107
مباني حجيّت آراي رجالي

برگرفته و در التهذيب و اختيار شيخ طوسى با عنوان «اختيار معرفة الرجال» نيامده، از همان غلط ها بوده است. به علاوه، اين گفته كه رجال ابن داوود هم خود ، حاوى اغلاط بسيار است، مزيد بر علّت مى شود.
3. ثمره رجالى و حديثى اين بحث. قدر مسلّم از عبارت هاى فوق اين است كه افراد مذكور، در نقل حديثْ مورد اعتماد و به اصطلاح «ثقه»اند؛ امّا چنان كه خواهد آمد، برخى استفاده هاى ديگرى از آن كرده اند. دسته اى مى گويند: حاصل مبحث «اصحاب اجماع» اين است كه هر يك از اين افراد در سلسله سند باشند، حكم مى شود كه راويان پيش از او تا معصوم عليه السلام ثقه اند. مثلاً اگر ابن ابى عمير به واسطه كسى از امام صادق عليه السلامنقل روايت كند، حكم به ثقه بودن آن كس مى شود. اين ثمره مشخّص رجالى است كه بر بحث و بررسى اصحاب اجماع، قابل ترتّب است. دسته اى ديگر، بدون توجّه به افراد راوى، حاصل بحث اصحاب اجماع را صحيح دانستن هر روايتى مى دانند كه يكى از اين افراد در سلسله سند آن باشد. البته سند تا خودِ يكى از اين افراد بايد قابل اعتماد باشد. اين ثمره نيز گرچه به معناى اصطلاحى ثمره رجالى نيست؛ بلكه ثمره درايه اى است؛ ۱ ولى باعث مى شود كه رجالى نيازى به بررسى افراد موجودِ در سند تا معصوم عليه السلامنداشته باشد.
4. حجّيت و اعتبار اين عبارات. مرحوم حاجى نورى تلاش كرده با عنوان «تلقي الأصحاب هذا الإجماع بالقبول...»، عبارات مذكور را حجّت و معتبر نشان دهد و در واقع، خواسته است به نوعى با تسالم و توافق دانشمندان اسلامى بر اين عبارات، آن را حجّت بداند.
از كسانى كه او از آنها بر پذيرش اين عبارات شاهد مى آورد، شيخ طوسى است. سپس سخنانى از ابن شهرآشوب، علامه حلّى، ابن داوود، شهيد اوّل و شهيد

1.چون به اين ترتيب ، توسعه اى در معناى كبروى حديث صحيح داده مى شود، صحيح آن است كه يا روايان آن ، همه چنين و چنان باشند و يا تا يكى از اين افراد، شرايط صحّت موجود باشد.


مباني حجيّت آراي رجالي
106

عبد الرحمان، صفوان بن يحيى بيّاع سابرى، محمّد بن ابى عمير، عبد اللّه بن مغيره، حسن بن محبوب واحمد بن محمد بن ابى نصر. برخى به جاى حسن بن محبوب، حسن بن على بن فضّال وفضالة بن ايوب را گفته اند، و برخى به جاى ابن فضّال ، عثمان بن عيسى را؛ و فقيه ترينِ اينان، يونس بن عبد الرحمان وصفوان بن يحيى هستند.
2. تعداد افراد مورد اجماع . در مجموع از 22 نفر دراين عبارت ها نام برده شده است؛ امّا از اين تعداد، شانزده نفر بدون دغدغه مورد اجماع واقع شده اند. در بين شش نفر اوّل، چون در مورد ابو بصير اختلاف شده كه اسدى است يا مرادى، معلوم مى شود اتّفاق بدون دغدغه در مورد پنج نفر غير از اين دو است. اين پنج نفر با شش نفر دوم ـ كه اختلافى در عبارت آنها ذكر نشده ـ مجموعاً يازده نفر مى شوند . در شش نفر سوم نيز چون در مورد حسن بن محبوب با ديگرانى كه نام برده شدند، اختلاف وجود دارد، تعداد مورد اتّفاق، پنج نفر مى شوند كه با افزودن به يازده نفر پيش گفته، مجموعاً شانزده نفر مى شوند.
امّا افراد مورد اختلاف ، شش نفر، يعنى ابو بصير اسدى، ابو بصير مرادى، حسن بن محبوب، حسن بن على بن فضّال، فضالة بن ايوب و عثمان بن عيسى خواهند بود. حاجى نورى، به نقل از ابن داوود در الرجال ، حمدان بن احمد را هم از قول كشّى به اين افراد مى افزايد ؛ ۱
ولى با توجّه به عدم ذكر وى در نسخه هاى موجود از اختيار معرفة الرجال و احتمال اشتباه ابن داوود يا خطّاط هاى كتاب او نمى توان بر آن اعتماد كرد ۲ . چنان كه دفاع حاجى نورى مبنى بر اين كه شايد ابن داوود از روى اصل كتاب كشّى اين نام را برگرفته ، ۳مشكل را حل نمى كند؛ زيرا به قول نجاشى، كتاب رجال الكشّى، حاوى اغلاط فراوان بوده است . ۴ شايد آنچه ابن داوود از آن

1.مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۷۵۷.

2.كلّيات فى علم الرجال، ص ۱۷۵.

3.رجال النجاشى، ص ۳۷۲: «محمّد بن عبد العزيز الكشّى ... له كتاب الرجال كثير العلم وفيه أغلاط كثيرة ...».

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 45527
صفحه از 255
پرینت  ارسال به