عبادت در نهج البلاغه

پرسش :

از دیدگاه امام علی در نهج البلاغه، عبادت خداوند چگونه توصیف شده است؟



پاسخ :

روایات در مورد عبادت فراوان است.  (ر. ک: میزان الحکمه، ج ۷، ص۷ ـ ۳۱) اما تعدادی روایت از نهج البلاغه در مورد عبادت را می آوریم:


إنّ قَوما عَبَدوا اللّهَ رَغبَةً فتِلک عِبادَةُ التُّجّارِ، و إنّ قَوما عَبَدوا اللّهَ رَهبَةً فَتِلک عِبادَةُ العَبیدِ، وَ إنّ قَوما عَبَدوا اللّهَ شُکرا فتِلک عِبادَةُ الأحرارِ. (نهج البلاغة، الحکمة ۲۳۷؛ میزان الحکمه ۷، ص۱۷، ح ۱۱۷۸۷)
گروهى به هواى پاداش خدا را عبادت کردند، و این عبادتِ سوداگران است؛ دسته اى از روى ترس خدا را عبادت کردند، و این عبادت بردگان است؛ و گروهى براى سپاسگزارى خدا را عبادت کردند، و این عبادت آزادگان است.


اتَّقُوا اللّهَ الَّذی نَفَعَکم بمَوعِظَتِهِ، وَ وَعَظَکم بِرسالَتِهِ، و امتَنَّ عَلَیکم بنِعمَتِهِ، فَعَبِّدوا أنفُسَکم لِعِبادَتِهِ، و اخْرُجوا إلَیهِ مِن حَقِّ طاعَتِه. (نهج البلاغة، الخطبة ۱۹۸؛ میزان الحکمه ۷، ص۸، ح ۱۱۷۴۴)
پروا کنید از خدایى که با پند خویش به شما سود رسانده و با رسالت [رسولان] خود شما را اندرز داده و با نعمتهایش بر شما منّت نهاده است. بنا بر این، نفْسهاى [سرکش] خود را براى عبادت او رام سازید و حقّ طاعتش را به جاى آورید.

نَومٌ على یقینٍ خَیرٌ مِن صَلاةٍ فی شَک. (نهج البلاغة، الحکمة ۹۷؛ میزان الحکمه ۷، ص۱۲، ح ۱۱۷۱)
امام على(ع) چون صداى عبادت شبانه و تلاوت قرآن مردى از حروریه (خوارج نهروان) را شنید فرمود: خوابى که با یقین همراه باشد، بهتر از نمازى است که با شک توأم باشد.

لا عِبادَةَ کأداءِ الفَرائضِ. (نهج البلاغة، الحکمة ۱۱۳؛ میزان الحکمه ۷، ص ۲۳، ح ۱۱۸۲۱)
هیچ عبادتى، چون انجام واجبات نیست.

فَاعلَمْ أنَّ أفضَلَ عِبادِ اللّهِ عِندَ اللّهِ إمامٌ عادِلٌ هُدِی وَ هَدى. (نهج البلاغة، الخطبة ۱۶۴؛ میزان الحکمه ۷، ص ۲۳، ح ۱۱۸۲۲)
بدان که برترین بندگان خدا نزد او، پیشواى دادگرى است که خود رهیافته باشد و دیگران را به راه راست رهنمون شود.

خادِعْ نَفسَک فی العِبادَةِ و ارفُقْ بِها و لا تَقهَرْها، و خُذْ عَفوَها و نَشاطَها، إلّا ما کانَ مَکتوبا عَلَیک مِنَ الفَریضَةِ؛ فإنَّهُ لا بُدَّ مِن قَضائها وَ تَعاهُدِها عِندَ مَحَلِّها. (نهج البلاغة، الکتاب ۶۹؛ میزان الحکمه ۷، ص ۲۵، ح ۱۱۸۳۴)
امام على(ع) در نامه به حارث هَمْدانى نوشت: نفْس خود را براى عبادت کردن بفریب و با آن مدارا کن و به زور، به عبادت وادارش مساز و از اوقات فراغت و سرخوشى آن [براى عبادات مستحبّى] بهره برگیر، مگر فرایضى که بر تو واجب گشته است، که در این موارد باید آنها را به موقع انجام دهى و بر آنها مواظبت نمایى.

إنَّهُم عَلى مَکانِهِم مِنک، و مَنزِلَتِهِم عِندَک، وَ استِجْماعِ أهوائهِم فیک، وَ کثرَةِ طاعَتِهِم لَک، و قِلَّةِ غَفلَتِهِم عَن أمرِک، لَو عاینوا کنهَ ما خَفِی عَلَیهِم مِنک لَحَقَّروا أعمالَهُم، وَ لَزَرَوْا عَلى أنفُسِهِم، وَ لَعَرَفوا أنَّهُم لَم یعبُدوک حَقَّ عِبادَتِک، و لَم یطیعوک حَقَّ طاعَتِک. (نهج البلاغة، الخطبة ۱۰۹؛ میزان الحکمه ۷، ص۲۷، ح ۱۱۸۳۸)
امام على(ع) در توصیف فرشتگان فرمود: آنان با همه مقام و منزلتى که نزد تو دارند و با این که همه دلخواهشان منحصر در توست و با وجود کثرت طاعتشان از تو و اندک بودن غفلتشان از امر تو، اگر کنه آنچه از تو بر آنان پوشیده است مشاهده کنند، بى گمان اعمال خود را ناچیز شمارند و خویشتن را سرزنش کنند و پى برند که تو را چنان که شایسته عبادت توست عبادت نکرده اند، و آن سان که سزاوار فرمانبرى از توست فرمان نبرده اند.

اَمَّا اللَّیلُ فَصافُّونَ اَقْدامَهُمْ تالینَ لِاَجْزاءِ القُرانِ یرَتِّلونَهُ تَرْتیلاً، یحْزِّنُونَ بِهِ اَنْفُسَهُمْ وَیسْتَثیرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمَ، فَاِذا مَرّوا بِایةٍ فیهاتَشْویقٌ رَکنُوا اِلَیها طَمَعاً وَتَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ اِلَیها شَوْقاً وَ ظَنُّوا اَنَّها نَصْبُ اَعْینِهِمْ، وَاذا مَرُّوا بِایةٍ فیها تَخْویفٌ اَصْغَوْا اِلَیها مَسامِعَ قُلوبِهِمْ وَظَنّوا اَنَّ زَفیرَ جَهَنَّمَ وَشَهیقَها فی اُصولِ اذانِهِمْ، فَهُمْ حانُونَ عَلی اَوْساطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِباهِهِمْ واَکفِّهِمْ وَ رُکبِهِمْ وَ اَطْرافِ اَقْدامِهِمْ، یطلُبونَ اِلی اللهِ تَعالی فی فَکاک رِقابِهِمْ، وَاَمَّاالنَّهارُ فَحُلَماءُ عُلَماءُ اَبْرارٌ اَتْقِیاءٌ. (نهج البلاغه، خطبة ۱۸۴)
امام علی در توصیف متقین فرمود: شبها پاهای خود را برای عبادت جفت می کنند، آیات قرآن رابا آرامی وشمرده شمرده تلاوت می نمایند، با زمزمة آن آیات ودقت درمعنی آنها، غمی عارفانه دردل خود ایجاد می کنند ودوای دردهای خویش را، بدین وسیله ظاهر می سازند، هرچه از زبان قرآن می شنوند مثل این است که به چشم می بینند، هر گاه به آیه ای ازآیات رحمت می رسند بدان طمع می بندند وقلبشان از شوق لبریز می گردد، چنین می نماید که نصب العین آنهاست وچون به آیه ای از آیات قهر وغضب می رسند، بدان گوش فرا می دهند ومانند این است که آهنگ بالا وپایین رفتن شعله های جهنم به گوششان می رسد، کمرها را به عبادت خم کرده، پیشانیها وکف دستها وزانو ها وسرانگشت پاها به خاک می سایند واز خداوند، آزادی خویش را می طلبند. همینها که چنین شب زنده داری می کنند وتا این حد روحشان به دنیای دیگر پیوسته است، روزها مردانی هستند اجتماعی، بردبار، دانا، نیک و پارسا.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت
منبع :