نخست را با دشواري مواجه ميکند و در صورتي که نقل دوم مؤيدي داشته باشد، در نتيجه نقل نخست فاقد اعتبار خواهد بود. خطاي در نقل، گاه با حذف بخشي از متن حديث و گاه، با عدم نقل سبب ورود حديث و بافت کامل آن است. با عرضه صورت صحيح متن، حديث مورد نظر اعتبار خود را باز مييابد. به نظر ميرسد که نقد مفيد بر حديث «الميت يعذب ببکاء الحي عليه» ۱ با اين روش صورت گرفته است؛ گو اين که مانند بسياري از نقدهاي وي از پشتوانهاي عقلي و کلامي نيز برخوردار است. وي باب مستقلي از اوائل المقالات را به نقد اين حديث اختصاص داده و در نقد آن گفته است:
اين امر(معذب بودن مرده به دليل گريه ديگران بر او) ظلم بوده و در عدل و حکمت خداي متعال جايز نيست. خبر به اين صورت بوده که پيامبر به يهودياي که فوت کرده بود و اهل او بر وي ميگريستند، گذر کرد و فرمود: «آنان بر وي گريه ميکنند و او عذاب ميشود. پيامبر نفرمود که مرده به سبب گريه ايشان بر او عذاب ميشود». اين مذهب اهل عدل است و قدريه و جبريه مخالف آن هستند. ۲
8 ـ 1. نشان دادن ناسازگاري دروني حديث
با توجه به اين که سخني متناقض از معصومان صادر نميشود، اثبات ناسازگاري دروني يک حديث ميتواند نشانگر بياعتباري آن باشد. از جمله روشهايي که شيخ مفيد در نقد خود بر حديث، سهو النبي به کار بسته، نشان دادن شاهدي از خود متن بر کذب آن است. بر طبق متن حديث، هنگامي که پيامبر در رکعت دوم نماز چهار رکعتي، سلام داد، ذواليدين به وي گفت : اي رسول خدا، آيا نماز را شکسته خواندي يا فراموش کردي؟ پيامبر فرمود: هيچ کدام نبود. ۳ بر پايه متن حديث، پيامبر شکستن نماز و سهو خود در آن را نفي کرده است و چون بنا بر اتفاق، دروغ بر آن حضرت روا نيست، و خود از عدم سهو
1.۱ . مسند ابن حنبل، ج ۴، ص ۴۱۴؛ صحيح البخاري، ج ۲، ص ۸۱ و ۸۲ ؛ تأويل مختلف الحديث، ص ۲۲۷.
2.أوائل المقالات، ص ۱۲۵ گفتار۱۳۶.
3.روايت مفيد از حديث با متن منقول در منابع عامه سازگار است: «عن أبي سفيان مولى ابن أبي احمد أنه قال: سمعت أبا هريرة يقول: صلى لنا رسول الله صلي الله عليه و آله صلاة العصر فسلم في ركعتين، فقام ذو اليدين فقال: أقصرت الصلاة يا رسول الله أم نسيت؟ فقال رسول الله صلي الله عليه و آله كل ذلک لم يكن» (صحيح مسلم، ج ۲، ص ۸۷ ؛ سنن النسائي، ج ۲، ص ۲۳۰. براي روايت شيعي از حديث، ر.ک : الکافي، ج ۳، ص ۳۵۵).