بودهاند که به نيشابور آمده و به تحقيق علوم و تکميل معارف خود پرداختهاند و به تدريج، جزوِ اعلامِ اين شهر شدهاند. ۱
در سدههاي چهارم و پنجم هجري مهمترين مراکز حديثي ـ که پايه و مايه بسياري از علوم نقلي اسلامي بودهاند ـ عبارت بودند از: بغداد و نيشابور.
در تحليل چرايي رونق علمي و فرهنگي در نيشابور بايد عوامل غير مستقيمي چون وضعيت خوب اقتصادي مردم نيشابور، موقعيت مناسب جغرافيايي شهر، سهولت رفت وآمد به آن، وسعت
شهر و برخورداري از امکانات رفاهي مورد نياز براي اقامت و توجّه حاکمان و پادشاهان به آن را دخيل دانست. علاوه بر اينها، عوامل ديگري نيز بر رونق هر چه بيشتر علم و فرهنگ در نيشابور اثري مستقيم داشتهاند که عبارتاند از: وجود مدارس علميه و مساجد در نيشابور و نيز وجود کتابخانههاي غني و سودمند. ۲
مدارس علميه ديني و مساجد
شهر نيشابور از حيث تعداد مدارس، مساجد و کتابخانهها در ممالک اسلامي معروف بوده است. اين شهر در مدّت شش قرن، به شهر دانشگاهي خراسان نيز نامبردار بوده و علاوه بر کساني که در آن شهر مقيم و به تحصيل علم مشغول بودند، طالبان علم براي فراگرفتن علوم عاليه و درک مجالس علما و دانشمندان، از اطراف و اکناف ممالک اسلامي به اين شهر ميآمدند و کمتر کسي از اهل علم بود که در عمر خويش، حداقل يکبار به نيشابور نيامده باشد. بنا بر اين، در مورد فرهنگ و تمدن نيشابور سخن همواره اين بوده است که چون از روزگاران دور اين شهر مورد توجّه و عنايت پادشاهان و فرماندهان و مرزداران خراسان بوده، لذا همواره نيشابور مرکز تجمّع علما و اکابر دانش و دين بوده و پيوسته در اعصار اسلامي نيز مدارس و مکتب خانهها و مساجد اين شهر، شاهد حضور طلابي بوده است که در حلقه درس علماي عظام حاضر ميشدند. در واقع، يکي از وجوه مشخّصه نيشابور در تمدّن اسلامي، وجود مدارس علميه ديني و مساجد در اين شهر بوده است. ۳ در کتاب تاريخ نيشابور از عبدالکريم نيشابوري آمده است که در قرون سوم و چهارم هجري از مجموع 32 مدرسهاي که در کلّ جهان اسلام وجود داشت، 27 مدرسه آن در نيشابور بوده است. ۴
1.خراسان قديميترين پايگاه علوم اسلامي در ايران، ص۱۸۲.
2.ابو اسحاق ثعلبي و روش وي در تفسير قرآن، ص۲۰.
3.نيشابور شهر فيروزه، ص۲۴۷.
4.تاريخ علماي نيشابور، ص۴۵۰.