تبارشناسی، مفهوم‌شناسی و ارزيابی احاديث وجوهيه - صفحه 40

قبيله‌اي به نام «بني عبدالله بن الدؤل» است. ۱
همچنين موفق خوارزمي سماک را، سماک ابن زميل الدؤلي معرفي مي‌‌کند، بدون آن که ميان سماک و ابن عباس واسطه‌اي بياورد. ۲ که در اينجا نيز ظاهراً سهوي در اينجا پيش آمده است، چرا که بر خلاف طريق معمول بوده و کسي نيز بدين نام شناخته نشد.

سه مورد مورد مجادله ميان ابن عباس و خوارج

آن سه مورد سؤال و جوابي که گفته مي‌‌شود ابن عباس در خصوص آنها مجادله کرده، (بنابر منابع مورد مراجعه و يادشده فوقاً) عبارت‌اند از:
1. حکم فقط از آن خداوند است و چرا علي عليه السلام حکم مردان در امر خداوند قرار داد؟
2. چرا وقتي جنگيد نه اسير گرفت و نه غنيمت برد (اشاره به جنگ جمل)؟
3. چرا نام خود که امير المؤمنين است، محو کرد، پس امير الکافرين است؟
که ابن عباس در جواب سؤال اول، به آيه:
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَقْتُلُوا الصَّيدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنکم مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يحْکمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنکمْ۳
و وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَينِهِمَا فَابْعَثُوا حَکماً مِنْ أَهْلِهِ وَحَکماً مِنْ أَهْلِهَا إِن يرِيدَا إِصْلاَحاً يوَفِّقِ الله بَينَهُمَا إِنَّ الله کانَ عَلِيماً خَبِيراً۴
استناد کرده است؛ بدين گونه که خداوند مردان را در امور معمولي و جزئي حکم قرار داده، چگونه در اموري بزرگ چنين نکند.
در جواب سؤال دوم، به آيه: النَّبِي أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ۵ استناد کرده است؛ بدين گونه که وقتي عايشه‌ ام‌المؤمنين است، چگونه مي‌‌توان او را به اسارت برده و غارتش کرد.
در جواب سؤال سوم نيز به اين داستان که پيامبر صلي الله عليه و آله لقب خود يعني رسول الله را هنگام نگاشتن صلح‌نامه حديبيه پاک کرد و محمد بن عبدالله نگاشت و پيامبر صلي الله عليه و آله اولي از علي عليه السلام در اين امر است که در حقيقت همين مورد، جواب به سنت بوده است و آن مواردي که ابن أبي الحديد از موارد احتجاج به سنت مي‌‌داند، نيز بسيار فرق دارد.
لذا بر خلاف نظر ابن أبي الحديد، ابن عباس هم به کتاب و هم به سنت با خوارج محاجه کرده و هم تعدادي نه‌اندک از خوارج به حق برگشتند. ضمن اين که ظاهراً ابن أبي الحديد با موضوع بالا که ابن عباس به آيات و سنت با خوارج محاجه کرده و اين امر تأثيرگذار نيز بوده، و نيز با منابعي که اين آيات و سنت را ذکر کرده‌اند، آشنا بوده است، زيرا دقيقاً همان آياتي را ذکر مي‌‌کند که آن منابع در مجادله ابن

1.معجم قبائل العرب، ج۲، ص۷۳۱.

2.المناقب، موفق خوارزمي، ص‌۲۶۰.

3.سوره مائده، آيه۹۵.

4.سوره نساء، آيه۳۵.

5.سوره احزاب، آيه ۶.

صفحه از 55