حوزه حديثی نيشابور از ابتدا تا اوايل قرن هفتم هجری - صفحه 223

6. همدان 2 نفر،
7. هرات، بخارا، طبرستان، قاهره، سيستان، سبزوار، مدينه و بلخ 1 نفر. ۱

خاندان‌هاي معروف حديثي نيشابور

از خاندان‌هاي معروف نيشابور در گذشته مي‌توان به: خاندآنهاي ميكاليان، عمّاريان، شداديان، انماطيان، قاضيان، سيمجوريان، بديليان، دلشاديان، منيعي، صاعدي، محمي، مزكّي، مؤمّل، ناصحي، سراجي، شجاعي، صفّار، شحامي، نيلي، عيّار، سيّاري، عنبري، بحيري، قشيري و نيز تعدادي از خاندآنهاي غير مسلمان اشاره كرد. در اين خاندان‌ها شمار زيادي عالم و دانشمند در رشته‌هاي مختلف، بويژه حديث سر برآوردند كه از مهم‌ترين خاندان‌هاي حديثي نيشابور مي‌توان به خاندان‌هاي: بالويي / بالُوي، خاندان ميکال، بَحيري‌، آل تبان، آل صاعد، منيعي و شاذان اشاره كرد كه در اين خاندان‌ها تعداد فراواني محدّث در نسل‌هاي مختلف حضور داشته‌اند.

معرّفي تني چند از بزرگان حديثي نيشابور

مراد از محدّثان بزرگ، كساني‌اند كه تأليفات حديثي بسيار داشته و يا در فعاليت‌هاي حديثي در يك حوزة حديثي، از شخصيّت‌هاي تأثيرگذار به شمار مي‌روند و يا اين كه، اساتيد بسيار ديده و يا شاگردان بسيار تربيت كرده‌اند و يا اين كه در نقل و انتقال ميراث حديث از نقاط مختلف به آن حوزة حديثي يا بالعكس، سهم ويژه‌اي داشته‌اند.
در اينجا تعدادي از علما و محدّثان برجستة نيشابوري را به اجمال معرّفي مي‌نماييم:
1. ابن راهويه (م238ق)
اِبْن‌ِ راهويه‌، ابويعقوب‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ مَخَلّدبن‌ ابراهيم‌ تميمي حنظلي (حدود‌161 ـ 238ق‌)، فقيه‌، محدّث‌ و مفسّر مروزي‌ خراساني. وي‌ در سال 184ق‌، در 23 سالگي براي‌ كسب‌ دانش‌ و استماع‌ حديث،‌ خراسان‌ را ترك‌ گفت‌ و به‌ شهرهاي مختلف عراق‌، حجاز، شام‌، مصر و يمن‌ سفر كرد و بارها به‌ بغداد رفت‌. ۲
بيهقي وي‌ را از اصحاب‌ شافعي شمرده‌ است‌. ۳ شيخ‌ طوسي او را از اصحاب‌ امام‌ علي بن‌ موسي الرضا عليه السلام دانسته‌ است‌. ۴ ابن‌ بابويه‌ نوشته‌ است‌ كه‌ هنگام‌ عبور امام‌ عليه السلام از نيشابور جمعي از دانشمندان‌ و محدّثان‌ نيشابور به‌ نزد امام‌ آمدند و از ايشان خواستند تا‌ از احاديثي را كه‌ از پدر خود شنيده‌ است‌، براي‌ آنها نقل‌ كند و امام‌ حديث‌ مشهور سلسلة الذهب‌ را براي‌ آنها نقل‌ كرد كه‌ اسحاق‌ بن‌ راهويه‌ نيز يكي از آن‌ محدّثان‌ بود. ۵

1.زنان محدّث در قرن ششم، ص۸۳ ـ ۱۰۵.

2.تاريخ بغداد، ج۶، ص۳۴۶، ۳۴۷، ۳۵۱.

3.وفيات الأعيان، ج۱، ص۲۰۰.

4.رجال الطوسي، ص۳۶۷.

5.عيون‌ اخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۱۳۴.

صفحه از 235