17
مباني حجيّت آراي رجالي

و عدم آن بحث مى كند. ۱ در اين تعريف هم موضوع علم رجال، افرادند.
واقعيت اين است كه موضوع كار رجالى، همانى است كه در تعريف دوم گفته شد. علم ديگرى كه عهده دار همه آن مباحث باشد، نداريم؛ بلكه همه اين مباحث ، اغلب در كتاب هاى رجال مطرح مى شوند و احيانا عدم بررسى آنها نقص و كمبودى در كار به شمار مى رود. بنا بر اين مقدّمات، در اين پژوهش، با توجّه به جامعيت و نزديك تر بودن تعريف دوم به واقعيّات مباحث رجالى و انتظارى كه از آنها هست، آن را به عنوان تعريف علم رجال بر مى گزينيم. ۲

2. رأى رجالى

رأى يا نظر در هر دانشى، عبارت است از برگزيده اى از مسائل آن دانش كه بر اساس استدلال و چينشى معيّن از مقدّمات مرتبط با هم صورت مى گيرد. در دانش رجال نيز صاحب نظر رجالى به آراى معيّنى مى رسد. رأى رجالى ممكن است به يك راوى يا دسته اى از راويان با عنوان جامع يا مُشيرى تعلّق گيرد. مثلاً ممكن است رأى رجالى درباره سهل بن زياد، بر قبول روايات وى قرار گيرد و يا درباره دسته اى از راويان به عنوان «اصحاب اجماع» بر پذيرش روايات مُرسل آنها رأى داده شود.
بر اساس تعريف برگزيده علم رجال، رأى رجالى الزاما به فرد يا افرادى معيّن از روايان تعلّق نمى گيرد؛ بلكه ممكن است به كتابى معيّن تعلّق گيرد. مثلاً گفته شود هر روايتى كه در كتاب طلحة بن زيد آمده، مورد اعتماد است و يا فلان سلسله سند، مورد اعتماد نيست، چون اتّصال راويان در آن محرز نيست يا به دليل انفصال پنهانى اى كه رجالى تشخيص داده، مخدوش است.

1.همان ، ص ۱۷۳ .

2.براى مطالعه بيشتر، ر.ك: وجيزة فى علم الرجال ، الشيخ الميرزا ابوالحسن المشكينى ، تحقيق : زهير الأعرجى ، ص۱۸؛ كليات فى علم الرجال، جعفر السبحانى، ص۹؛ بحوث فى فقه الرجال، سيد على الفانى ، ص ۳۵؛ أصول علم الرجال، ص۱۰.


مباني حجيّت آراي رجالي
16

ويژگى هايى كه در پذيرش و يا ردّ [ خبر آنها ] تأثير دارند و نيز در تشخيص هويت آنها به هنگام اشتباه ، بحث مى كند. ۱طبق اين تعريف، موضوع علم رجال، راويان اخبارِ پيشوايان دين هستند كه در برخى از موضوعات ، ممكن است يك فرد از آنها و در برخى موضوعات ديگر، دسته اى از آنها با عنوانى معيّن ، مورد نظر باشد.
2. دانشى است كه با آن مى توان ويژگى هاى «خبر واحد» را از جهت صحّت و ضعف و مانند آن ، با آگاهى از سند و راويان سلسله سند، چه از جهت تشخيص هويت راوى و چه از جهت اوصاف مدح، ذم و مانند اينها شناسايى كرد ۲
در اين تعريف، موضوع كار دانشيان رجال، فقط افراد و اوصاف و ويژگى هاى آنها نيست ؛ بلكه «سند» هم موضوع كار است. ممكن است از اين تعبير، مطلق هر آنچه براى اعتماد بر روايت قابل بحث است، فهميده شود؛ چه بحث از افراد باشد، چه نباشد، مانند اين كه روايت در كتاب خاصّى آمده باشد. غير از اين، اصطلاح «سلسله سند» در تعريف به كار رفته است كه مى تواند موضوع را باز هم گسترده تر كند . اين واژه، يادآور مباحثى است كه در آنها رجالى تلاش مى كند اتّصال واقعى سلسله سند را بيابد و اگر كسانى به طور آشكار يا پنهان از حلقات متّصل سلسله سند افتاده باشند، آنها را بازشناسد.
3. دانشى است كه براى شناسايى راويان حديث از اين جهت كه راوى حديث اند (چه در تشخيص هويت و چه در اوصاف مدح و ذمّ آنها) وضع شده است. ۳ در اين تعريف نيز فقط راويان، موضوع كارِ رجالى هستند.
4. دانشى است كه در آن از حالات راويان از جهت اتّصاف به شرايط قبول خبر

1.تنقيح المقال، ج۱ (الفوائد الرجالية)، ص۱۷۲ .

2.همان جا.

3.همان جا .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 44351
صفحه از 255
پرینت  ارسال به