شرطة الخميس و ارزش حديث‌شناختی آن - صفحه 184

ب. نگهباني از جان امام عليه السلام؛ از برخي گزارش‌ها مي‌توان حدس زد كه شرطة الخميس احياناً خود را مكلف به حفاظت از جان امام عليه السلام مي‌دانسته‌اند. از جمله نوشته‌اند پس از جنگ جمل حضرت خطبه‌اي در ذمّ مردم بصره ايراد كرد و پس از پايان خطبه بر استر خويش نشست و جماعتي از شرطة الخميس و طوايفي از مردم نزد او گرد آمدند (واجتمع اليه جماعةٌ من شرطة الخميس و طوايف). ۱ هر چند در متن اين گزارش به حفاظت از جان امام عليه السلام تصريح يا اشاره‌اي نشده است، اما بر سبيل احتمال مي‌توان گفت اجتماع آنان بدين منظور بوده است؛ همچنان كه نوشته‌اند:
روزي علي عليه السلام در مسجد کوفه بود. چون تاريکي شب همه جا را فرا گرفت، مردي که جامه‌اي سپيد برتن داشت، از در فيل وارد شد. در اين هنگام، نگهبانان و شرطه الخميس حاضر شدند. امام عليه السلام آنان را گفت: چه مي‌خواهيد؟ گفتند: اين مرد را ديديم که سوي ما مي‌آيد. ترسيديم که گزندي به تو رساند. امام فرمود: هرگز، بازگرديد، خدا رحمتتان کند. آيا مرا از گزند اهل زمين حفظ مي‌کنيد؟ پس چه کسي مرا از اهل آسمان حفظ خواهد کرد؟ ۲
اين گزارش در صورت صحّت، نشان مي‌دهد که امام عليه السلام چنين ماموريتي را به شرطة الخميس نسپرده بود. بلکه آنان خود از سر ارادت چنين تکليفي را بر دوش خود احساس مي‌کرده‌اند.
ج. اجراي احكام و فرامين و مجازات مجرمان يا مأموريتي شبيه مأموريت پليس قضايي؛ مثلاً در روايات آمده است كه روزي جواني از نحوة قضاوت شُريح قاضي در باره مظنونان به قتل پدرش به امام عليه السلام شكايت برد.
امام عليه السلام پس از شنيدن شكايت آن جوان، خود به قضاوت نشست و قنبر را فرمود شرطة الخميس را فراخواند. قنبر آنان را فراخواند و امام هر يك از متهمان را به يكي از شرطة الخميس سپرد و به طور جدا جدا آنان را بازجويي كرد تا حقيقت آشكار شد. ۳ همچنان كه به موجب برخي روايات، وقتي امام عليه السلام در كوفه با گروهي روبه‌رو شد كه خود را مسلمان مي‌خواندند و به يگانگي خدا معترف بودند، اما محمد صلي الله عليه و آله را به پيامبري نمي‌شناختند، شرطة الخميس را مأمور مجازات آنان كرد. ۴ گاهي هم امام عليه السلام را در محل شرطة الخميس يا در ميان آنان ديده‌اند كه با تازيانه فروشندگان جِرِّي (ماهي بي فلس)، مارماهي و ماهي زمّار را ـ كه خوردن آنها حرام است ـ مي‌زده است. ۵
در همين جا مناسب است بيفزايد كه از برخي از گزارش‌ها مي‌توان استنباط كرد كه عضويت در شرطه الخميس خالي از اهميت و اعتبار اجتماعي نبوده است. ۶

ارزش و فايدة رجال شناختي اين اصطلاح

چنان كه در مقدمه گفته شد، رجال شناسان شيعه، بويژه در سده‌هاي اخير، ضمن بررسي‌هاي خود در باره مدلول الفاظ جرح و تعديل، در باره اين اصطلاح و ارزش رجال شناختي آن سخن گفته‌اند. اين رجال

1.الجمل، ص۲۱۸.

2.مناقب آل ابي طالب، ج۲، ص۸۵.

3.الكافي، ج۷، ص۳۷۱؛ من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۳۵.

4.الكافي، ج۴، ص۱۸۱.

5.همان، ج۱، ص۳۴۶؛ كمال الدين، ص۵۳۶.

6.وقعة صفين، ص۴۰۶؛ الغارات، ج۱، ص۱۱۹ ـ ۱۲۱.

صفحه از 189