زُراره ، محمّد بن مسلم ، ابان ، يونس بن عبد الرحمان و ... ، ۱ نشان مى دهد كه اين ارجاع ها به صرف اين كه اين افراد فرهيخته و كارآزموده ، در مكتب اهل بيت عليهم السلام ، به عنوان راوى و شاهد و ناقل قلمداد بشوند ، نبوده است ؛ بلكه به نظر مى رسد اين افراد ، متناسب با زمان خود ، در تحمّل و انتقال احاديث ، خبرويت و تضلّع داشته اند و ارجاع به آنها از اين جهت بوده است .
حاصل اين كه اصل حجّيت و اعتبار قول اهل خبره و متخصّص در هر فن و دانشى قابل پذيرش است ؛ امّا بررسى شرايط اين اصل ، قابل پيگيرى است .
3 . شرايط حجّيت قول اهل خبره
درباره شرايط اعتبار و حجّيت قول اهل خبره بررسى و نقد بسيارى انجام شده است . شيخ انصارى پس از نقل حجّيت قول اهل خبره به عنوان مبنايى براى اعتبار قول اهل لغت مى گويد :
قدر متيقّن از اتّفاق بر رجوع به قول اهل خبره ، جايى است كه شرايط شهادت ، يعنى تعدّد و عدالت و مانند آن ، وجود داشته باشد . ۲
اين شرايط ، قبلاً در جايگاه حجّيت خبر واحد به عنوان يك مبناى رجالى در اين پژوهش بررسى شد . صاحب كفاية الأصول ، شرط ديگرى را آورده است . وى مى گويد حجّيت قول اهل خبره ، جايى است كه از رجوع به او وثوق و اطمينان حاصل شود ۳ ظاهر سخن او اين است كه اين شرط ، لازم است ، هرچند شرايط شهادت كه شيخ انصارى گفته است هم وجود داشته باشد . برخى به اين معنا تصريح كرده اند . ۴ محقّق نايينى ، دليل اين شرط را تعبّدى نبودن بناهاى عقلايى