177
مباني حجيّت آراي رجالي

2 . جايگاه رجالى بحث حجّيت خبر واحد

همچنان كه در بخش اوّل (تاريخچه مبانى رجالى ...) گذشت ، يكى از روش هاى مهمّى كه كاربرد فراوانى نيز در ارزشيابى سندى احاديث دارد ، استفاده از قول رجاليان درباره هريك از راويان احاديث است . در همان جا نقل شد كه بسيارى اعتماد بر قول رجاليان گذشته را از باب شهادت بر وثاقت يا عدالت يا هر وصف ديگرى براى افراد مى دانند . اگر به هر دليلى از شهادت و قول رجالى علم يا اطمينان حاصل شود ، بدون اشكال به آن عمل مى شود ؛ امّا سخن در جايى است كه چنين علم يا اطمينانى حاصل نشود . اين جاست كه بحث حجّيت خبر واحد در موضوعات يا لا اقل در چنين موضوع خاصّى مطرح مى شود .
خصوصيت اين موضوع (اوصاف راويان از جهت حجّيت خبر آنان) در اين است كه در طريق استنباط و رسيدن به حكم شرع به كار مى آيد . يعنى براى حجّت شدن سند رواياتى كه متكفّل بيان و ابلاغ احكام شرعى هستند ، به كار مى رود .
با وجود آن كه بحث اصلى در اصول فقه ، درباره حجّيت خبر واحد در احكام كلّى شرعى است كه از معصوم عليه السلامنقل مى شود ؛ امّا برخى از اصوليان به تناسب اين محور اصلى ، بحث خبر واحد در موضوعات ، به طور كلّى يا خصوصِ موضوع اوصاف راويان را هم مطرح كرده اند . البته تناسب مطرح كردن اين بحث ، استطرادىِ صِرف هم نيست . در واقع ، برخى از ادلّه اى كه براى حجّيت خبر واحد در اصول فقه مطرح و بررسى شده ، شامل خبر دادن از موضوعات يا موضوع خاصّ اوصاف راويان نيز مى شود . اين ادلّه را تا آن جا كه به بحث فعلى مربوط مى شود ، خواهيم آورد .
از سوى ديگر ، رجاليانى كه درپىِ اثبات يا بررسى حجّيت قول رجاليان پيشين (مانند شيخ طوسى و نجاشى ) در اثبات اوصاف راويان بوده اند ، تلاش كرده اند با داخل كردن قول اين رجاليان در عناوين كلّى (مانند شهادت دو عادل


مباني حجيّت آراي رجالي
176

عادتاً نتوان پذيرفت . ۱
بحث هاى عميق و طويل درباره حجّيت خبر واحد ، در اصول فقه صورت گرفته است . سيّد مرتضى و شيخ طوسى ، با شيوه اى تقريباً مشابه ، ولى با نظرهاى متفاوت،در حجّيت خبر واحد سخن رانده اند . ۲ تا امروز نيز اين بحث،بخش مهمّى از اصول فقه را در برمى گيرد . پيكره اصلى اين بحث را دو قسمت ادلّه نفى حجّيت خبر واحد و ادلّه حجّيت آن تشكيل مى دهند . در هر دو قسمت ، ادلّه عقلى ، عقلايى و نقلى مطرح و نقد شده است. در همه اين مباحث، هدف اصلى، بررسى خبرهايى است كه از معصوم عليه السلام ، با واسطه يا بى واسطه ، احكام كلّى شرعى را نقل مى كنند ، به گونه اى كه وقتى گفته مى شود خبر واحد ، چنين خبرى به نظر مى آيد ؛ اما موضوع همه ادلّه طرفين و شرايط حجّيت خبر واحد ، به خبرى كه از معصوم عليه السلاماست و متعلَّق آن احكام كلّى شرعى است ، اختصاص ندارد ؛ بلكه لا اقل برخى از ادلّه كه به آنها اشاره خواهيم كرد ، مطلق اِخبار را ، چه از حكم و چه از موضوع ، كه شامل شهادت هم مى شود ، مورد نظر دارد . از اين رو ، در اين جا همراه با جايگاه خبر واحد ، در واقع جايگاه عناوينى مانند : شهادت ، اِخبار و ... هم روشن خواهد شد .
لازم است اين نكته در سراسر اين بحث ، مورد عنايت باشد تا احياناً گمان نرود نگارنده عناوينى مانند : خبر واحد ، شهادت ، مطلق اِخبار و ... را در هم آميخته است و احكام يكى را به ديگرى ، بدون دليل ، سرايت داده است . گفته شده كه نظر غالب علماى اسلام بر حجّيت خبر واحد است ، هر چند در شرايط حجّيت ، اختلاف است ۳ شرايطى مانند : عدالت شرعى براى راوى ، ۴حصول ظنّ شخصى يا وثوق از خبر دادن او ۵ و ... . ۶

1.همان ، ص ۱۲ .

2.الذريعة إلى أصول الشريعة ، سيّد مرتضى علم الهدى ، ص ۱ به بعد ؛ عدة الأصول ، ج ۱ ، ص ۶۳ به بعد .

3.الأصول العامة للفقه المقارن ، السيد محمد تقي الحكيم ، ص ۱۹۸ .

4.مباحث الأصول (تقرير سيد كاظم حسينى حائرى) ، ص ۵۷۷ (الجزء الثاني من القسم الثاني) .

5.همان ، ص ۵۷۳ به بعد ؛ الرسائل ، الأنصاري ، ص ۸۴ .

6.عدّة الأصول ، ج ۱ ، ص ۱۰۰ و ۱۲۶ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 38619
صفحه از 255
پرینت  ارسال به