حجيت قول صحابه - صفحه 211

و ضد جور و ستم. ۱ و عادل کسي است که قول و فعل او مورد رضايت مردم باشد. ۲

عدالت در ديدگاه اهل تسنن

از منظر اهل سنّت عادل کسي است که به انجام دادن واجبات و همچنين پرهيز کردن از محرمات شناخته شده باشد. عدالت را استقامت در دين، سلامت در مذهب و دوري از اسباب فسق و اموري مي‌دانند که اعضا و جوارح و قلب ازآن نهي شده است. ۳ ابن مبارک عادل را کسي مي‌داند که داراي پنج صفت باشد: در نماز جماعت حضور يابد؛ از شراب‌خواري خودداري کند؛ در دينش لغزش و خرابي نباشد؛ دروغ نگويد؛ کم عقل نباشد. ۴ عده‌اي نيز عدالت را عبارت از ترک محرمات؛ اجتناب از کباير و بعضي
از صغاير و انجام واجبات مي‌دانند. ۵ سيوطي عدالت را ملکه‌اي مي‌داند که مانع از انجام کبيره يا
صغيره ـ که نشانه خفت نفس است ـ مي‌شود. ۶
مجموعه تعاريف فوق مي‌شود گفت که عدالت همان اجتناب از کباير و اصرار نکردن بر صغاير است با توجه به حسن ظاهر افراد کاشف و حاکي از عدالت دروني است و هيچ دلالتي بر اصالت عدالت ندارد. مقصود اهل سنّت از «عدالت صحابه» همان عدالت فقهي و اجتناب از کباير است که با انجام يک گناه، انسان از عدالت به اين معنا ساقط مي‌شود. از اين روست که بعضي از اين گروه، کوچک‌ترين نسبت گناه را به صحابه کفر مي‌دانند.

عدالت در ديدگاه تشيع

عدالت از منظر تشيع، در کليت آن، نزديک به ديدگاه اهل سنّت است. در تعريف عدالت بيشتر به همان ملکه يا حالت نفساني اشاره شده که باعث مي‌شود انسان هميشه تقوايى داشته باشد و مانع از ترک واجبات يا انجام محرمات شرعى است، و براى احراز آن، حسن ظاهر، کافى است. ۷ همچنين به عدم اصرار بر صغاير نيز اشاره شده است. ۸
شيخ طوسي مي‌گويد نماز پشت سر فاسق ـ که مرتکب کباير (از جمله شرب خمر، زنا و...) مي‌شود ـ جايز نيست. ۹ شهيد ثاني معناي عدالت را سالم بودن فرد از اسباب فسق گناهان کبيره و اصرار بر گناهان

1.العين، ج ۲، ص ۳۹.

2.معجم المقاييس اللغة، ج ۴، ص ۲۴۶؛ العين، ج ۲، ص ۳۸.

3.الکفاية، ص ۸۱ ـ ۱۰۱.

4.همان، ص۷۹.

5.مفاتيح الغيب(التفسير الکبير)، ج ۲، ص ۱۱۰؛ فضائل الصحابة، ص ۳۶۰.

6.تدريب الراوي، ج ۱، ص ۱۹۹.

7.صراط النجاة (المحشى للشيخ الأنصاري)، ص۳۸؛ توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ۱، ص۸۰۶ .

8.سؤال و جواب (للسيد اليزدي) ص ۳۶۶؛ جامع المسائل (للبهجة)، ج ۱، ص ۲۳؛ تحرير الوسيلة، ج۱، ص۴۹۹.

9.الخلاف، ص ۱۲۰.

صفحه از 221