روش‌ها و معيارهای نقد حديث در آثار شيخ مفيد - صفحه 70

نقد تاريخي، نقد شيخ مفيد بر حديثي است که تابعان فرقه شمطيه ۱ درباره امامت محمد پسر امام صادق عليه السلام به آن استناد کرده‌اند. ۲ پس از نقد حديث از نظر «واحد بودن خبر» و «معروف نبودن حديث و محدث آن» مي‌گويد :
شيخ مفيد افزون بر اينها محمد بن جعفر، پس از وفات پدرش قيام مسلحانه کرد و به امامت خود فراخواند و اميرالمؤمنين نام يافت، ۳ در حالي که هيچ يک از طالبيان خروج کننده بدان نام ناميده نشده است. و شيعه اتفاق دارند که هر کس پس از اميرالمؤمنين (خود را) به اين نام بنامد، مرتکب کار منکر شده است. بر اين پايه، چنين شخصي چگونه شبيه رسول خدا صلي الله عليه و آله خواهد بود، جز آن که راوي حديث خطا کرده يا عمدا دروغ بسته باشد. ۴

6 ـ 1. استناد به امور حسي

از جمله معيارهاي شيخ مفيد در نقد احاديث مورد استناد اصحاب عدد در کنار استدلال‌هاي ديگر، استناد به امور حسي است. وي در نقد حديث: «شعبان لايتم و شهر رمضان لاينقص ابداً» ۵ ، مي‌گويد:
مضمون اين حديث نه با حساب ملي صحيح است نه ذمي و نه مسلم و نه منجم.
در موردي ديگر، وي در نقد حديثي متضمن دستور حضرت صادق عليه السلام بر تکذيب خبر فوت خود ـ که ناووسيه ۶ بدان تمسک کرده‌اند ۷ ـ مي‌نويسد:
و امّا خبري که به آن استناد کرده‌اند، خبر واحد است که نه موجب علم است و نه موجب عمل. و اگر هزار نفر و هزار در هزار نفر آن را روايت کنند، جايز نيست که ظاهر آن دليلي براي مخالفت با ضروريات و ارتکاب نابخردي با دفع امور مشهود قرار گيرد. ۸
مفاد استدلال مفيد آن است که واقعه فوت امام صادق عليه السلام از امور حسي ثابت است. از اين روي، استناد ناووسيه به حديث مغاير با آن، مخالفت با حس و عيان شمرده مي‌شود.

7 ـ‌ 1. نشان دادن خطا در نقل متن حديث

يکي از ابزارهاي نقد يک خبر، عرضه روايت و نقلي متفاوت و متعارض از آن خبر است که استناد به نقل

1.۱ . فرقه‌اي منسوب به مردي به نام يحيى‌ بن أبي الشمط که قايل به امامت محمد پسر امام صادق عليه السلام بوده‌اند (الفصول المختارة، ص۳۰۶).

2.۱ . حديث مورد نظر اين است: «ان أبا عبد الله عليه السلام على ما زعموا كان في داره جالساً فدخل عليه محمد، و هو صبي صغير، فعدا إليه فكبا في قميصه و وقع لوجهه، فقام إليه أبو عبد الله عليه السلام فقبله و مسح التراب عن وجهه و ضمه إلى صدره و قال : سمعت أبي يقول: إذا ولد لک ولد يشبهني فسمه باسمي، و هذا الولد شبيهي و شبيه رسول‌الله صلي الله عليه و آله و على سنته وشبيه علي عليه السلام» (همان).

3.۱ . ر.ک : مقاتل الطالبيين، ص ۳۵۸.

4.۱ . الفصول المختارة، ص ۳۱۱ و ۳۱۲. براي نقد تاريخي ديگري از مفيد درباره گزارش‌ها و احاديث مربوط به نزول آيه وَلَا يأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يؤْتُوا أُوْلِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ الله (سوره نور، آيه ۲۲) در شأن ابوبکر (منقول در صحيح البخاري، ج ۵، ص ۵۹؛ صحيح مسلم، ج ۸، ص ۱۱۳؛ جامع البيان، ج ۱۸، ص ۱۲۶)، ر.ک : الافصاح، ص ۱۷۶، ۲۱۰ و ۲۱۷.

5.۱ . الکافي، ج۴، ص ۷۸، ح ۲؛ تهذيب الأحکام، ج ۴، ص ۱۷۲، ح ۵۷.

6.۱ . فرقه‌اي منسوب به سرکرده خود عبدالله يا عجلان بن ناووس که پس از وفات امام صادق عليه السلام منکر فوت آن حضرت شده، به غيبت و مهدويت آن حضرت معتقد گرديدند. در روزگار شيخ مفيد از اين فرقه اثري برجاي نمانده بوده است (فرق الشيعة، ۶۷ ؛ الفصول المختارة، ص۳۰۵؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶).

7.۱ . حديث مورد نظر به روايت فردي به نام عنبسة بن مصعب، اين است : «إن جاءكم من يخبركم عني بأنه غسلني و كفنني و دفنني فلا تصدقوه» ( الفصول المختارة، ص ۳۰۵). نقد هاي ديگر مفيد بر حديث را همان جا ببينيد.

8.۱ . الفصول المختاره، ص ۳۰۷.

صفحه از 81