رجاليان ، همان مَلَكه احتراز از گناه و از جمله دروغ است ، از جمله اين كه مى بينيم بسيارى از اوقات ، راويانى را مسلمان و به عنوان كسى كه فسقى از او ظاهر نشده و بلكه داراى حُسن ظاهر است ، توصيف مى كنند ؛ ولى با وجود اين نمى گويند كه عادل يا ثقه است .
ثالثا هيچ رجالى اى را سراغ نداريم كه در نقل با نقد تعديل رجالى ديگر از اين جهت ، اشكالى را مطرح كند . پس معلوم مى شود همان معناى متيقّن از عدالت ، مورد نظر همه است ؛ يعنى مَلَكه اى بازدارنده از گناه . ۱
9 . اجتهادى بودن آراى رجاليان
گفته اند كه سخن رجاليان ، غالبا اجتهادهاى آنها در مورد افراد راوى است و براى ديگران ، حجّيتى ندارد . در اين مورد بايد گفت كه اوّلاً نمى توان گفت همه سخنان آنها چنين است ؛ بلكه بسيارى از آنها از باب شهادت است كه دست به دست به ما رسيده است . ثانيا ممكن است اجتهاد آنان را از باب رجوع به قول اهل خبره ، حجّت بدانيم . ۲
در فصل آينده ، درباره حجّيت قول رجالى از باب قول خبره سخن خواهيم گفت ، چنان كه درباره وجود شرايط شهادت در اقوال رجاليان نيز بحث خواهيم كرد.
ادلّه ديگرى نيز گفته شده كه يا پاسخ آنها روشن است و يا از آنچه گفته شد ، قابل برداشت است . ۳