ب. برخي از اخبار بيسند است،
ج. نگاهي به تاريخ وفات صاحبان منابع يادشده، نشان ميدهد که اين تعارض در دورههاي مختلف خود را نشان ميدهد؛ بدين گونه که در هر دورهاي طيف اختلافات و تعارضات تکرار ميشود، در حالي که طبيعتاً بايد متأخرين کتب خود را با ملاحظه کتب متقدم بنگارند، امّا ظاهراً اين مورد، هر کس به اجتهاد و نظر خود عمل کرده است. لذا امکان ترجيح نقلي بر ديگري وجود ندارد. هر چند اجمالاً ميتوان پذيرفت که ابن عباس با خوارج به اتکاي آيات و سنت محاجههايي داشته است، همچنان که طبيعتاً بايستي چنين امري نزد بزرگان علويان و خوارج در آن زمان شايع بوده باشد. امّا آنچه مورد يقين است، در هيچ يک از منابع يادشده که اشارهاي به قول مورد بحث از علي عليه السلام به ابن عباس نکردهاند.
همچنين بايد متذکر شد که قول منسوب به امام علي عليه السلام که از مراجعه به قرآن منع ميفرمايند، با برخي ديگر از احاديث وجوهيه که بر مراجعه و گزيدن وجه بهتر سفارش ميکند، در تعارض است.
ج . أبودرداء
از أبودرداء، حديث وجوهيه، به چند شکل، امّا نزديک به هم، نقل شده که ذيلاً ذکر ميشوند:
1. عبدالرزاق صنعاني(126 ـ 211ق) از معمر [بن راشد](95 ـ 152 ق) از أيوب[سختياني] (م 132 ق) از أبو قلابه[عبدالله بن زيد جرمي] (م104 يا 107 ق) از أبو درداء (م 32 ق) نقل ميکند:
لا تفقه کل الفقه حتي تري للقرآن وجوهاً کثيرة، ولن تفقه کل الفقه حتي تمقت الناس في ذات الله، ثم تقبل علي نفسک فتکون لها أشد مقتا من مقتک الناس؛ ۱
همانا تو فقيه (داناي) کامل نميشوي تا اين که براي قرآن وجوه بسياري را ببيني و فقيه کامل نميشوي تا اين که در ذات خداوند، با مردم دشمني کني، سپس بر خود روي آوري و با آن بيشتر از دشمنيت با مردم، دشمني کني.
به نظر ميآيد که حديث مرسل باشد، زيرا فاصله صنعاني تا أبودرداء با سه واسطه مستبعد است و احتمالاً اين ارسال نزد أبوقلابه باشد.
2. ابن سعد (م 230 ق) از طريق خود از حماد بن زيد (م 179 ق) از أيوب از أبوقلابه از أبودرداء چنين نقل ميکنند:
يقول إنک لن تفقه کل الفقه حتي تري للقرآن وجوها. ۲
و هر چند اين خبر در ابتداي سند و در چند رجل با عبدالرزاق مشترک است، امّا تقريباً بخشي از خبر ذکر شده است.
به حديث ابن سعد برخي از متأخرين نيز اشاره کردهاند، امّا بعضاً با اندکي تفاوت. ۳ البته به صورت:
1.المصنف، صنعاني، ج ۱۱، ص ۲۵۵.
2.الطبقات، ج ۲، ص ۳۵۷.
3.الإتقان؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۵.