فصل دوم: نياز به علم رجال با توجّه به نقد روش هاى ارزشيابى
يكى از نخستين مباحثى كه در مقدّمات كتاب هاى رجال يا كلّيات رجال مطرح مى شود ، نياز به علم رجال است . در اين مبحث ، ادلّه اى بر لزوم بحث هاى رجالى و نقد ادلّه كسانى كه اين دانش را نفى مى كنند ، مطرح مى گردد .
نگاهى به مجموعه ادلّه دو طرف نشان مى دهد كه دانش رجال ـ با آن تعريف و توضيحى كه در اين تحقيق برگزيده شد ـ ۱ موضوع سخن در اين بحث نيست . آنچه مدّ نظر است ، فقط پرداختن به شرح حال و ويژگى هاى راويان از جهت اعتماد و عدم اعتماد به نقل آنهاست .
برابر تعريف برگزيده ، همه مباحثى كه تا اين بخش آورديم ، مباحث رجالى است ؛ امّا موضوع ردّ و اثبات در مبحث نياز به علم رجال ، اين مباحث نيست ؛ بلكه بخشى از اين مباحث ، خود در طريق استدلال هاى طرفين قرار مى گيرد . البته بنا بر برخى از تعريف ها كه در ابتداى اين تحقيق نقل كرديم ، واقعا دانش رجال است كه موضوع نفى و اثبات است . بنا بر اين تعريف ها ، لااقل گفتار مربوط به اعتماد بر كتب و همين بحث معروف نياز به علم رجال ، از خود دانش رجال بيرون است و طبعا جزو مقدّمات يا مبانى تصديقى آن است .
به هر حال ، خارج از اصطلاحات و قراردادهاى مربوط به تعريف رجال ، آنچه