نقدی بر روش‌شناسی عالمان اخباری شيعه در دانش رجال - صفحه 65

دليل آنان مبني بر ادعاي قطعيت كتب متداول اخبار اشاره مي‌نمايد. ۱ او همچنين از برخي از اخباريان نقل مي‌كند كه نيازي به رجال نيست و دعواي اصوليان و اخباريان در اين باره لفظي است، زيرا هر دو به صحت اصول ۲ اطمينان دارند. ملا علي كني نيز به چند دليل در رد علم رجال اشاره مي‌كند و البته مي‌گويد كه اين دلايل را به صورت «افتراض» از جانب اخباريان آورده است. ۳
مي‌توان پذيرفت كه عده‌اي از اخباريان با علم رجال مخالفت كرده‌اند. اين مخالفت انگيزه‌هاي گوناگوني داشته است؛ از جمله برخي از آنان اين علم را مستلزم هتك حرمت راويان اخبار و غيبت آنان دانسته‌اند و اين انگيزه شرعي و اخلاقي را دليل بر بستن باب دانش رجال گرفته‌اند. ۴ به ‌علاوه، آنچه اين نسبت را تقويت مي‌كند، دو ديدگاه اساسي اخباريان است كه به صحت اخبار كتب متداول حديثي، بويژه كتب اربعه، و نادرستي تنويع حديث معتقدند. از اين رو، حتي برخي از آنان علم درايه را بيهوده مي‌دانند؛ چنان‌كه شيخ حسين كركي عاملي در اين باره مي‌گويد:
اعلم ان هذا العلم عندنا قليل الجدوي، بعد ما ظهر لك ما بيناه من صحة احاديثنا... و اما غير ذلك من مقاصده، فانما هو كلام مزخرف نسبته الي المحدث الماهر كنسبة العروض الي الشاعر المستقيم الطبع في عدم احتياجه اليه. ۵
آشكار است كه با رد تنويع حديث و معتبر دانستن كتب اربعه و رد اعتبار علم درايه و مصطلحات حديثي، اعتبار علم رجال نيز در نظر اخباريان با تزلزل مواجه مي‌شود.
اما واقعيت، آن است كه انتساب مخالفت با علم رجال به همه اخباريان درست نيست و گويا اخباريان چندان به لازمه ديدگاه‌هاي خود ملتزم نمانده‌اند. آنچه نادرستي اين نسبت را نشان مي‌دهد، اين واقعيت است كه بسياري از عالمان اخباري يا متمايل به اين مكتب، در پرتو توجه جدي خود به روايات و اخبار، به علم رجال نيز توجه داشته‌اند و در باره آن آثاري هم تأليف کرده‌اند كه براي نمونه به آثار برخي از شخصيت‌هاي برجسته اخباري در اين زمينه اشاره مي‌كنيم:
ميرزا محمد بن علي بن ابراهيم حسيني استرآبادي را ـ كه استاد محمد امين استرآبادي است ـ مي‌توان اولين شخصيت مؤثر اخباري دانست كه آثار رجالي متعدد و ارزشمندي دارد. مهم‌ترين اثر رجالي او منهج المقال في تحقيق احوال الرجال، معروف به رجال الكبير است. اين كتاب چنان مورد توجه واقع شده كه نوزده شرح و حاشيه را بر آن برشمرده‌اند كه از جمله آنها حاشيه خود مؤلف، حاشيه قهپايي، حاشيه ميرزا عبدالله افندي و حاشيه آية‌الله بروجردي است. وحيد بهبهاني نيز در شرح آن، تعليقه‌هايي به همراه پنج فايده رجالي تأليف كرده است. ۶ در امل الآمل، اين کتاب چنين ارزيابي شده است:

1..۱ همان، ص۱۷۴.

2..۱ ظاهراً مراد، اصول چهارصدگانه است.

3..۱ نظرية السنة في الفكر الامامي الشيعي، ص۲۸۳.

4..۱ همان، ص۲۸۳.

5..۱ هداية الأبرار، ص.۱۰۲ ـ ۱۰۱.

6.مأخذشناسي رجال شيعه، ص۹۳ ـ ۹۲.

صفحه از 78