113
مباني حجيّت آراي رجالي

تفاوت قول اوّل و دوم و نيز تفاوت لازمِ معنا در مورد روايت كردن و مروى قبلاً گفته شد.
6. ادلّه اقوال: براى هر يك از اين اقوال مى توان شواهد و مؤيّدهايى آورد ؛ ولى واقعيت اين است كه عبارت هاى كشّى، چندان روشن و واضح نيستند. همين امر هم سبب اختلاف هاى فوق شده است. صاحبان هريك از اين اقوال، استظهار خود را از عبارت ـ كه البته برپايه توجّه به برخى قرائن داخلى و خارجى قرار دارد ـ ارائه كرده اند.
مرحوم نورى براى بيان شاهد بر قول اوّل، به نقل از صاحب قول، فقط به همين نكته بسنده مى كند كه آنچه در ظاهر «ما يصحّ عن...» هست، عبارت است از روايت كردن او، نه مروى ، به معناى متن روايتى كه به معصوم عليه السلامنسبت داده مى شود. تصحيح نيز به معناى مطابقى خود است و نتيجه اين مى شود كه وقتى هريك از اصحاب اجماع از كسى نقل مى كنند، در اين كه منقول عنه براى آنها به نحوى نقل حديث كرده، سخن آنها صادق و مطابق با واقع است. ۱
ايشان بعد از نقل اين قول، آن را به چند وجه رد مى كند : اوّل اين كه چنين برداشتى، نوعى سبُك گرفتن معناست (لا يخفى فيه من الركاكة)؛ چرا كه تصديق قول، خصوصيتى براى اين افراد نمى شود. افراد بيشترى از راويان هستند كه بر آنها اعتماد مى شود و قول آنها مورد تصديق قرار مى گيرد.
دوم اين كه اگر مراد اين بود، فقط مى گفت: اجماع بر تصديق اين افراد است .
سوم اين كه اصولاً وصف صحّت كه در «ما يصحّ» آمده، از صفات متن حديث است، چنان كه صفت ضعف نيز براى متن حديث است. مى گويند: «حديث صحيح آن است كه...» يا «حديث ضعيف آن است كه...» . پس در اين جا هم «ما يصحّ»، يعنى حديثى كه از آنها نقل شده، وطبعاً تصحيح هم مربوط به متن حديث مى شود. ۲

1.مستدرك ا لوسائل، ج ۳، ص ۷۶۰ (با اندكى تصرّف).

2.همان جا (با اندكى تصرّف).


مباني حجيّت آراي رجالي
112

برخى تعابير به عنوان قرينه بر مراد در همه عبارت ها استفاده شده استكليات في علم الرجال، ص 194 . .
توضيح محوريت مراد از «تصحيح ما يصحّ» اين كه ممكن است «ما يصحّ» را در جمله، اشاره به روايت (به معناى مصدرى: روايت كردن) يا مروى (متن روايت منسوب به معصوم عليه السلام) بگيريم. در هر يك از اين دو صورت نيز ممكن است «تصحيح» را در آن به معناى مطابقىِ خود باقى گذاريم يا اين كه آن را اشاره به لازم قلمداد كنيم. البته اشاره به لازم در هريك از دو صورت ياد شده ، معناى خاصّ خود را مى دهد. اگر «ما يصحّ» را روايت كردن بدانيم، لازمِ تصحيح آن، ثقه دانستن كسى است كه روايت مى كند (طبعاً بنا بر اين مبنا كه لازمه هر روايت صحيحى، ثقه بودن روايت كننده است)، و اگر «ما يصحّ» را «مروى» بدانيم، لازمِ تصحيح آن، ثقه دانستن همه افراد سلسله سند (لا اقل از افراد اصحاب اجماع تا معصوم عليه السلام و بر مبنايى كه لازمه هر حديث صحيحى را ثقه بودن همه افراد سند آن مى داند) خواهد بود.
به هر حال ، چهار قولى كه پيش از اين از مرحوم حاجى نورى نقل كرديم ، حاصل درهم آميختن دواحتمال فوق درباره «ما يصحّ» با دو احتمال مذكور درباره تصحيح است.
اين مطلب را مى توان به شكل زير نمايش داد:

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 45493
صفحه از 255
پرینت  ارسال به