معیار شناسایی «منابع حدیث» و جایگاه آن در استناد و تخریج

نشریه : حدیث حوزه

نویسنده : پديدآورنده : محمد مهدی احسانی فر

سال 1390 / شماره پیاپی / صفحه 150-173

چکیده :

پرسش اول:همان‌گونه که بیان گشت،با توجه به از بین رفتن بیشتر منابع اصلی،کتبیکه روایات این منابع را به ما منتقل کنند،در حکم منبع هستند؛اما بعضی از کتب،تنهابخشی از مصادرشان از بین رفته و بخش دیگر موجود است؛آیا این‌ها منبع هستند یا نه؟ پاسخ:معنای منبع آن نیست که هیچ‌یک از احادیثش در کتاب پیش‌تر نوشته نشده باشد؛همان‌طور که معنای کتاب واسطه این نیست که تمام احادیثش در کتب پیش‌تر نوشته شده،موجود باشد،بلکه کتابی که بیشتر مصادرش نابود شده است،در حکم منبع است و کتابیکه بیشتر مصادرش موجود است،در حکم واسطه است؛همان‌گونه که روشن است،همه‌یمحدثان،کتاب الکافی را با این‌که برخی از مصادر آن موجود است1«منبع»می‌دانند و همهبحار الانوار را هرچند-گاهی-از مصادری نقل می‌کند که اکنون اثری از آن‌ها نیست،2واسطه می‌شمرند؛زیرا بیشتر مصادر آن موجود است. قید از حیث اتصال به معصوم،معنایش این است که ملاک زمانی وجود ندارد و اگر دوکتاب با فاصله‌ی زمانی،از مصدری مفقود نقل کرده باشند و احادیث آن مصدر که متصلبه عصر معصومان علیهم السلام است و برای اولین بار در این دو کتاب مشاهده شود،هر دو ازحیث نگارش در حکم نخستین نگاشته هستند و منبع محسوب می‌شوند؛1همان‌گونه کهجزوه‌ی نگارش شده در درس امام باقر علیه السلام منبع و اصل محسوب می‌شود و جزوه‌ینگاشته در سخنرانی امام رضا علیه السلام هم منبع و اصل است؛هرچند هر دو جزوه،در برخیگفتارها مشترک باشند،بدون این‌که لحاظ تقدم و تأخر زمانی بشود؛زیرا ملاک،نگاشتهشدن احادیث ائمه برای نخستین بار است؛نه زمان نگارش که دوره‌ی امام باقر یا امامرضا علیهما السلام است."

کلیدواژه‌های مقاله :حدیث روایات، مصدر، قم، منبع حدیث، کتاب‌خانه‌ی، حدیث شیعه، کاربرد، امام، کتب واسطه،