171
مباني حجيّت آراي رجالي

نقض مى شود . ثانيا نظام اهمّ و مهم در واجبات و محرّمات ، سبب مى شود بگوييم كه چون براى دست يافتن به احكام شرع در سطح كلان و همگانى ، جرح و تعديل رجالى لازم است و اين موضوع ، مهم تر از به خطر افتادن آبروى برخى از افراد است ، به آن عمل مى شود . ۱

7 . فساد مذهب برخى از رجاليان

گفته شده كه برخى از رجاليان مانند (ابن عقده و على بن حسن بن فضّال) ، فساد مذهب دارند و نمى توان به سخن آنها اعتماد كرد . پاسخ اين است كه : اوّلاً به پذيرش روايات اينها نقض مى گردد .
ثانيا پيجويى سخن اين افراد ، براى تحصيل وثوق و اطمينان است . ۲
ثالثا لااقل بنا به برخى از مبانى ، ثقه بودن اين افراد در اعتماد به سخن آنها كفايت مى كند .
رابعا مدارك رجالى فقط اقوال اينان نيست . ممكن است با قائل شدن به شرايطى براى پذيرش سخن رجالى ، داشتن مذهب حق را هم از شرايط بدانيم و اين ، دليل بر نفى اصل مراجعه به رجال نمى شود .

8 . اختلاف در معناى عدالت

اختلاف زياد در مورد معناى عدالت ، باعث مى شود كه نتوانيم به قول رجالى در حكم به عدالت ، اعتماد كنيم . چه بسا او معنايى را اراده كند كه به نظر ما عدالت نيست . در اين باره بايد گفت كه اوّلاً به باب قضاوت نقض مى شود .
ثانيا مى توان اين معنا را به دست آورد كه قرائنى وجود دارد كه عدالت مورد نظر

1.همان ، ص۱۷۶ .

2.همان جا .


مباني حجيّت آراي رجالي
170

5 . عدم احراز عدالت در وقت روايت

اشكال ديگرى كه مطرح مى شود ، اين است كه احراز عدالت راوى وقتى ثمره دارد كه بدانيم هنگام نقل روايت ، عادل بوده است ؛ امّا آنچه رجالى به ما ارائه مى دهد ، فقط عدالت است و نمى تواند عدالتِ هنگام نقل روايت را اثبات كند . ۱ البته اين اشكال را مى توان درباره وثاقت ، نوع مذهب و هر صفت ديگرى كه با اعتبار نقل راوى مرتبط است ، مطرح كرد .
به هر حال ، پاسخى كه داده اند اين است كه : اوّلاً سخن رجالى درباره راوى ، ناظر به روايت هاى اوست ؛ يعنى وقتى رجال مى گويد كه فلانى ثقه است ، يعنى در نقل روايتش چنين است . ثانيا توثيق يا تعديل رجالى به اين معناست كه راوى پس از نقل روايات ، ثقه است ؛ زيرا توثيق رجالى ، بعد از اين كه به روايات شخص توجّه مى شود ، صورت مى گيرد .
از سوى ديگر ، راوى با تدوين روايات خود در كتاب يا مجموعه اى ، اجازه نقل آنها را صادر مى كند . پس توثيق در وقت اجازه است و همين مقدار ، كافى است كه همه روايات او را روايات ثقه بدانيم ؛ زيرا فرضا اگر برخى روايات را در زمانى كه وصف وثاقت را نداشته نقل كرده باشد ، همين كه بعدا به عنوان ثقه نقل همه آنها را به عهده مى گيرد ، كافى است . ۲

6 . ناپسند بودن جرح و تعديل

گفته اند علم رجال ، دانش ناپسندى است كه بايد از آن اجتناب كرد ، چون در آن ، آشكار ساختن عيوب مردم و تجسّس از آنها صورت مى گيرد . ردّ اين دليل اين است كه : اوّلاً به جرح و تعديل در مقام قضاوت براى دست يافتن به شهادت عادل

1.تنقيح المقال ، ج۱ ، ص۱۷۵ .

2.همان جا (با تلخيص) .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 38605
صفحه از 255
پرینت  ارسال به