بعضي هم خميس را در تركيب مورد بحث به معناي ششمين روز هفته يا پنج شنبه تلقي كرده و گفتهاند:
در روز پنج شنبه از اين سپاه سان ميديدند يا آنها را گردهم ميآوردند (و كانوا يُعرَضون يومَ الخميس او يُجمَعون يومَ الخميس). ۱
چه، تازيان ششمين روز هفته را «يوم الخميس» نامند. ۲
اما شُرطَه ـ كه به شُرَط جمع بسته ميشود (مثل غُرفَه و غُرفَ) ـ نخستين گروه از سپاه است كه درگير جنگ ميشوند و مهياي مرگ ميگردند؛ چنان كه گزيده و نخبه ياران سلطان را ـ كه بر ديگر سپاهيانش مقدم ميدارد ـ شُرَط السلطان خوانند. ۳ به عقيدة مجلسي اول، شُرَط قوي پنجگاني بودند كه پيشاپيش سپاه قرار داشتند. آنان اخصّ از مقدمه بودند [شايد به تعبير امروزي بتوان گفت يگان ويژه بودند]. گويا خود را ملزم كرده بودند باز نگردند تا ظفر يابند يا كشته شوند. ۴
لغتشناسان بر اين باورند كه اين واژه از شَرَط به معناي علامت گرفته شده است و گزيدگان سپاه را از آن سبب شُرطَه خواندهاند كه آنان خود را با علامتهايي ممتاز ساخته بودند تا با آن شناخته شوند. ۵ بر اين اساس، شرطة الخميس يعني اعيان لشكر. امام هم كه در روز جمل به عبدالله بن يحيي حضرمي فرمود: «أنت و أبوك من شرطة الخميس حقاً»، ۶ مرادش اين بود كه آن دو از گزيدگان اصحاب وي هستند كه بر ديگر سپاهيان مقدماند. ۷ برخي از لغت شناسان هم شُرطه را از شَرط به معناي آمادگي (تهيّؤ) مأخوذ ميدانند؛ زيرا آنان هميشه آمادة دفع دشمن هستند. ۸ توضيح، اين كه وقتي ميگوييم «أشرط فلانٌ نفسَه لامر كذا»، يعني خود را براي آن كار نشاندار و آماده ساخت. ۹ احتمال ديگري كه در اين باب مطرح كردهاند، آن است كه اين واژه از شَرط به معناي الزام مأخوذ باشد. ۱۰ به نظر نگارنده، با توجه به اين كه أصبغ بن نباته در پاسخ اين پرسش كه چگونه شما را شرطة الخميس خواندهاند، گفت: چون ما به امام تضمين داديم كه تا سر حد جان ايستادگي كنيم و او هم پيروزي را براي ما تضمين كرد، ۱۱ وجه اخير موجهتر به نظر ميرسد؛ چه، در اين قول و قرار دو سويه مفهوم شرط آشكار است.
1.خزانة الأدب، ج۷، ص۱۲۰.
2.الصحاح، همان جا.
3.النهاية، ذيل ماده شرط؛ مجمع البحرين، ذيل ماده شرط.
4.حاشية تهذيب، به نقل از: سماء المقال، ج۲، ص۲۴۶.
5.الصحاح، ماده شرط؛ النهايه، همان ماده؛ مجمع البحرين، همان ماده.
6.اختيار معرفة الرجال، ص۶.
7.مجمع البحرين، ذيل ماده شرط. مقايسه شود با: همان كتاب، ذيل ماده خمس.
8.ابوعبيده بر همين رأي است (الصحاح، همان ماده).
9.سماء المقال، ج۲، ص۲۴۵.
10.اختيار معرفة الرجال، ص۱۰۳.