واکاوی مسائل مرگ و زندگی در نهج‌البلاغه بر اساس نظریۀ تقابل‌های دوگانه در ساختارگرایی

نشریه : پژوهشنامه نهج البلاغه

نویسنده : پديدآورنده : مهدی رضا کمالی بانیانی
پديدآورنده : حمید آریان
پديدآورنده : مهرداد اکبری گندمانی

سال 1396 / شماره پیاپی / صفحه 177-134

چکیده :

تقابل­های دوگانه اساساً در هر متنی قابل رؤیت می­باشد و هماره بین سلسله­مراتب مرکز یک متن و حاشیة آن، این تقابل برقرار است. به‌عبارتی در برخی از متون، یک عنصر با بار مثبت یا منفی در مرکز قرار می‌گیرد (مثلاً خوبی و راستی) و تقابل­های متناسبِ آن (مثلاً بدی و دروغ) در حاشیه. حال این بررسی می­تواند در دو سطح روساختی و ژرف­ساختی (مشتمل بر نگاه هستی­شناسی و پدیدارشناسی) صورت گیرد. مسئلة مرگ نیز از جمله مباحثی است که تقابلی آشکار با حیات داشته و در نهج­البلاغه نیز جلوه­های گوناگونی را به خود اختصاص داده است. در این مقاله پس از مختصری در باب ساختارگرایی، تقابل­های دوگانه و مسأله مرگ، به تحلیل و تبیین دیدگاه­های فوق‌الذکر در باب مسئلة مرگ در نهج­البلاغه پرداخته شد. با واکاوی صورت گرفته بر بیانات امام علی(ع) و با سنجیدن آنان با شاخه­ها و شاخصه‌های تقابل­های دوگانه در ساختارگرایی، مشاهده شد که هر چند مسئلة مرگ با حیات در سطح روساختی، تقابل و تضادی چشمگیر دارد، اما در ژرف­ساخت، از دید پدیدارشناسی به نوعی، بارِ ارزشی مثبت یافته(درحالی‌که مرگ اساساً دارای بار منفی است) و از دید هستی­شناسی نیز تمایزی مابین مرگ و زندگی دیده نمی­شود. روشِ تحقیق به صورت کتابخانه­ای بوده و پس از مطالعة کافی در باب نظریة تقابل­های دوگانه و شناخت ویژگی­های آن، به تجزیه و تحلیل دیدگاه­های امامِ علی(ع) در بابِ مرگ و زندگی بر اساس نظریة مورد نظر پرداخته شده است.

کلیدواژه‌های مقاله :تقابل‌های دوگانه؛ نگاه پدیدارشناسی؛ نگاه هستی‌شناسی؛ نهج‌البلاغه