217
مباني حجيّت آراي رجالي

اگر ظنّ حاصل از شهرت حجّت بود ، مى شد از آن در مبانى رجالى هم استفاده كرد . شهرت در رجال ممكن است به صفات راوى يا صفات كتاب هاى مشخّصى تعلّق گيرد . در هر صورت ، اگر حجّت بود ، مى توانست راوى يا كتاب را معتبر و قابل استناد كند .
2 . تنقيح مناط از برخى روايات . دليل ديگرى كه براى حجّيت شهرت به آن تمسّك شده ، برخى رواياتى است كه گفته شده در آنها معيار و ملاك حجّيت ، شهرت قلمداد شده است . اين روايات در باب تعارض اخبار ، مورد استدلال واقع شده است . در مرفوعه زراره آمده است :

۰.سألت الباقر عليه السلام فقلت جعلت فداك! يأتى عنكم الخبران أو الحديثان المتعارضان فبايهما آخذ؟ قال عليه السلام : يا زرارة ، خذ بما اشتهر بين أصحابك ودع الشاذ النادر . فقلت يا سيدي ، إنّهما معا مشهوران مرويان مأثوران عنكم فقال عليه السلام ...۱

۰.از امام باقر عليه السلام پرسيدم : دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى شود . كدام يك را بپذيريم؟ فرمود : آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن . گفتم : حديث هر دو مشهور و منقول از شما هستند . فرمود ...

۰.در روايت عمر بن حنظله نيز در فرض تعارض دو حكم حاكم و تساوى در دسته اى از شرايط مى خوانيم :... ينظر إلى ما كان من روايتهما عنّا في ذلك الذي حكما به المجمع عليه أصحابك فيؤخذ به من حكمنا ويترك الشاذ الذي ليس بمشهور عند أصحابك فإنّ المجمع عليه لا ريب فيه ... ۲

۰.حكم آن حاكمى پذيرفته مى شود كه روايت مورد استناد او بين اصحاب تو

1.جامع أحاديث الشيعة ، ج۱ ، ص۳۰۹ .

2.همان ، ص۳۰۸ . نيز ر .ك : كفاية الأصول ، ج۲ ، ص۷۷ ؛ نهاية الأفكار ، ص۱۰۲ (القسم الأوّل من الجزء الثالث) .


مباني حجيّت آراي رجالي
216

گفتار سوم : جايگاه شهرت در مبانى رجالى

شهرت به عنوان يكى از امارات در كنار ساير امارات ، مانند خبر واحد ، ظواهر و سيره عقلا در آثار اصولى مطرح است . مراد از شهرت در اين مباحث ، شهرت فتوايى است . ۱ تا آن جا كه نگارنده مى داند ، كسى از اصوليان متأخّر (پس از شيخ انصارى) براى شهرت ، حجّيت مستقل قائل نيست ؛ امّا از خلال استدلال ها بر حجّيت شهرت ، مى توان معيارهايى را (فارغ از صحّت و سقم آنها) به دست آورد كه در مبانى رجالى نيز قابل استفاده است . روشن است كه مراد ما از طرح اين بحث ، بررسى همين معيارها و انطباق آن در مبانى رجالى است ، نه اين كه بخواهيم خود شهرت در اصول را بر مبانى رجالى انطباق دهيم كه معناى محصّلى هم ندارد .
در اين جا با اشاره اى به استدلال هايى كه براى اثبات حجّيت شهرت صورت گرفته ، به معيارهاى فوق و قابليت انطباق آنها بر مبانى رجالى مى پردازيم :
1 . دليل هاى حجّيت خبر واحد در حجّيت شهرت . گفته اند ادلّه حجّيت خبر واحد به اولويت بر حجّيت شهرت هم دلالت مى كند . وجه اولويت اين است كه ظنّ حاصل از شهرت ، قوى تر از ظنّى است كه از خبر واحد حاصل مى شود .
شيخ انصارى كه دليل را به نقل از او آورديم ، آن را ضعيف مى شمارد ؛ زيرا اوّلاً اولويت مورد ادّعا در آن ، خود يك امر ظنّى است كه از ظنّ شهرت به مراتب ضعيف تر است . در اين صورت ، يك ظن ضعيف تر چگونه مى تواند ظنّ قوى تر از خود را حجّت كند؟ ثانيا اساسا چنين اولويتى ، هرچند ظنى ، وجود ندارد ؛ چون مى دانيم مناط و علّت در حجّيت خبر واحد ، صرف افاده ظن نيست . ۲

1.در مقابل شهرت روايى و شهرت عملى ، ر .ك : فوائد الأصول ، ج۳ ، ص۱۵۲ ؛ كفاية الأفكار ، ص۹۹ (القسم الأوّل من الجزء الثالث) .

2.الرسائل ، ص۶۵ .

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 44016
صفحه از 255
پرینت  ارسال به