تبارشناسی، مفهوم‌شناسی و ارزيابی احاديث وجوهيه - صفحه 51

اِنَّمَا يتَقَبَّلُ الله مِنَ الْمُتَّقِينَ. ۱
[و دزدي بيرون از تقوا است و عامل بدان فاسق بوده و کار نيکش نيز پذيرفته نيست]. ۲
به هر حال، احتياط و حمل بر احسن وجوه، روش مطلوبي به نظر مي‌‌آيد، امّا در عمل چندان کارساز نبوده و موجب نزديکي اعتقادات و تفاسير مسلمانان نشده است و ادعاي همه مفسرين از سلف تا خلف آن است که تفسير آنها حمل بر احسن وجوه است، با وجود اين که در کمتر مطلبي اتفاق نظر دارند و هيچ يک خود بدعت‌گذار معرفي نمي‌کند.
امّا مهم آن است که اين دو موضع‌گيري نشان مي‌‌دهد که مراد عدم پذيرش چند وجه با هم (که احتمالاً چند وجهي عرضي نه طولي است) بلکه گزيدن يک وجه است.
3 . توقف در اخذ به قرآن، همچنان که ظاهر سخن منسوب به امام علي عليه السلام بر آن دلالت مي‌‌کند.
در شرح اين سخن منسوب به علي عليه السلام و بالتبع نظريه فوق گفته شده است قرآن موارد مورد بحث زيادي دارد و در آن مواردي ظاهراً متناقض و متنافي ديده مي‌‌شود، مانند:
لَاتُدْرِکهُ الْأَبْصَارُ. ۳
و
إِلَي رَبِّهَا نَاظِرَةٌ. ۴
و مانند:
وَجَعَلْنَا مِن بَينِ إِيدِيهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَينَاهُمْ فَهُمْ لاَ يبْصِرُونَ. ۵
و
وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَينَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَي عَلَي الْهُدَي فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کانُوا يکسِبُونَ. ۶
در حالي که سنت چنين نيست، زيرا صحابه از پيامبر صلي الله عليه و آله مي‌‌پرسيدند و ايشان برايشان توضيح مي‌‌داد و اشتباهي براي آنها پيش نمي‌آمد امّا در مورد قرآن در موارد اندکي به ايشان مراجعه شد و قرآن را تلقيناً از ايشان مي‌‌گرفتن و بيشترشان آن را نمي‌فهميدند، نه به جهت آن که نامفهوم بود بلکه از آن جهت که براي فهم آن تلاش نمي‌کردند به سبب بزرگداشت قرآن يا پيامبر صلي الله عليه و آله از اين که از او بپرسند يا آن که آن را همچون اسماي الهي مي‌دانستند که از آنها برکت قصد مي‌‌شود نه احاطه بر معاني آنها. از اين رو، اختلاف در قرآن بسيار شد و همچنين ناسخ و منسوخ دارد که بيشتر از ناسخ و منسوخ در سنت است و

1.۱ . سوره مائده، آيه ۳۱.

2.۱ . جامع الشتات، ص۱۴۹ ـ ۱۵۲ با تصرّف.

3.۱ . سوره انعام، آيه ۱۰۳.

4.۱ . سوزه قيامت، آيه ۲۳.

5.۱ . سوره يس، آيه ۹.

6.سوره فصلت، آيه ۱۷.

صفحه از 55