گاهي اصحاب از پيامبر صلي الله عليه و آله درباره لفظي از قرآن سؤال ميکردند و ايشان تفسير موجزي ميدادند و تمام فهم براي سائل حاصل نميشد. گفته ميشود هنگامي که آيه کلاله نازل شد:
يسألونک عن الکلالة.
خداوند در آخر آن فرمود:
يُبَيِّنُ الله لَكُمْ أَن تَضِلُّوا. ۱
پس عمر از پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيد که کلاله چيست؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: آيه صيف تو را کفايت ميکند و چيزي بدان اضافه نکرد و عمر نيز به پيامبر صلي الله عليه و آله مراجعه ننمود و مرادش را ندانست و اين گونه ماند تا مرد و پس از آن ميگفت که خداوندا هر گونه که بيان داشتي، عمر ندانست، امّا در سنت و مخاطب قرار دادن پيامبر صلي الله عليه و آله بر خلاف اين قاعده بودند. از اين رو، علي عليه السلام سفارش کرد که با آنها به سنت محاجه کند، نه به قرآن. ۲
در باره مطالب توجيهي بالا ذکر چند نکته ضروري است:
ـ مطالب ياد شده عملاً قرآن را از حجيت مياندازد و مسلمانان را از رجوع به آن باز ميدارد و چنين حالتي را نيز ذاتي قرآن معرفي ميکند، در حالي که چنين امري نه با ظاهر قرآن سازگار است که در آيات متعدد مردم را به خود و تفکر در خود و عمل به دستور خود فرا ميخواند:
کتَابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِياً لِقَوْمٍ يعْلَمُونَ. ۳أَفَلاَ يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا. ۴کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيکَ مُبَارَکٌ لِيدَّبَّرُوا آياتِهِ وَلِيتَذَکرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ. ۵
و نه با روش ائمه عليهم السلام و مسلمانان در محور و فصل الخطاب قرار دادن قرآن(بستاني، معيارهاي شناخت احاديث ساختگي، ص149 به بعد)، همچنان که امام صادق عليه السلام از پدرانش عليهم السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل ميکند:
فإذا التبست عليکم الفتن کقطع الليل المظلم فعليکم بالقرآن... .۶
و از علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است:
إنّه سيکذب علي کما کذب علي من کان قبلي فما جاءکم عنّي من حديث وافق کتاب الله فهو حديثي و امّا ما خالف کتاب الله فليس من حديثي.۷
1.نساء، آيه ۱۷۶،
2.شرح نهج البلاغة، ج ۱۸، ص ۷۱ ـ ۷۲.
3.سوره فصلت، آيه۳.
4.سوره محمد، آيه۲۴.
5.سوره ص، آيه۲۹.
6.الکافي، ج۲، ص ۵۹۸.
7.قرب الاسناد، ص۹۲.