حجيت شرعي احاديث، منوط به صحت صدور آنها از معصوم است، آيا چنين ويژگي در اين احاديث قابل اثبات است؟
از اين رو، مؤلف در صدد برآمده تا يکي از انواع احاديثي را که بدين هدف مورد استناد قرار ميگيرد، تحت عنوان احاديث وجوهيه (احاديثي که در آنها به گونهاي تصريح به چند وجه بودن قرآن شده است)، از حيث سند و مفهوم، مورد تبارشناسي، ارزيابي و نقد قرار داده تا معلوم گردد که اين نوع احاديث تا چه اندازهاي قابل استناد هستند.
در مقاله پيشرو، سعي شده تا آنجا که امکان دارد، احاديثي که در آن به وجود وجوه در قرآن تصريح دارند، گردآوري و آنها را به ترتيب اعتبار کساني که احاديث به آنها منسوباند، ذکر کرده و سپس مورد بررسي قرار دهد.
بار ديگر يادآور ميشود که غرض و قصد اين مقاله، رد و اثبات اصل نظريه چند وجهي بودن قرآن و ورود به مبحث مفهوم چند وجهي نيست؛ هر چند حداقل به چند وجهي بودن طولي مفاهيم قرآن سخت باور داريم.
1. احاديث وجوهيه
اين احاديث بر اساس اعتبار کساني که حديث به آنها منسوب است، به ترتيب ذيل است:
الف. پيامبر صلي الله عليه و آله
از پيامبر صلي الله عليه و آله به طور کلي چهار حديث قابل تفکيک نقل شده است:
1. دارقطني به سند خود، از ابن عباس، از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل ميکند که فرمود:
القرآن ذلول ذووجوه، فاحملوه علي أحسن وجوهه؛
قرآن ذلول(و رام) و ذو وجوه است، پس آن را بر بهترين وجوهش حمل(و معنا) کنيد).۱
1 ـ 1. متقي هندي از ابونعيم اصفهاني(م430ق)، از ابن عباس، چنين نقل کردهاند:
القرآن ذو وجوه، فاحملوه علي أحسن وجوهه.۲
در اين نقل تصريحي به پيامبر صلي الله عليه و آله نشده و کلمه «ذلول» را نيز ذکر نکرده است. البته قصد متقي هندي نقل اقوال نبوي است، از اين رو، بايد گفت که اين حديثْ نبوي است و ظاهراً همان حديث موجود نزد دارقطني است.
2 ـ 1. برخي اين حديث را با تفاوتي و بدون سند، از پيامبر صلي الله عليه و آله اين گونه نقل کردهاند:
القرآن ذلول ذو وجوه محتملة، فاحملوه علي أحسن وجوهه.۳
و بدان «محتملة» را افزودهاند.
1.سنن دارقطني، ج ۴، ص۸۲ .
2.کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۵۱؛ ميزان الحکمة، ج ۳، ص ۲۵۳۵، به احتمال زياد از متقي هندي.
3.البرهان في علوم القرآن، ج ۲، ص ۱۶۳.