روش‌ها و معيارهای نقد حديث در آثار شيخ مفيد - صفحه 65

به طور کلي استناد به قرآن کريم، در مجموعه فکري مفيد جايگاه ويژه اي دارد. وي در تبيين و تحليل آموزه هاي کلامي، فراوان به آيات قرآن استناد مي‌کند. اين شيوه در سراسر تصحيح الاعتقاد به چشم مي خورد. ۱ بر همين پايه عرضه حديث بر قرآن براي اعتبارسنجي آن از شيوه‌هاي مهم نقد حديث درآثار مفيد است. او هم به ضرورت کار بست اين شيوه تصريح کرده‌ هم عملاً از آن در نقد و بازشناسي احاديث سره از ناسره بهره جسته‌ است.
عرضه حديث به قرآن در نقد حديث به دو هدف انجام گرفته است. گاه عرضه خبر براي يافتن دليل و شاهدي از قرآن در تأييد خبر واحد است که نبود دليل و قرينه‌اي از متن قرآن، مانع اعتبار و پذيرش آن حديث خواهد بود. ۲ در گونه ديگر عرضه حديث بر قرآن، با ملاحظه مخالفت قرآن با حديث، روايت به کناري نهاده مي‌شود. بنا بر اين، گاه نبود مؤيد قرآني، مانع اخذ خبر واحد است و گاه تعارض خبر واحد با متن قرآن کريم، موجب بي‌اعتباري آن؛ براي مثال شيخ مفيد در پاسخ به پرسشي درباره لوح و قلم، به نقد احاديث وارد در اين زمينه پرداخته، مي‌گويد:
بر آنچه اصحاب حديث روايت کرده‌اند ۳ ـ که خداي متعال قلمي و لوحي آفريده است که با قلم در لوح مي‌نگارد ـ دليلي در قرآن وجود ندارد. ۴
وي در توضيح سخن خود، چند وجه تفسيري براي آيه ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ۵ بيان نموده و در دنباله سخن بارديگر تأکيد کرده است:
و علي جميع الوجوه، فليس في القرآن شاهد ما ذکره أصحاب الحديث في اللوح و القلم. ۶
در موردي ديگر وي در پاسخ به پرسشي در باره صحيح يا معتل بودن حديث «من مات و هو لايعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية» ۷ مي‌نويسد:
اين خبري صحيح است که اجماع اهل آثار (محدثان) شاهد آن است. و معناي آن را صريح قرآن تقويت مي‌کند؛ از جمله اين دو آيه: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً۸ و فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هؤُلاَءِ شَهِيداً۹ . ۱۰
شيخ مفيد درباره بي‌اعتباري حديث مخالف قرآن اين‌گونه تصريح کرده است:

1.در بحث مرگ و فرجام انسان‌ها، مفيد به اين مبناي علمي خود اين گونه تصريح کرده است: «و لا حاجة بنا مع نص القرآن بالعواقب إلى الأخبار، [و مع شاهد] العقول إلى الأحاديث. و قد ذكر الله تعالى جزاء الصالحين فبينه، و ذكر عقاب الفاسقين ففضله، و في بيان الله سبحانه و تفصيله غنى عما سواه» (تصحيح اعتقادات الإمامية، ص ۹۷).

2.طبعاً اين امر در صورتي است که شاهد ديگري از عقل يا سنت قطعي بر صدق خبر موجود نباشد.

3.در حديثي آمده است : عن ابراهيم الکرخي قال: سألت جعفر بن محمد عليهما السلام عن اللوح و القلم، فقال : «هما ملکان» ( معاني الاخبار، ص۳۱ و ر. ک : ص ۲۳ و بسنجيد با حديث ص ۴۷). صدوق مفاد همين حديث را به عنوان اعتقاد خود درباره لوح و قلم بيان کرده است ( الاعتقادات، ص ۲۲). براي بيان علامه مجلسي در اين باره ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۷۰.

4.المسائل العکبريه، مصنفات، ج ۶، ص ۱۰۱.

5.سوره قلم، آيه ۱.

6.همان.

7.مسند ابن حنبل، ج ۴، ص ۹۶؛ المحاسن، ج ۱، ص ۹۲؛ الکافي، ج ۱، ص ۳۷۷ و ج ۲، ص ۲۰.

8.سوره اسراء، آيه ۷۱.

9.سوره نساء، آيه ۴۱.

10.رسائل في الغيبة، ج ۱، ص ۱۱. توجه داريم که در سخن فوق، ضرورت کلامي نيز در استدلال مفيد به قرآن کريم براي نشان دادن صحت حديث مؤثر بوده است.

صفحه از 81