227
مباني حجيّت آراي رجالي

شيخ طوسى و نجاشى ، تعبير «انسداد صغير» را به كار برده اند . در اين پاسخ گفته مى شود جعل قوانين و احكام فراوان با موضوعيت عدالت در فقه و نيز عدم كفايت موارد اطمينان آور در رجال براى رفع نيازهاى استنباط احكام در فقه ، ما را به نوعى انسداد صغير در شرايط شهادت مى كشاند . ۱
بنا بر اين ، به نظر مى رسد گرايش به نوعى انسداد ، چه به عنوان دليل تعبّدى و چه به عنوان مصلحت نوعى يك رفتار و بناى عقلايى ، اجتناب ناپذير است ؛ امّا روند جريان مقدّمات اين دليل يا رعايت مصلحت آن ، كوشش هاى فراوان ، و البتّه در حدّ وسع را براى دانشيان اين صحنه طلب مى كند . اصولاً كسى مى تواند از جريان دليل يا مصلحت انسداد به نتيجه برسد كه نهايت تلاش و خبرويت همه جانبه خود را براى كشف واقعيات به عمل آورد . در صحنه رجال ، بايد مطالعات فراوانى در اوضاع و احوال تاريخى مربوط به راويان داشته باشد ، گفته هاى مختلف در مورد آنها را بررسى كند ، روايت هاى نقل شده از راوى را ديده باشد ، كسانى را كه از او نقل مى كنند و او از آنها نقل مى كند ، بشناسد ، در تطبيق عنوان هاى عام (مانند اصحاب اجماع) بر آنها كاوش نمايد و ... با اين مطالعات ، در واقع به جمع آورى قرائنى روى مى آوريم كه مى تواند ظنّ ما را درباره احوال راوى هر چه قوى تر گرداند . به نظر مى رسد مى توان با چنين مطالعاتى به وثوق و بلكه اطمينان عقلايى درباره راويان دست يابيم ؛ ولى از جهت كبروى ، جريان دليل انسداد ، همواره پشتْ گرمى ما در اين تلاش هاست . اگر بر فرض به وثوق و اطمينان عقلايى از آن نوعى كه مثلاً در حجّيت خبر واحد لازم است هم نرسيم ، با عنايت به نياز فقهى به رجال ، مى توانيم به دليل انسداد ، اعتماد كنيم .

1.برداشت نويسنده از نوارهاى درس رجال آية اللّه شبيرى زنجانى موجود در نوار خانه دفتر تبليغات حوزه علميه قم است . اين تفكّر را در لا به لاى سخنان مرحوم مامقانى نيز مى توان پيدا كرد . (ر .ك : تنقيح المقال ، ج۱ ، ص۲۱۰ ، س۲ و ص۱۷۵ ، س۲۴ به بعد و ص۱۷۷ و ۱۸۲ ، س۲۰ به بعد)


مباني حجيّت آراي رجالي
226

گفتار پنجم : وثوق عقلايى با توجّه به تطبيق

و پيگيرى دليل انسداد (جمع بندى نهايى)

اكنون با مجموعه اى از روش هاى ارزشيابى رجالى و مبانى آنها آشنايى داريم . تنگناهاى مختلفى كه در اين روش ها وجود دارد ، اعتبار بسيارى از آنها را مورد ترديد قرار مى دهد . از يك سو روش اعتماد بر كتب ، به دليل اين كه كتاب هاى اوّليه و ثانويه (تا قبل از تدوين كتب اربعه) غالبا در اختيار ما نيست ، با اشكالات متعدّد روبه روست . از سوى ديگر ، توثيق هاى عام رجالى (مانند آنچه در نظريه اصحاب اجماع و مانند آن گفته شد) ، قابل نقد است . تحصيل اوصاف و احوال رجالى راويان نيز با فاصله زمانى اى كه با ما دارند ، بويژه براى كسى كه بخواهد مجتهد در رجال باشد نه مقلّد (و از باب رجوع به اهل خبره عمل كند) ، مبانى قابل مناقشه اى دارد .
چنين وضعيتى ممكن است كسانى را وا دارد كه برابر با مقدّمات دليل انسداد ، به ظنّ مطلق در رجال اكتفا كنند . واقعيت اين است كه بر اساس مجموع نقد و بررسى هايى كه از روش ها و مبانى در اين تحقيق آمد ، نمى توان جريان دليل انسداد را در رجال ، يكسره كنار گذاشت . حتّى كسانى كه سعى مى كنند خبر دادن از اوصاف راويان توسط كسانى چون شيخ طوسى و نجاشى را از باب شهادت شرعى توجيه كنند ، در حجّيت دادن به اين شهادت ها به نوعى تسامح و توسعه گرايش يافته اند .
معيار اصلى دليل انسداد (بسته بودن راه براى كشف واقع) ، هرچند در اين توجيه به عنوان دليل مطرح نيست ؛ ولى پيشينه ذهنى و مصلحت احتمالى براى ثبوت تعبّد تسامح آميز به چنين شهادت هايى هست . برخى صاحب نظران در رجال در پاسخ به اشكال عدم تماميت شرايط شهادت براى قول رجالى كسانى مثل

  • نام منبع :
    مباني حجيّت آراي رجالي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 43951
صفحه از 255
پرینت  ارسال به