205
مباني حجيّت آراي رجالي

گفتار دوم : جايگاه اعتبار قول اهل خبره در مبانى رجالى

يكى از معيارهاى قابل بحث در اثبات حجّيت و اعتبار آراى رجالى ، حجّيت قول اهل خبره است . اگر اوّلاً قول اهل خبره را حجّت بدانيم و ثانيا رأيى از آراى رجالى را مصداق آن قلمداد كنيم ، در اين صورت ، براى معتبر بودن آن رأى ، صغرا و كبراى منطقى چيده ايم . از اين رو ، قول اهل خبره به عنوان يك مبنا در مبانى آراى رجالى قابل بحث و پيگيرى است .
براى پيگيرى اين مبنا ، چهار مرحله را در اين جا خواهيم پيمود : اوّل ، بررسى و ارائه معناى اهل خبره ؛ دوم ، اصل حجّيت و اعتبار شرعى آن ؛ سوم ، شرايط حجّيت آن ؛ و در مرحله چهارم ، تطبيق و كاربرد اين مبنا در رجال .

1 . معناى اهل خبره

تركيب اهل خِبره در استعمالات لغوى و عرفى ، به متخصّص در هر دانش و فنّى اشاره دارد . خبير بودن يا اهل خبره بودن ، در مورد كسى به كار مى رود كه از موضوعى آگاهى تخصّصى داشته باشد . در المنجد ، خُبْره (به ضم اول) و خِبره (به كسر اول) ، مصدر براى اين معنا معرّفى شده است ؛ شناخت چيزى به حقيقت و كنه آن . ۱ همان جا «خُبراء» جمع «خبير» را اصطلاحى دانسته كه براى كارشناسان محاكم در زمينه هاى مختلف به كار مى رود . ۲
اصوليانى كه بحث اهل خبره را به عنوان يك مبنا در حجّيت «قول لغوى» براى تعيين ظواهر الفاظ مطرح كرده اند ، آن را به همين معناى ياد شده گرفته اند . شيخ انصارى رحمه الله در بحث ياد شده ، «اهل خبره» را بر اين گفته از محقّق سبزوارى تطبيق مى دهد :

1.المنجد ، مادّه : «خبر» .

2.همان جا .


مباني حجيّت آراي رجالي
204

كردن است نه قبول آن . از سوى ديگر ، تزكيه ـ كه در استدلال شرط پنداشته شده ـ راه اثبات شرط ، يعنى عدالت است و راه اثبات يك شرط را شرط نمى گويند ... ۱
همو دو دليل ديگر نيز بر عدم لزوم دو شاهد عادل براى اعتبار خبر دادن از اوصاف راويان مى آورد و رد مى كند . يك دليل ، همان مفاد «آيه نبأ» است ـ كه بحث آن قبلاً در اين تحقيق گذشت ـ . دليل ديگر اين است كه تحصيل علم به عدالت راويان ، غالبا مشكل است . پس تكليف شرعى به آن نداريم . آنچه ممكن است ، حصول ظن به عدالت راويان است كه از خبر يك نفر هم حاصل مى شود . ۲
وى در پاسخ اين استدلال ، ضمن ردّ ادعاى تعذّر و سختى تحصيل علم به عدالت راويان يا راه هاى حجّت ديگرى كه جاى علم مى نشيند ، مى گويد : ممكن است گفته شود اين تعذّر و سختى درباره راويان گذشته كه تنها از طريق نقل ديگران مى توان به اوصاف آنها پى برد ، وجود دارد ؛ ولى اين هم سخن درستى نيست ؛ زيرا تحصيل علم به عدالت بسيارى از گذشتگان و نيز به آراى رجاليان كه درباره آنها سخن گفته اند ، ممكن است . اين كار به كمك قرائن حالى و مقالى امكان پذير است . البته اين قرائن براى هر كسى قابل تحصيل نيست . كسانى كه تلاش و ممارست فراوان در حديث و احوال راويان دارند ، مى توانند به اين مهم دسترس داشته باشند . ۳
درباره اين كه تا چه اندازه مى توان به اوضاع و احوال راويان آگاهى پيدا كرد و ارزش اين آگاهى چيست ، در مباحث آينده سخن خواهيم گفت ؛ امّا بقيه ادلّه اى كه ايشان بر ردّ آن استدلال كرده ، با گزينش نظرى كه قبلاً داشتيم (اعتماد بر روايات و سيره عقلايى مورد تأييد شارع مقدس در حجّيت خبر واحد ثقه) موردى براى پيگيرى و رسيدگى بيشتر ندارد . ۴

1.همان جا .

2.همان ، ص۲۱ .

3.اين بحث را در اين منبع نيز مى توان ديد : الرواشح السماوية ، ص ۱۰۰ به بعد .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 38612
صفحه از 255
پرینت  ارسال به