شيوه هاى ارزشيابى افراد راوى ، در اين جا مورد بحث است . از آن جا كه مبانى اعتبار اين شيوه ها در فصل سوم مى آيد ، در اين جا فقط گزارش اين شيوه ها و اشاره اى به مبناى آن (بدون بحث و بررسى) ارائه مى گردد .
1 ـ 2 . نصّ معصوم عليه السلام
بدون شك ، چنانچه قبلاً در بحث تاريخى هم گفته شد ، نصّ معصوم عليه السلام بر وثاقت كسى ، بهترين دليل بر اعتبار و وثاقت است . برخى نمونه ها در همان بحث تاريخى ذكر شد . مبناى اين راه ، اثبات مبناى كلامى حجّيت سخن معصوم عليه السلام در احكام و موضوعات شرعى احكام است . در اين راه ، مانند ساير جاهايى كه از روايات به عنوان حجّت هاى شرعى استفاده مى شود ، لازم است چالش هاى متنى و سندى طى شود . ۱ در اين جا انسداد باب علم در رجال ، به عنوان مبنايى براى پذيرش روايات رجالى هم مطرح شده، ۲ كه در جاى خود در فصل آينده مطرح خواهد شد .
2 ـ 2 . نصّ يكى از رجاليان متقدّم
تصريح رجاليان متقدّم (همچون شيخ طوسى و نجاشى) يكى از راه هاى اثبات وثاقت و اعتبار راويان است ؛ بلكه اين راه بيش از ساير راه ها در رجال ، كاربرد دارد . چنان كه در عمل هم ، به طورى كه در مباحث تاريخى اشاره شد ، اين راه بيشتر به استفاده از سخنان نجاشى و شيخ طوسى انجاميده است . بحث مهم در اين جا اين است كه : مبناى پذيرش و حجّيت سخن رجاليان چيست؟ شهادت و خبرويت ، دو مبناى معروف و قابل بحث است ۳ كه در جاى خود مى آيد .