اگر ظنّ حاصل از شهرت حجّت بود ، مى شد از آن در مبانى رجالى هم استفاده كرد . شهرت در رجال ممكن است به صفات راوى يا صفات كتاب هاى مشخّصى تعلّق گيرد . در هر صورت ، اگر حجّت بود ، مى توانست راوى يا كتاب را معتبر و قابل استناد كند .
2 . تنقيح مناط از برخى روايات . دليل ديگرى كه براى حجّيت شهرت به آن تمسّك شده ، برخى رواياتى است كه گفته شده در آنها معيار و ملاك حجّيت ، شهرت قلمداد شده است . اين روايات در باب تعارض اخبار ، مورد استدلال واقع شده است . در مرفوعه زراره آمده است :
۰.سألت الباقر عليه السلام فقلت جعلت فداك! يأتى عنكم الخبران أو الحديثان المتعارضان فبايهما آخذ؟ قال عليه السلام : يا زرارة ، خذ بما اشتهر بين أصحابك ودع الشاذ النادر . فقلت يا سيدي ، إنّهما معا مشهوران مرويان مأثوران عنكم فقال عليه السلام ...۱
۰.از امام باقر عليه السلام پرسيدم : دو خبر يا حديث متعارض از شما نقل مى شود . كدام يك را بپذيريم؟ فرمود : آن را كه بين اصحاب تو مشهور است و شاذّ نادر را رها كن . گفتم : حديث هر دو مشهور و منقول از شما هستند . فرمود ...
۰.در روايت عمر بن حنظله نيز در فرض تعارض دو حكم حاكم و تساوى در دسته اى از شرايط مى خوانيم :... ينظر إلى ما كان من روايتهما عنّا في ذلك الذي حكما به المجمع عليه أصحابك فيؤخذ به من حكمنا ويترك الشاذ الذي ليس بمشهور عند أصحابك فإنّ المجمع عليه لا ريب فيه ... ۲
۰.حكم آن حاكمى پذيرفته مى شود كه روايت مورد استناد او بين اصحاب تو