اشكالات ، موضوع بحث و بررسى هاى مفصّل و عميق محقّقان اصولى است . ۱ اين اشكالات را در دو مرحله مى توان رده بندى كرد : مرحله اوّل ، در برابر اصل دلالت ابتدايى آيه بر مطلوب است و مرحله دوم ، در راستاى پيش نهادن موانعى براى انعقاد نهايى دلالت آيه . ۲
در مرحله اوّل ، گذشته از اصل بحث در كبراى كلّى حجّيت مفهوم وصف و مفهوم شرط ، عدم تماميت صغروى نيز مدّ نظر است . در مورد مفهوم وصف ، عدم ذكر موصوف (عدم اعتماد بر موصوف) در آيه ، حجّيت مفهوم آن را با مشكل مواجه مى كند ، چنان كه در مورد مفهوم شرط ، شيوه بيان قضيه شرطى كه به شكل بيان شرط براى تحقّق موضوع حكم مذكور در جزاست ، مانع از تحقّق مفهوم است . ۳
امّا در مرحله دوم ، نظر به تعليل مذكور در آيه است كه : «إن تصيبوا قوما بجهالة ... مبادا از سوى شما از سرِ جهالت ، آسيبى به گروهى برسد» . احتمال مخالفت با واقع در اين تعليل ، درباره هر خبرى كه يقين آور نباشد ، مى آيد ، چه خبر فاسق ، چه خبر عادل يا ثقه . پس اين تعليل نمى گذارد براى خبر غير فاسق در برابر خبر فاسق ، خصوصيت و امتيازى برداشت شود . ۴
اعتماد نگارنده در عدم پذيرش دلالت آيه بر حجّيت خبر واحد ، بر اشكالاتى است كه در مرحله اوّل گفته شد ، كه تفصيل آن در اصول فقه امكان پذير است ؛ ولى به هر حال ، نتيجه اين است كه آيه شريف نبأ ، گرچه مى تواند از جهت شمول و فراگيرى به عنوان يك مبناى رجالى در پذيرش اقوال رجاليان درباره راويان قلمداد
1.الرسائل، ص۷۱؛ معالم الأصول ، ص۱۹۰؛ كفاية الأصول ، ج۲، ص۸۳؛ فوائد الأصول ، ج۳، ص۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ مصباح الأصول ، ج ۲ ، ص ۱۵۲ به بعد .
2.مصباح الأصول ، ج۲ ، ص۱۶۲ .
3.الرسائل، ص۷۱؛ معالم الأصول، ص۱۹۰؛ كفاية الأصول، ج۲، ص۸۳؛ فوائد الأصول ، ج ۳ ، ص۱۶۴ـ۱۶۵؛ مصباح الأصول ، ج ۲ ، ص ۱۵۲ به بعد .
4.همان جا .