ومن ذلک، حديث رواه محمد بن يحيى العطار، عن سهل بن زياد الادمي، عن محمد بن اسماعيل، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : «ان الله عزوجل خلق الدنيا في ستة أيام ثم اختز لها من أيام السنة، فالسنة، ثلاثمائة وأربعة وخمسون يوماً، شعبان لا يتم، و شهر رمضان لا ينقص أبداً، ولا تكون فريضة ناقصة، إن الله تعالى يقول: وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ» ۱ . ۲
مفيد در نقد اين حديث ميگويد:
اين حديث شاذ و مجهول الاسناد است که اگر درباره فضيلت صدقه يا روزه يا کار نيکي رسيده بود، توقف در آن واجب بود؛ تا چه رسد که متضمن مطلبي مخالف قرآن و سنت و اجماع است. ۳
وي پس از بررسي سه حديث مورد نظر ميگويد:
اين احاديث سه گانه با شذوذ و اضطراب سند و طعن عالمان در راويان آنها، مستند اصحاب عدد است که ما ضعف استناد به آنها را تبيين کرديم. ۴
3. نقد مأخذ محور
مقصود از نقد مأخذمحور، آن است که حديث با عنايت به منبع و مصدري که از آن گرفته شده، مورد نقد و ارزيابي قرار گيرد. در آثار شيخ مفيد اين قسم نقد بر چند گونه يا شيوه انجام يافته است: در گونه نخست: فقدان حديث در اصول معتبر دليل ضعف و بي اعتباري آن شمرده شده است. در گونه دوم، اصالت و اعتبار منبع حديث نقد شده و با اثبات بياعتباري منبع، به بي اعتباري احاديث آن حکم شده است. در گونه سوم، با ملاحظه احاديث کتاب يک راوي، از حديث منقول از وي ـ که در کتاب و اصل وي نيامده ـ نفي اعتبار شده است. شيوه چهارم، نفي اعتبار حديث با نشان دادن گروه يا فرقه انحرافي است که آن حديث توسط ايشان روايت شده و برآمده از متون و منابع آنهاست. پيش فرض اين نقد، آن است که گروهي منحرف، موافق افکار و اهداف خود حديثي را برساخته و روايت کرده است. يا در حديثي صحيح دست برده و انديشهها و باورهاي خود را در آن وارد کرده است. در اينجا نمونههايي از گونههاي مختلف نقد مأخذمحور ارائه ميشود.
وي درباره حديث «اتقوا فراسة المؤمن فانّه ينظر بنورالله» ميگويد:
اين حديثي است که براي آن سندي متّصل نميشناسيم و آن را در اصول مورد اعتماد نيافتهايم. و حديثي که حکمش اين است، استناد به آن و استدلال به مضمون
1.سوره، بقره، آيه ۱۸۵.
2.الکافي، ج ۴، ص ۷۸، ح ۲؛ تهذيب الأحکام، ج ۴، ص ۱۷۲، ح ۵۷ .
3.همان، ص۲۲.
4.همان، ص۲۳.