📗 آشنایی با علامه محمدباقر مجلسی رضوان الله علیه
📗 آشنایی با کتاب «بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام»
📗 علت نگارش بحارالانوار
📗 ویژگی های بحارالانوار
📗 مروری بر شبهات و اشکالاتی که به بحارالانوار می کنند و پاسخ اجمالی استاد
📗 نقش شاگردان علامه مجلسی(رض) در نگارش بحارالانوار
درآمد
چنانکه یاد شد جوامع روایی دو دسته اند: ۱. اولی: شامل کتب اربعه ومدینه العلمصدوق است که مدینه العلم هم اکنون در دست نیست.
۲. ثانوی: شاملوسائلشیخ حر عاملی،وافیفیض کاشانی،بحار الانوارعلامه مجلسی ومستدرک الوسائلکه پس از آن ها نوشته شده.
در این جلسه ویژگی های علامه مجلسی و بحارالانوار را برمی رسیم.
علامه مجلسی
نام کامل کتاب ایشانبحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهاراست. علامه محمد باقر مجلسی معروف به مجلسی دوم، فرزند محمد تقی مجلسی مشهور به مجلسی اول است. مجلسی دوم از عالمان بسیار بزرگ شیعه است؛ برای نمونه علامه نجفی نویسنده کتاب گرانسنگجواهر الکلامکه بهترین اثر شیعه در زمینه فقه است، در وصیت نامه خویش فرموده «ثواب ۴۳ جلد کتاب جواهر در نامه علامه مجلسی و ثواب یک کتاب کوچک فارسی مجلسی در نامه من باشد»؛ نیز فرموده «خدمتی که علامه مجلسی به شیعه کرده هیچ یک از علما نکرده»؛ همچنین گفته «خواب دیدم همه امامان بالای یک مجلس نشستند و علامه مجلسی دم در؛ علت را که جویا شدم، گفتند به این عالم، باب الائمه می گویند، زیرا همه با اجازه او نزد ائمه شرفیاب می شوند».
علامه مجلسی فعالیت های گوناگونی داشته است؛ مثلا در دوره صفویه شیخ الاسلام، قاضی، حاکم شرع، امام جمعه، نویسنده ۸۶ جلد کتاب و مُبلّغ دلسوزی بوده. ایشان خبر دار می شود که مردم روستای الله آباد هندوستان که اکنون به نام اله آباد است، بت پرست هستند؛ به آنجا می رود و همه بت ها را به تنهایی می شکند و مردمان آن مکان را شیعه می کند و پس از آن برادر خود را برای منع از بت پرستی در آنجا می نهد؛ ولی پس از وفات برادر علامه مردم آنجا بت پرست شدند و امروزه در آنجا بت پرستان و بت کده های بسییاری هستند و قبر برادر علامه هم در آنجاست.
به گفته شیخ عباس قمی « اگر علامه مجلسی از زادروز خویش تا هنگامه رحلت به نوشتن کتاب می پرداخت تنها ۵۰ جلد کتاب می توانست بنویسد».
بحارالانوار
علامه متولد ۱۰۳۷ و متوفای ۱۱۱۰ و در دوره ای بوده که درویش ها و صوفیه ها در اصفهان به اوج خود رسیده بودند و «محمود پسی خانی» را می پرستیدند و به او سجده می کردند؛ کسی که طرفدار اباحه گری بود. پیش از علامه مردم اصفهان هم شیعه بودند هم سنی؛ لیکن به برکت وجود علامه و تلاش هایش همگی شیعه شدند. شرایط آن دوران به اندازه ای بد بود که هنگامی که طلبه ای در حوزه آب خورد و بر امام حسین سلام و بر یزید لعنت فرستاد، طلبه ها او را بیرون کردند که چرا به یزید توهین کرد. در قرن ۱۱ این وضعیت بود و مطالعه سرتاسر بحار نیز این را می فهماند. علامه با ملاصدرا (متوفای ۱۰۵۰) همدوره و در فلسفه و کلام ماهر بود. ملاصدرا در کهک و مجلسی در اصفهان بود و با اینکه در آن زمان ارتباط گرفتن با دیگران دشوار بود، علامه ابتکار های فلسفی ملاصدرا مانند حرکت جوهری را در بحار یاد کرده است.
هدف علامه از نگارش بحار الانوار:بر اساس فرموده علامه مجلسی، طلبه های آن زمان به علت پراکندگی کتاب های حدیثی، حدیث نمی خواندند، از این رو کتابی به ناممأخذ الکتب العشرهیافهرست کتب دهگانهرا نوشت تا این مهم به دست آید. اثر یاد شده فهرستی از این کتاب های حدیثی بود: تفسیر قمی؛ علل الشرایع، خصال، عیون اخبار الرضا، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، امالی صدوق، امالی شیخ طوسی، بصائر الدرجات، قرب الاسناد و دو کتاب دیگر. پس از پخش این کتاب میان طلاب بازهم مشکل نخواندن حدیث علامه را آزار می داد، به این علت کتاب فهرست را کامل کرد و بحار را نوشت. در جلد ۱۰۶ بحار الانوار فهرست کتب العشره یاد شده. ایشان در نوشتن بحار از همه کتاب های حدیثی شیعی بهره جست و از همه آن ها روایت نقل کرد. چاپ قدیم بحار ۲۵ یا ۲۶ جلد و چاپ جدید آن ۱۱۰ جلد است.
سبک و روش علامه در بحار: پس از یادکرد هر عنوان، همه آیات و سپس روایات آن موضوع را ذکر می کند؛ پس از آن به شرح و تفسیر می پردازد. در ۵ یا ۶ جلد نخستین، تفسیر آیه یاد نشده و پس از آن با تفسیر هست.
می توان گفت نخستین تفسیر موضوعی قرآن، بحار است و در این زمینه نیز بسیار دقیق است؛ مثلا دو احتمال را در آیه ذکر می کند و می فرماید بر اساس احتمال نخست با این موضوع تناسب دارد و این نمایانگر اشراف ایشان به همه تفاسیر است.
علامه در نقل روایات به اندازه ای دقیق است که حتی در یک روایت هم یک «واو» یا «فا» کم نشده است، بلکه در گزارش روایت از کافی و دیگر کتب، بحار مقدم است و این ادعا علت های بسیاری دارد که در مورد های خاص باید واکاوی شود؛ مثلا در گذشته چاپ نبود و کتاب ها همگی خطی بودند و طلاب برای خواندن مثلا شرح لمعه باید به سراغ نسخه نویسان می رفتند. در آن زمان وراق کسی بود که ۱۰ نفر را اجیر می کرد و از صبح تا شب برای آنان از روی کتاب می خواند و آنان می نوشتند و روشن است در این وضعیت گاهی یک نسخه نویس یک کلمه را جا می انداخت و دیگری چیز دیگری را. ثروتمندان کتاب را برای اصلاح می دادند، تا مقابله شود و عبارت «بلغ سماعا رحمه الله» در کتاب خطی یعنی مقابله شده و قیمت چنین کتابی ده ها برابر می شد. علامه مجلسی ثروتمند بود و کتاب های مقابله شده را می خرید؛ در برابر، شیخ حر عاملی فقیر بود، از این رو اشتباه های بسیاری در وسائل یافت می شود.
اشکال های یاد شده به بحار و پاسخ های آن
برخی به کتاب بحار الانوار اشکال هایی یاد کردند که از میان آنان عالمان بنام و بزرگ یافت می شود. اکنون بعضی از آن اشکال ها و پاسخ شان را بر می رسیم.
-
به گفته برخی، ایرانی ها عالم نداشتند و تنها علامه مجلسی دانشمند شان بود و ایرانیان او را بزرگ کردند وگرنه ایشان چندان هم عالم نبوده.
پاسخ: گوینده این سخن ناخواسته از علامه مجلسی تعریف کرده و او را بزرگ ترین عالم ایرانی دانسته. در واقع علامه از دیگر دانشمندان ایرانی همچون بوعلی، فارابی، صدوق و ... بزرگ تر است.
-
به گمان بعضی، روایات بحار درست و غلط دارد و به زعم گروهی دیگر رونویسی۱۱۰ جلد کتاب از روی دیگر کتاب ها هنر نیست.
پاسخ: علامه هر روایتی را یاد نکرده و در گرداوری احادیث دقت کرده و روایت نادرست در بحار نیست و متاسفانه مشهور شده که بحار روایات ضعیف بسیار دارد، حال آنکه این کتاب دربردارنده راویات درست از نگاه علامه است، چنانکه از نام این اثر پیداست: الجامعه لدرر اخبار ائمه الاطهار.
-
به باور عده ای توضیحات مجلسی با عجله بوده و شرح های غیر دقیق بسیار دارد.
پاسخ: دانشمندان با هم تفاوت دارند؛ مثلا ممکن است عالمی یک مساله فقهی یا فلسفی را پس از مدت ها فکر کردن جواب بدهد ولی ملاصدرا و آیت الله بروجردی بی تامل پاسخ آن ها را بیابند و در همین حال سخن این دو بزرگوار ارزشمند تر از گفته عالمی است که با تفکر جواب داده است، پس گذشت زمان و بسیاری تفکر ملاک نیست.
افزون بر آن علامه طبابایی در دوره ۱۰ ساله تدریس بحار هیچ گاه حدیثی را ضعیف ننامیده و همه روایات را توضیح دادند. به گفته آیت الله انصاری شیرازی، شاگرد علامه «در پیش مطالعه با بررسی مضمون حدیث به دروغ بودن آن می رسیدیم ولی پس از کلاس بر اثر توضیح های زیبای علامه می گفتیم قطعا قوت مضمون روایت، صحتش را می رساند». علامه طباطبایی ۷ جلد حاشیه بر بحار نوشته. «کدیور» به تبع «دکتر سروش» گفته علامه طباطبایی احادیث بحار را زیر سوال برده، حال آنکه این سخن نادرست است، زیرا ایشان هیچ گاه به حدیث حاشیه نزده و تنها به شرح های مجلسی تعلیقه دارد، به شکلی که درباره توضیح ایشان فرموده کافی نیست و نیازمند تتمیم است؛ نه اینکه توضیح ایشان نادرست است. علت بازداشتن علامه طباطبایی از ادامه نوشتن تعلیقه بر بحار این بود که ایشان دو نکته در حاشیه بر کلام مجلسی در جلد ۱۰۰ و ۱۰۲ در موضوع اطلاقات عقل یاد کرده، به صورتی که می گوید معناهای دیگری نیز برای اطلاقات عقل هست.
-
برخی در کتابشان گفتند «مجلسی در بحار بسیار تکرار دارد و چنانچه این تکرارها حذف شوند ۲۰ جلد از آن کاسته می شود».
پاسخ: به گفته خود علامه در آغاز بحار احادیث مانند عطر هستند و هر اندازه تکرار شوند، رایحه خوب شان بیشتر معطر می کند واین می فهماند ایشان به تکرار روایات توجه داشته است؛ افزون برآن تکرار های بحار با دیگر کتب روایی مانند صحیح بخاری متفاوت است؛ مثلا زیارت عاشورا که دو بار ذکر شده یک بار «اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین» و بار دیگر «جاحدت الحسین» یاد شده؛ نیز در جایی «تابعت» و در جای دیگر «تایعت» نقل شده، حال آنکه تکرارهای صحیح بخاری از روی بی دقتی است.
-
دسته ای گفتند مجلسی ۱۰۰۰ شاگرد داشته و نوشتن کتاب با کمک این همه شاگرد هنر نیست.
پاسخ: شاگردان ایشان ۱۰۰۰ نفر بودند؛ لیکن تنها ۵ نفر[۱]از آنان و تنها در نگارش و نسخه نویسی بحار ایشان را یاری کردند، به شکلی که علامه یک روایت را می نوشت و به شاگرد می گفت آن را در برگه سفیدی وارد کند و سپس روایت نوشته شده به دست شاگرد را دوباره می خواند و شرح آن را ذیل حدیت می نوشت و سپس شاگرد شرح را در برگه ای که علامه روایت نخست را در آن نوشته بود وارد می کرد، از این رو هم اکنون در کتابخانه آستان قدس رضوی دو نسخه از بحار هست که در یکی احادیث به خط علامه و شرح به دست شاگرد و در نسخه ای دیگر برعکس آن است. به هر روی شاگردان تنها در نسخه نویسی کمک می کردند.
بر این اساس این اشکال ها نادرست است و به گفته پیشینیان کتاب ارزشمند را سنگ می زنند و گرنه کتاب بی ارزش که در خور نگاه هم نیست.
نکته: محدثان نقل حدیث ضعیف یا نادرست را تدلیس و حرام می دانند. علامه مجلسی هم همه احادیث نقل شده در بحار خود را درست می دانسته و طلاب و مجتهدان نیز خود باید سند را بررسی کنند. در جلد ۱۱۰ بحار «افندی» خطاب به مجلسی می فرماید «ان شاء الله امام زمان ظهور می کند و می گوید این کتاب از ابتدا تا پایان درست است». در بحار تنها ۵۰ مورد است که علامه حدیثی را نپذیرفته و برای دوری از تدلیس به آن تصریح کرده. ایشان نمی خواسته همه روایات را در بحار گردآورد، چون خود ایشان فرموده «ان شاالله پس از بحار، مستدرک بحار را می نویسد»، هرچند اجل به او مهلت چنین کاری را نداد.
[۱]. مانند خواهر علامه «بیگم خاتون» که زن ملا صالح مازندرانی هم بود؛ سید نعمت الله جزایری؛ ملا صالح مازندرانی؛ علامه افندی صاحب ریاض.