145
مباني حجيّت آراي رجالي

در پاسخ نوشته اند : نقلى از ابوالعباس بن نوح توسط نجاشى ـ در ذيل عبارتى كه از او نقل كرديم ـ اين احتمال را از بين مى برد . نجاشى مى گويد :
ابن نوح گفته است : ابن وليد در اين باور خود ، بر صواب است ، مگر در مورد محمّد بن عيسى بن عبيد ، كه نمى دانم چه چيزى ابن وليد را درباره او به ترديد انداخته است ؛ چون او ظاهرا عادل و ثقه است . ۱
اين نقل نشان مى دهد كه احراز عدالت و وثاقت ، مدّ نظر بوده است ؛ وگرنه نقد ابن وليد توسط ابن نوح با اين استدلال كه محمّد بن عيسى عادل و ثقه است ، وجهى نداشت ؛ يعنى معلوم مى شود افرادى كه استثنا نشده اند ، درنظر آنها عادل وثقه بوده اند . ۲
با وجود اين ، اشكالاتى در برداشت فوق به نظر مى رسد :
اوّلاً شبيه همين سخن را شيخ طوسى هم در الفهرست خود ، البته به نقل از صدوق آورده است . البته صدوق ـ چنان كه نجاشى هم گفته ـ در اين مورد از ابن وليد كه استاد او بوده ، تبعيت كرده است ۳ و بنا بر اين ، صدوق هم به همان گفته ابن وليد نظر داشته است . شيخ پس از اين كه سند خود را به همه كتاب ها و روايت هاى محمّد بن احمد مى آورد ، مى گويد :
... وقال أبو جعفر بن بابويه : إلاّ ما كان فيها من غلو أو تخليط وهو الذي يكون طريقه محمّد بن موسى الهمداني أو يرويه عن رجل أو عن بعض أصحابنا أو يقول وروى أو يرويه عن ... . ۴
... ابو جعفر بن بابويه مى گويد : مگر آن رواياتى كه در آنها غُلو يا تخليط وجود دارد و آنها رواياتى است كه در سندشان محمّد بن موسى همدانى

1.رجال النجاشى ، ص۳۴۸ .

2.رجال نجاشى ، ص۳۴۸ .

3.كلّيات فى علم الرجال ، ص۲۹۲ .

4.الفهرست ، ص۱۴۵ .


مباني حجيّت آراي رجالي
144

الحسن بن الوليد يستثنى من رواية محمّد بن أحمد بن يحيى ما رواه عن ... ۱
... در حديث موردوثوق است ؛ ولى اصحاب ما گفته اند : معمولاً از راويان ضعيف نقل مى كند و بر روايات مُرسل اعتماد مى كند و در اين كه از چه كسى نقل مى كند ، مبالاتى به خرج نمى دهد . [البتّه] هيچ عيبى در خود او نيست . محمّد بن حسن بن وليد ، روايت هايى را كه از اين عدّه نقل كرده ، كنار مى گذاشته است ...
سپس عدّه اى از راويانى را كه محمّد بن احمد از آنها نقل كرده ، شمارش مى كند . البته در ضمن آنها به موارد ديگرى هم كه اشكال مربوط به فرد خاصّى از راويان نيست ، اشاره دارد كه عبارت است از جاهايى كه محمّد بن احمد به جاى ذكر نام راوىِ روايت بگويد : «رجل» يا «بعض أصحابنا» يا «في حديث أو كتاب ولم أروه ؛ در حديث يا كتابى است و به آن روايت نشده ام» . همچنين روايت هاى او را از محمّد بن عيسى بن عبيد به اسناد منقطع ، و نيز انفراد از حسن بن حسين لؤلؤى را رد مى كند . همچنين تأييدى از مرحوم صدوق و ابوالعباس بن نوح بر اين گفته ابن وليد مى آورد . ۲
گفته اند اين كه ابن وليد و دو نفر ديگر درميان روايت هاى محمّد بن احمد برخى راويان را استثنا كرده اند ، ظاهرش اين است كه ساير راويانى را كه وى از آنها نقل مى كند ، قبول دارند و اين به معناى توثيق راويانى است كه استثنا نكرده اند . ۳
برخى بر اين استدلال اشكال كرده اند و گفته اند شايد تأييد و اعتماد اين افراد بر راويان (غير استثنا شده) محمّد بن احمد بر مبناى معتبر دانستن هر راوى است كه فسق او ظاهر نشده (إصالة العدالة) كه دلالتى بر توثيق ندارد . ۴

1.رجال النجاشى ، ص۳۴۸ .

2.همان جا .

3.كلّيات فى علم الرجال ، ص۲۹۱ .

4.معجم رجال الحديث ، ج۱ ، ص۷۴ و ج۱۵ ، ص۴۷ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 44547
صفحه از 255
پرینت  ارسال به