4. مبانى
مبانى در هر علمى، آن قضايايى هستند كه مسائل و در نتيجه ، آراى ارائه شده در آن علم، بر آنها بنا مى شوند . حال مبانى حجّيت آراى رجالى ـ كه گاهى به اختصار از آنها به مبانى رجالى يا مبانى آراى رجالى ياد مى شود ـ آن دسته از قضاياى كلّى هستند كه بر پايه آنها رأى رجالى به دست مى آيد. اگر دانشمند رجالى بگويد: «فلان راوى مورداعتماد است» ، براى اين كه مثلاً از راويان كتاب كامل الزيارات ابن قولويه است، لازم است به عنوان يك مبنا ثابت كند كه هر راوى مندرج در اين كتاب، به طور مطلق يا با شرايطى مورد اعتماد است.
مبناى رجالى، براساس تعريف برگزيده از علم رجال، ممكن است به دسته اى از اخبار هم تعلّق گيرد. مثلاً گفته شود روايات مندرج در الكافى يا كتب اربعه ويا كتاب هاى مشهورِ بين اصحاب، همه حجّت اند. بر اساس اين مبنا، هر خبرى كه در اين كتاب ها باشد، از جهت سند و صدور، حجّت اند. از همين روست كه برخى با اتّخاذ چنين مبناهايى، منكر نياز به علم رجال مى شوند.
روشن است كه اين انكار به تعريف هاى ديگر غير از تعريف برگزيده ما نيز مى تواند تعلّق گيرد؛ امّا بر اساس تعريف يادشده، نفس اين بحث (يعنى انكار نياز به علم رجال با اتّخاذ چنين مبناهايى) خود يك بحث رجالى است؛ يعنى تلاش علمى براى اثبات حجّيت صدور دسته اى عظيم از روايات (مثل روايات كتب اربعه)، يك تلاش رجالى است.
توجّه به اين نكته هم لازم است كه مبناى رجالى طبق تعريف ياد شده ، اعم از اين است كه مستقيما (يعنى به صورت يك قضيّه كلّيه و شامل يك رأى رجالى) باشد يا غير مستقيم و با واسطه يك مبناى مستقيم، رأى رجالى را نتيجه بدهد.
براى مثال، اين قضيه كلّيه كه روايات اصحاب اجماع (با تفسيرهاى مختلفى كه