سيری در فقه الحديث حديث اربعين - صفحه 159

علامه خواجويي مازندراني در اربعين خود پس از نقل اقوال علماي اهل تسنّن در باره اعتبار سلسله سند اين حديث، به بررسي سلسله سند آن از طرق روايي شيعه پرداخته و اين‌چنين نتيجه گيري مي نمايد:
اما طريقي كه شهيد اوّل در اربعينش نقل نموده، ضعيف است؛ زيرا از ابتداي سند تا سيّد فضل الله راوندي همه مورد اعتمادند، ولي باقي سند تا امام رضا عليه السلام مجهول هستند و در ميان اين افراد عده اي مجهول بوده و درباره عدّه ديگري مدح و ذمّي نرسيده است.
دومين طريق ـ كه شهيد اول با اسناد خودش به صدوق رسانده است ـ نيز ضعيف است؛ چرا كه تا ابن بابويه همه ثقه هستند، اما ابن بابويه به شكل ارسال آن را به امام صادق عليه السلام رسانده است.
سومين طريق ـ كه شيخ بهايي در اربعينش نقل نموده ـ نيز ضعيف است؛ چرا كه در سلسله سند، ضعيف و مجهول وجود دارد؛ مثلاً در باره موسي بن ابراهيم مروزي أبوحمران، مدح و ذمّي نرسيده است و همچنين عبيدالله بن عبدالله ۱ مشترك بين ضعيف و مهمل است.
خواجويي مازندراني پس از نقل اقوال علما مي گويد:
ضعيف نسبت به علت آن متفاوت است. اگر طرق روايتي زياد باشد، اين حديث بر حديث فرد برتري دارد. حال اگر ضعف اين چنين حديثي ناشي از سوءحافظه راويان باشد، به مرتبه حَسَن ترقي مي يابد و اگر ضعف آن ناشي از تهمت يا مجهول بودن راوي باشد، از مرحله مردود و منكر ـ كه عمل به آن مجاز نيست ـ به مرتبه ضعيف ـ كه عمل به آن در فضايل اعمال جايز است ـ ترقّي مي يابد. ۲
استاد شانه چي معتقد است:
پاره اي از احاديث به واسطه تداول در السنه ـ كه ناشي از كثرت نقل در مجامع حديث يا تعدد و تكثّر سند آن است ـ شهرت يافته؛ اعم از اين كه سلسله سند تا به معصوم عليه السلام متصّل باشد و افراد سلسله، رجالي موثّق باشند يا احياناً زنجيره سند تا به معصوم منقطع يا مرسل و يا بعضي افراد، از وثاقتِ لازم برخوردار نباشند. حديث اربعين در مدارك اهل سنّت نيز چنين است؛ يعني گرچه حديث مشهور و سلسله سند آن مذكور است، بلكه با اسناد متعددي نقل شده است، ولي تمامي سندها خالي از قدح و ضعف، نيست. از طريق شيعه نيز به اسنادي نقل شده است كه خوشبختانه بعضي اسناد، قوي است. بنا بر اين، كثرت نقل طُرق حديث در فريقين، مي تواند جبران ضعف سند نمايد. نخست، به واسطه قوت نسبي بعضي از اسناد آن و ديگر، به واسطه شهرت روايي حديث. ۳

1.با بررسي رجالي و سندي حديث روشن شد که منظور از عبيد الله بن عبدالله، همان عبيد الله بن عبدالله الدهقان الواسطي است که ضعيف است، ولي مهمل بودن ايشان محل تأمل است (معجم رجال الحديث، ج۱۱، ص۷۵).

2.الأربعون حديثاً، ص۶ ـ ۱۰.

3.اربعين جامي، ص۷ ـ ۸.

صفحه از 170