملی فقه است». اين سخن بدان معنا است كه بدون حكومت، فقه ـ كه برنامه عملی دين است ـ به‌طور كامل قابل پياده شدن و اجرا نيست. از اين رو رابطه دين و سياست، رابطه دين و فلسفه عملی آن است.
اما از نظر عملی و واقعيت خارجی، جمع ميان سياست و دين، فوق‌العاده دشوار است؛ همان طور كه در نهج‌البلاغه آمده است: «الحق أوسع الأشياء فی التواصف وأضيقها فی التناصف». در سخنرانی خيلی آسان می‌توان گفت: «دين ما عين سياست ما است» ولی در عمل، سياستمدارانی كه بتوانند به ارزش‌های دينی كاملاً وفادار باشند، فوق‌العاده كمياب و يا ناياب‌اند. تنها كسانی می‌توانند ميان دين و سياست پيوند حقيقی برقرار كنند كه به معنای واقعی خودسازی كرده و در جهاد اكبر پيروز شده باشند؛ يعنی از لاك خودخواهی و خودبينی بيرون آمده باشند. اين واقعيت را من در طول سی سال خدمت خود در نظام جمهوری اسلامی با همه وجود تجربه كرده‌ام كه جمع ميان سياست و دين در صحنه عمل، كاری است كه تنها و تنها از امام علی (ع) و رهروان حقيقی او ساخته است.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :