لَّقَدْ رَضِىَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِى قُلُوبِهِمْ...۱
وَ السَّـبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَـجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَـنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّـتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهَـرُ خَــلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا ذَ لِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.۲
همچنين به آيه هاى 4 و 74 سوره انفال، آيه 10 سوره حديد و آيه 1 سوره حشر نيز استدلال كرده اند. ۳
از روايات نيز به نقل هايى تمسّك شده ۴ كه در آنها صحابيان به طور كلّى ستايش شده اند و از بدگويى آنها منع شده است. ۵ از جمله اين روايت:
خير الناس قرني، ثم الثاني، ثم الثالث. ۶
و يا اين روايت:
خير الناس قرني، ثم الذين يلونهم ، ثم الذين يلونهم. ۷
امّا اين استدلال ها حتّى از نقد برخى از صاحب نظران خود اهل سنّت هم در امان نمانده است. اينان توجّه مى دهند كه اوّلاً خود صحابيان چنين باور كلّى اى را نداشته اند. آنها چنان كه در تاريخ و نقل مسلّم است، برخى در مقابل برخى ديگر شمشير كشيده اند.
ثانيا برخى دست به اعمالى زده اند كه بجز جنايت و خونخوارى نام ديگرى ندارد. آيا بر جنايت هاى بُسر بن ارطات در تاريخ اسلام مى توان نام اجتهاد و خطا گذاشت؟! برخى ديگر قطعا از منافقان بوده اند، هر چند از جهت احكام ظاهرى